دانلود و خرید کتاب کوثر؛ چشمه جاری علی صفایی حائری
تصویر جلد کتاب کوثر؛ چشمه جاری

کتاب کوثر؛ چشمه جاری

معرفی کتاب کوثر؛ چشمه جاری

کتاب کوثر؛ چشمه جاری؛ تفسیر سوره کوثر نوشتهٔ علی صفایی حائری است و انتشارات لیله القدر آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب کوثر؛ چشمه جاری

سورهٔ کوثر صد و هشتمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء سی‌ام قرآن جای دارد. این سوره کوچک‌ترین سورهٔ قرآن است و به دلیل سخن‌گفتن از نعمتی به نام کوثر برای پیامبر (ص) در نخستین آیه، کوثر نامیده شده و از پیامبر خواسته است تا در برابر این نعمت بزرگ، نماز بخواند و قربانی کند.

حوض کوثر، رودی در بهشت، خیر فراوان، اسلام، نبوت، قرآن، شمار فراوان اصحاب و شفاعت و فراوانی ذریه از مصادیق کوثر معرفی شده‌اند. به اعتقاد بسیاری از علمای شیعه حضرت فاطمه (س) و فرزندانش یکی از مصادیق کوثر هستند؛ زیرا نزول سوره در پاسخ به کسانی است که پیامبر (ص) را بدون نسل و ذریه می‌دانستند.

در فضیلت تلاوت سوره کوثر آمده است کسی که این سوره را در نمازهای روزانه بخواند، روز قیامت از حوض کوثر خواهد نوشید و همنشین رسول خدا در زیر درخت طوبی خواهد بود.

سوره کوثر ۳ آیه، ۱۰ کلمه و ۴۳ حرف دارد. این سوره کوچک‌ترین سوره قرآن است.

کتاب کوثر؛ چشمه جاری تفسیر سورهٔ کوثر است.

خواندن کتاب کوثر؛ چشمه جاری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به قرآن‌پژوهان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کوثر؛ چشمه جاری

«حضرت ابراهیم (ع) می‌فرماید: (وَ إذا مَرِضتُ فَهُوَ یَشفین). مریض شدن را به خود و شفا را به او نسبت داد، از جهت اینکه ذات ما عدم است و هر امر عدمی ناشی از خودمان خواهد بود. بلاها اموری است که از علت خیر نشئت می‌گیرد، چون در عالم دو منشأ خیر و شر نداریم؛ در حقیقت منشأ این‌ها یکی است؛ لذا در ادعیه «خالق خیر و شر» آمده است. در مورد شر، گفته می‌شود که امری است که بر اثر کمبود خیر پیدا می‌شود؛ بر اثر کمبود هستی و خیر، شر نمایش داده می‌شود. البته منظور عدم مطلق نیست بلکه عدم نسبی است، چون عدم مطلق اصلاً شر هم نیست، برای اینکه هیچ‌چیز نیست؛ منظور عدم بالملکه یا همان عدم نسبی است. اگر داشتن کمالی در شأن چیزی باشد ولی در عمل فاقد آن باشد، معنای شر از اینجا انتزاع می‌شود. مثلاً داشتن چشم و بینایی در شأن انسان است؛ اگر شخص نابینا باشد، این نابینایی برای او شر، به‌صورت عدم بالملکه، است. ولی در شأن سنگ نیست که چشم داشته باشد؛ نداشتن چشم برای او شر حساب نمی‌شود. این نواقص به‌صورت عدم بالملکه بر یک امر وجودی تکیه دارد، لذا کلمهٔ «خلق» بر آن اطلاق می‌شود: خدا «خالِقُ الخَیرِ وَ الشَّر» است. شر عدم مطلق نیست، چون عدم مطلق خلق‌کردنی نیست؛ اصلاً چیزی نیست که خلق شود. ولی در عدم بالملکه، شر در سایهٔ هستی خودش را نشان می‌دهد. مثلاً وقتی که انسان می‌بیند، شأن انسان این بوده که چشم داشته باشد. ندارد؛ این نابینایی در سایهٔ این امر وجودی خودش را نشان می‌دهد. پس شرور مبدأ مستقل ندارد. ثنویه به این اشتباه مبتلا شدند که قائل به اهریمن و یزدان شدند. خیال کردند که خداوند وجودش خیر محض است، پس شرور از کجا پیدا شده؟ لابد منشأ و مبدائی هم برای شرور باید باشد، لذا قائل به اهریمن و یزدان و ثنویت شدند. البته این نوع نگاه در اذهان خیلی‌هایی هم که از ثنویه نیستند وجود دارد: شر را امری وجودی می‌دانند، لذا راه خلاص شدن از شرور و مظهر شرور را هم، که شیطان است، نمی‌دانند. خلاص شدنش این است که اولاً برای او وجودی قائل نباشند. در قرآن می‌فرماید: (إنَّهُ لَیسَ لَهُ سُلطانٌ عَلَی الَّذینَ آمَنوا وَ عَلَی رَبِّهِم یَتَوَکَّلونَ * إنَّما سُلطانُهُ عَلَی الَّذینَ یَتَوَلَّونَهُ وَ الَّذینَ هُم بِهِ مُشرِکون). او سلطه‌ای برای کسانی که ایمان دارند و به ربّشان توکل می‌کنند ندارد. این است و جز این نیست که سلطهٔ شیطان بر کسانی است که خودشان شیطان‌صفت هستند و او را دوست دارند و هم‌سنخ اویند؛ عدهٔ دگری هم هستند که شیطان را شریک خدا می‌گیرند. لازم نیست شریک خدا گرفتنِ شیطان مثل ثنویه باشد که شیطان را هم‌عرض خدا بدانند؛ قائل به این باشند که خدا را عبادت می‌کنیم تا از خیراتش برخوردار بشویم، شیطان را هم عبادت می‌کنیم تا از شرش در امان باشیم. گرچه در نظر عموم مسلمان‌ها این‌طور نیست، بالاخره تتمه‌ای در ذهنشان هست: خیال می‌کنند او هم قدرتی دارد؛ مخصوصاً وقتی که می‌شنوند با خدا مخالفت کرده است. خیال می‌کنند که این هم قدرتی است، در حالی که باید توجه داشته باشند در امر تشریعی با خدا مخالفت کرد؛ اصلاً در امر تکوینی، امکان مخالفت با خدا وجود ندارد. حدیثی در اصول کافی هست که اگر تکوین و تشریع از هم جدا نشود، انسان قاتی می‌کند.»

Sobhan Naghizadeh
۱۴۰۳/۰۹/۲۵

بعد از خوندن کتاب دید من به سوره کوثر کاملاً عوض شد، نه تنها به سوره بلکه زاویه دیدم به زندگی هم تغییر کرد. پیشنهاد می‌کنم حتماً بخونید.

عقل و شهوت و غضب و تمامی نعمت‌ها و بلاها، نه خیر است و نه شر؛ خیر و شر اینها در نوع رابطه و شکل برخورد مشخص می‌شود.
zahra HadiA
آنجا که تو با هدف و محبوب خودت همراهی، دیگر رنج‌ها و عسرت‌ها ضیق نمی‌آورند و بن‌بست‌ها و عجزها یأس و ناامیدی نمی‌آفرینند، که تا توانایی بتاز؛ و آنجا که ناتوانی، او خریدار توست و تو را برمی‌دارد.
کاربر کمیل
منی که توانایی بالقوه و تولید و تکثیر خودم را می‌شناسم، دیگر چرا در تنهایی مأیوس شوم؟ و منی که انگیزه‌ها و عوامل پیروزی را پیش چشم دارم، چرا از زیادی جمعیت دشمن بترسم؟
کاربر کمیل
امام در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «لا تَزِیدُنی کثْرَةُ الناسِ حَوْلی عِزَّةً وَ لا تَفَرُّقُهُمَ عَنّی وَحْشَةً وَلَوْ اَسْلَمَنِی النّاسُ جَمِیعاً لَمْ اَکنْ مُتَضَرِّعاً»؛ «اگر تمامی مردم با من و در کنار من باشند، در من عزتی نخواهد آمد و اگر همه از من جدا شوند، باعث وحشتی نخواهد بود.»
Sobhan Naghizadeh
آنچه در پیروزی، شکست را شکل می‌دهد و آنچه از شکست، آموزگار پیروزی می‌سازد، همین موضع‌گیری مناسب و برخورد صحیح و کوثر الهی است.
Sobhan Naghizadeh
کسی که در پیروزی، به غرور و تجاوز گرفتار می‌شود، شکست خورده؛ و کسی که در شکست، به ضعف‌های خود و قدرت‌های حریف فکر می‌کند و برنامه می‌ریزد، پیروز شده است.
Sobhan Naghizadeh
موقعیت شکست می‌تواند آموزگار پیروزی باشد، نقطه‌ضعف‌ها را مشخص نماید و کسری‌ها را نشان دهد و انگیزهٔ مبارزه و نیروی درگیری را تأمین نماید؛ همان‌طور که می‌تواند تسلیم و خودفروشی و توجیه و تمجید را به‌دنبال بیاورد؛ تمجید از قدرت و یا مروت دشمن، و توجیه و تحلیل شکست را.
Sobhan Naghizadeh
نقطه‌ضعف‌ها جایگاه فتنه‌هاست و فتنه‌ها در این زمینه‌ها بارور و شکوفا می‌شوند.
Sobhan Naghizadeh

حجم

۸۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۸۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان