کتاب زنان انسان ساز
معرفی کتاب زنان انسان ساز
کتاب زنان انسان ساز؛ شخصیت شناسی و سبک زندگی نوشتهٔ مریم گلیپور است و مرکز نشر هاجر آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب زنان انسان ساز
زن به عنوان بنیان، رکن و مبنای آفرینش از ارزشمندترین مخلوقات خداوند متعال است؛ جایگاه متعالی زن بیانگر آن است که زن مقیاس آفرینش مبناست و در عرصه تربیت و سازندگی انسانها، معماری، مهندسی و تربیت اجتماعی را بر عهده دارد؛ شخصیت زن، رفتار، سلوک، فرهنگ و اندیشه او بیگمان در شکلگیری جامعه انسانی نقش مهمی را ایفا میکند. در تاریخ بشریت وجود زن، شأن و شخصیت او، حدود و اختیار او در جامعه بشری و پیوند او با مرد و جایگاهش در سنجش با مرد همواره مورد گفتوگو بوده است؛ محور بودن زن از منظر امام خمینی(ره) به گونهای است که بنیانگذار انقلاب اسلامی زن را به قرآن تشبیه میکند؛ به این صورت که زن همانند قرآن، انسانساز است؛ همچنین ایشان در کلام تاریخی، ماندگار و گهربار دیگری فرمودند: «از دامن زن مرد به معراج می رود».
با این وصف، شناخت و معرفی اسوههای آسمانی نقش بسیار تعیینکنندهای در حیات دنیوی و اخروی انسانها دارد؛ لذا بایسته است به زوایای گوناگون زندگی و شخصیت اسوهها پرداخته و نوع ارتباط و تأثیر آنها با افراد، زمان، مکان و ... را بررسی میکنیم.
بهراستی فاطمه(ع) کیست؟! فاطمه الگوی معرفتالله است؛ فاطمه اسوه زندگی زیباست؛ فاطمه لیلةالقدر است و شناخت فاطمه شناخت لیلةالقدر است؛ او کیست که در هنگام نماز در پیشگاه معبود، خداوند به وجودش افتخار میکند؛ او چه گوهر ناشناختهای است که پروردگارش رضا و خشم خود را در رضا و خشم او معرفی میکند! چه اسراری در این بانوی بانوان نهفته است که از چنین منزلتی نزد خداوند برخوردار است؟
بیتردید در بین ملتهای جهان، هر ملتی برای خود الگویی معرفی نموده تا سبب رشد و شکوفاییاش در عرصههای مختلف زندگی شود، اما هیچکدام از الگوها مانند فاطمه نیستند؛ چراکه او در تمام عرصههای زندگی فردی و اجتماعی یگانه و الگو است و تنها اوست که میتواند الگوی زندگی زیبا و نمونه واقعی از حیات طیبه انسانها باشد.
فاطمه زهرا(ع) نه تنها اسوه زنان، بلکه اسوه زنان و مردان و بلکه بالاتر، اسوه والاترین انسانها یعنی مهدی صاحبالزمان است. او «ام ابیها»، «ام الائمه»، «کفو علی» و «اولین وارد بر بهشت» است؛ آرزوی فاطمی بودن، تلاش برای فاطمی شدن و بسط فرهنگ و مرام فاطمه برای نیل و آراستگی به این فضایل والاست و ثمرهای چون دستیابی به حیات طیبه در دنیا و عقبی دارد؛ این مکتب و این فرهنگ، اساس فرهنگ شیعه است.
بر نسل امروز، جوانان و بانوان شیعی و سایر پیروان راه سلامت و سعادت لازم است تا با شخصیت و سبک زندگی همسران پیامآوران آسمانی و اوصیای الهی، مادران ائمه اطهار، زنان عاشورایی، زنان راوی، بانوان مبلغه و سایر زنان انسانساز آشنا شده و چگونهزیستن را از آنان آموخته و آنها را سرمشق حیات خویش سازند.
خواندن کتاب زنان انسان ساز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ زنان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زنان انسان ساز
«بیشک پیوند میان حضرت عبدالله و حضرت آمنه که حاصل آن، ولادت باشرفترین و عزیزترین انسان هستی بود، مهمترین و بابرکتترین ازدواج محسوب میشود؛ زیرا علاوه بر نتایج بینهایت مثبتی که این ازدواج داشت، نفس آن هم امری مقدس و دینی بود و نباید برای این ازدواج، توجیهی مادی و ظاهری در نظر بگیریم؛ چون طبق مسلمات فلسفه و عرفان، صدفه و اتفاق در عالم هستی روی نمیدهد و هر پدیدهای معلول علتی است؛ لذا پیوند میان دو همسر هم طبق علل و عواملی است و از آنجا که در علم ازلی الهی مقدر بود که گرانقدرترین موجودات یعنی حضرت محمد(ص) ــــ نه مثل حضرت آدم که بدون پدر و مادر خلق شد و نه مثل حضرت عیسی ــــ از دامن پدر و مادری به دنیا بیاید، مسلما آن دو، از افراد عادی نبوده، ازدواج میان آنان هم ازدواجی عادی و معمولی نبوده و ازدواجشان هم خجستهترین ازدواجها بوده است و خدای حکیم به آنان نظر و عنایت ویژهای داشته است.
ماجرای ازدواج حضرت عبداللّه با حضرت آمنه به گونههای مختلفی نقل شده است. عالم فرزانه، مرحوم شیخ عباس قمی در اینباره میگوید:
چون عبداللّه به سن شباب (جوانی) رسید، نور نبوت از جبین (پیشانی) او ساطع بود. جمیع اکابر (بزرگان) و اشراف نواحی و اطراف آرزو کردند که به او دختر دهند و نور او را بربایند؛ زیرا که یگانه زمان بود در حسن و جمال و در روز بر هر که میگذشت، بوی مشک و عنبر از وی استشمام می کرد و اهل مکه او را «مصباح حرم» میگفتند تا اینکه به تقدیر الهی، عبداللّه با صدف گوهر رسالتپناه یعنی آمنه دختر وهب بن عبد مناف بن زهرة بن کلاب بن مرة جفت گردید.
مسعودی درباره نحوه ازدواج حضرت عبداللّه با حضرت آمنه می گوید:
در وقتی عبداللّه به پدرش عبدالمطلب گفت: پدر، در عالم رؤیا دیدم از بطحاء مکه خارج گشته، دیدم دو نور از پشتم خارج شد؛ یکی مشرق و دیگری مغرب را فرا گرفت و آن دو نور با سرعتی زیاد بیش از زدن پلک چشم دایرهوار در پشت من قرار گرفتند. حضرت عبدالمطلب فرمود: اگر رؤیای تو صادق باشد، از تو بهترین موجود جهانیان خارج میگردد.
پس از مدتی هفتاد تن از دانشمندان یهود با هم سوگند خوردند که از مکه خارج نشوند تا آنکه عبداللّه را به قتل برسانند؛ در پی این تصمیم با هفتاد شمشیر زهرآلود از مکه خارج شدند. روزها در کمین و شبها به حرکت پرداختند تا به منتهیالیه مکه رسیدند و در آنجا مستقر شدند. در یکی از آن ایام حضرت عبداللّه در حالی که یکه و تنها بود، به قصد شکار از شهر مکه خارج گردید و به ناگاه با آن جمع برخورد کرد. آنان او را محاصره کرده، درصدد کشتنش برآمدند. اما در همان حوالی، پدر حضرت آمنه به نام وهب بن عبدمناف زهری حاضر بود. وقتی آن صحنه را دید، خشم و غیرت او را فرا گرفته، با خود گفت: هفتاد مرد، شخصی از مکه را که یار و یاوری ندارد، محاصره کرده اند! حتما او را کمک خواهم کرد و سپس برای یاری عبداللّه به طرف یهودیان حملهور شد؛ اما با یک توجه از رفتن باز ایستاد، دید مردانی که شبیه اهل دنیا نیستند از آسمان به زمین آمده بر آن گروه حملهور شدند و آنان را از بین بردند.
در پی آن ماجرا وهب بن عبدمناف شتابان بهسوی خانوادهاش بازگشت و رویدادی را که مشاهده کرده بود، بازگو نمود و به همسرش گفت: نزد عبدالمطلب رفته و دخترت را برای فرزندش عرضه کن، مبادا پیش از ما افراد دیگری به این امر مبادرت کرده موجب حسرتی بزرگ و اندوهی عظیم برای ما گردد.
وقتی همسر وهب به نام برّه نزد حضرت عبدالمطلب رفت و درخواستش را عرضه کرد، او فرمود: دختری را برای فرزندم عرضه نمودهای که در میان زنان جز او صلاحیت چنین مهمی را ندارد و سرانجام در مقابل صد شتر سرخفام، آمنهخاتون به همسری عبداللّه در آمد؛ گویند حضرت عبداللّه در حین ازدواج ۲۵ یا ۳۰ ساله بود.
نکته جالب توجه آنکه حضرت آمنه از جمله دخترعموهای حضرت عبداللّه بود؛ به هر حال وقتی عروسی آن دو بزرگوار به پایان رسید، برخی دختران قریش مریض گشته و نیز عدهای از آنان و زنان قبایل دیگر از اینکه حضرت عبداللّه با آنان وصلت نکرده، از غصه و حسرت جان دادند.»
حجم
۴۲۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۴۲۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه