دانلود و خرید کتاب چرا بچه ها مدرسه را دوست ندارند؟ دانیل تی ویلینگهام ترجمه رضا اردلان
تصویر جلد کتاب چرا بچه ها مدرسه را دوست ندارند؟

کتاب چرا بچه ها مدرسه را دوست ندارند؟

معرفی کتاب چرا بچه ها مدرسه را دوست ندارند؟

خلاصه‌کتاب چرا بچه ها مدرسه را دوست ندارند؟ نوشتهٔ دانیل تی ویلینگهام و ترجمهٔ رضا اردلان است و شنیدار آن را منتشر کرده است. کتاب به این پرسش پاسخ می‌دهد که ذهن ما چطور کار می‌کند؟

درباره خلاصه‌کتاب چرا بچه ها مدرسه را دوست ندارند؟

چگونه مؤثرتر از همیشه تمرین کنیم، حافظه بهتری داشته باشیم و قدرت یادگیری را افزایش دهیم؟

«تخیل مهم‌تر از دانش است»؛ این یکی از معروف‌ترین جملات مردی است که او را به‌ عنوان بزرگ‌ترین دانشمند تاریخ می‌شناسیم: آلبرت انیشتین! اما برای نویسنده‌ٔ این کتاب، این جمله بیشتر از یک نوشته‌ روی پوسترهای تبلیغاتی بود. تخیل مهم‌تر از دانش است!

دانیل ویلینگهام این جمله را نخستین بار روی یک پوستر تبلیغاتی دیده بود و به‌شدت تحت تأثیر این جمله قرار گرفت. حالا وقتی پس از سال‌ها به این جمله و شرایطش می‌اندیشد، به‌خوبی درک می‌کند که چرا آن روز آنقدر تحت تأثیر قرار گرفته بود.

دلیل این اتفاق ساده‌تر از چیزی است که فکر می‌کنید. دانیل آن روز مثل بسیاری از ما در حال سرهم‌کردن یک دروغ بود؛ موضوعی که بتواند با آن والدینش را گول بزند و نمرات افتضاحش را توجیه کند. از آنجایی که در زمینه دانش خوب عمل نکرده بود، ناچار بود از تخیل استفاده کند.

بیشتر ما سال‌ها در مدرسه با کلاس‌های خسته‌ کننده دست‌وپنجه نرم کرده‌ایم و حتماً بهانه‌های مشابهی برای آرام‌کردن خود داشته‌ایم: «دانش آنچنان هم مهم نیست، تخیل مهم‌تر است».

دانش مهم است، ولی ما مدرسه را دوست نداریم. ما در جواب به این سؤال که چرا درس نمی‌خواندی، شانه‌هایمان را بالا می‌اندازیم و می‌گوییم: «خب این تقصیر من نیست که مدرسه رو دوست ندارم؛ واقعاً تقصیر منه که کلاس‌های دانشگاه تا این حد خسته ‌کننده است؟»

کتابِ «چرا بچه‌ها مدرسه را دوست ندارند؟»، پاسخ واقعی این سؤال را از دیدگاه روان‌شناسیِ شناختی به شما می‌دهد. ویلینگهام در این کتاب سعی می‌کند ریشه‌های نفرت ما از مدرسه، دانشگاه و یاد گرفتن را پیدا کند. او این موضوع را از سه جهت بررسی می‌کند:

۱. ساختار مغز

۲. کنجکاوی

۳. ایده‌های انتزاعی

او بر اساس نظریه‌های روان‌شناسی شناختی تلاش می‌کند تا بهترین راه‌های یادگیری را برای هر کسی پیدا کند، اما موضوع فقط یادگیری نیست. ویلینگهام به معلمان و هر کسی که قصد آموزش دارد، کمک می‌کند تا با استفاده از اصول روان‌شناسی شناختی به ویژگی‌های منحصر به ‌فرد هر کسی احترام بگذارند، اعتماد به ‌نفس افراد را تقویت کنند و کاری انجام دهند که افراد به طرز مؤثرتری یاد بگیرند.

البته این کل ماجرا نیست؛ شما بعد از خواندن این کتاب معنای واقعی یادگیری را کشف می‌کنید!

خواندن خلاصه‌کتاب چرا بچه ها مدرسه را دوست ندارند؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ پدران و مادران و مسئولان و مشاوران مدارس پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از خلاصه‌کتاب چرا بچه ها مدرسه را دوست ندارند؟

«اگر از شما بپرسند بزرگ‌ترین مزیت انسان نسبت به پرندگان و ماهی‌ها چیست، چه می‌گویید؟ به احتمال زیاد می‌گویید ما باهوش‌تر هستیم، می‌توانیم فکر کنیم و تصمیم بگیریم، اما من یک ایده عجیب دارم:

ذهن ما برای تفکر طراحی نشده است! بله، درست شنیدید. شاید کمی جاخورده باشید، اما در مقایسه با سایر قابلیت‌ها، تفکرْ آخرین چیزی است که ما واقعاً در آن خوب هستیم. چند لحظه به زمانی که توی تاکسی یا مترو نشسته‌اید فکر کنید. شما می‌توانید بدون هیچ زحمتی به صحبت‌های مسافران دیگر گوش دهید، از پنجره به بیرون نگاه کنید و از مناظر زیبای مسیر لذت ببرید. اما اگر از شما بخواهند یک مسئله ریاضی را حل کنید، باید فکر کنید و برای انجام دادن آن تمرکز داشته باشید. ممکن است زمان زیادی طول بکشد و حتی اگر تمام تلاش خود را کرده باشید، ممکن است پاسخ شما همچنان اشتباه باشد.

نتیجه واضح است: فکر کردن برای انسان‌ها کاری بسیار کُند، پرزحمت و در بسیاری از مواقع غیر قابل اعتماد است!

دیدن چطور؟ آیا ممکن است چیزی که می‌بینیم، اشتباه باشد؟ آیا ممکن است بخواهیم دستمان را بالا ببریم، ولی به سمت پایین حرکت کند؟ تقریباً هیچگاه چنین اتفاقی نمی‌افتد!

توانایی انسان در دیدن و حرکت بسیار قابل اعتمادتر و مؤثرتر از توانایی انسان برای فکر کردن است. ما می‌توانیم به سرعت اشیاء پیرامون خود را شناسایی کرده و بدن خود را به انجام کارهای مختلف هدایت کنیم؛ اما نمی‌توانیم به آسانی شطرنج بازی کنیم و هر چیزی را در لحظه محاسبه کنیم. دلیل این موضوع بسیار ساده است:

این همان چیزی است که ساختار مغزمان از ما می‌خواهد. ما برای بقا بیش از آنکه به فکر کردن نیاز داشته باشیم، به دیدن و حرکت نیاز داریم. بنابراین طبیعی است که مغز بیشتر منابع خود را در اختیار این عملکردها قرار دهد و بخش کمتری به فکر کردن اختصاص یابد.

شاید تا اینجا زیاد با این ایده کنار نیامده باشید. حتماً در ذهنتان مشغول بالا و پایین کردن این پرسش هستید: «اگر ما واقعاً در فکر کردن خوب نیستیم، پس چگونه توانسته‌ایم زندگی کنیم؟ چگونه می‌توانیم مسیر خانه تا محل کار را پیدا کنیم؟ غذا بپزیم و هزاران کار شگفت‌انگیز دیگر را انجام دهیم که هیچ موجودی نمی‌تواند انجام دهد؟» پاسخ این است: «ما در ۹۰ درصد مواقع به حافظه تکیه می‌کنیم، نه به فکر کردن!».

درواقع اکثر مشکلاتی که ما با آن مواجه هستیم، مشکلاتی هستند که قبلاً حل کرده‌ایم؛ پس بیشتر کارهایی که انجام می‌دهیم مواردی است که در گذشته بارها و بارها انجام داده‌ایم. به عنوان مثال، هنگام رانندگی به این فکر نمی‌کنیم که چطور باید ماشین را روشن کنیم، چه زمانی پایمان را روی پدال گاز یا ترمز فشار دهیم و چگونه باید به مقصد برسیم؟ ما اغلب در چنین مواقعی روی حالت خودکار هستیم.

حافظهٔ ما درست مثل سیستم بینایی و حرکتی، بسیار قابل اعتمادتر از سیستم تفکرمان است. حافظه می‌تواند به سرعت و بدون زحمت، اطلاعاتی را که لازم داریم به صورت خودکار به ما بدهد. پس چندان عجیب نیست که افراد به طور ناخودآگاه سعی می‌کنند تا جای ممکن از فکر کردن فرار کنند.

اکنون شاید جواب دادن به این سؤال راحت‌تر باشد: «چرا دانش‌آموزان از مدرسه بیزار هستند؟» چون ساختار مغز انسان این تنفر را تجویز کرده است؛ اما عجله نکنید، ما همانقدر که از فکر کردن خسته می‌شویم، عاشق کنجکاوی هستیم، دوست داریم از همه چیز سر دربیاوریم و پاسخ همه چیز را بدانیم! قابلیتی که ساختار مغزی ما می‌تواند به آن ضربه بزند. در اینجا یک سؤال مهم مطرح می‌شود: «با وجود چنین ساختاری چگونه می‌توانیم کنجکاو باقی بمانیم؟» با ما همراه باشید.»

کاربر 7247185
۱۴۰۲/۰۶/۳۱

سلام کتاب رو خریدم اما نمیدونم از کدوم قسمت پخش میشه !لطفا راهنماییم کنید

میلاد
۱۴۰۲/۰۳/۲۹

عالی

حجم

۲۳٫۴ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه

حجم

۲۳٫۴ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه

قیمت:
۹,۰۰۰
تومان