دانلود و خرید کتاب آنگاه که یاری شدی علی صفایی حائری
تصویر جلد کتاب آنگاه که یاری شدی

کتاب آنگاه که یاری شدی

معرفی کتاب آنگاه که یاری شدی

کتاب آنگاه که یاری شدی یکی از جلد‌های مجموعه تطهیر با جاری قرآن، تفسیر سوره نصر است. استاد علی صفایی حائری در این جلد شرایط یاری خدا و گشایش‌های پس از آن و وظیفه ما پس از گشایش‌ها را طرح می‌کند و در این مسیر، حجاب عادتمان در مفاهیم دینی را کنار زده و انعکاس این سوره را در کار رسول پس از پیروزی، برایمان روشن می‌کند. قرآن آمده است تا ما را به حیاتی برتر و افقی رشدیافته‌تر برساند و این رشد صورت نمی‌گیرد، مگر با بهره‌گیری از همه فرصت‌ها در همه لحظات زندگی. پس قرآن نسخه‌ای است کارآمد در جنگ و صلح، پیروزی و شکست، حصر و آزادی، تنگنا و فراخی و... . این کتاب سعی دارد با ارائه تفسیری دقیق از سوره نصر ما را به شناخت بیشتری از خدا برساند.

خواندن کتاب آنگاه که یاری شدی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به علوم قرآنی و تفسیر پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب آنگاه که یاری شدی

همراه نصر و رویش فتح، مسئله، مسئلهٔ هجوم فوج‌هاست.

کسانی هستند که در این فتحِ گویا و در این حرکت بالنده داخل می‌شوند. فوج‌هایی هستند که در دین داخل می‌شوند؛ آن‌هم نه تنها، که گروهی؛ و همین‌ها هستند که مسئله هستند و مسئله‌ساز هستند.

اصل این است که دین در وجود انسان بنشیند و در دل انسان داخل شود و او را پر کند؛ ولی می‌بینیم اینها کسانی هستند که از دین مدخل می‌سازند و در دین خانه می‌گیرند و در دین دکّان باز می‌کنند. در اینها دین راه نیافته، اینها در دین راه یافته‌اند؛ و برای اینکه مسلط باشند، تنها نیامده‌اند که هضم شوند؛ فوج‌فوج آمده‌اند که هضم کنند.

هنگام شروع و پیش از ظهور فتح، هجوم نیست و هجوم گروهی نیست. آدم‌ها هستند که با حساب و با پذیرش رنج‌ها به دین روی می‌آورند؛ گرچه در این مرحله هم ناخالصی‌ها هست و آدم‌های حادثه‌طلب و کنجکاو و آدم‌های حسابگر و مَآل‌اندیش و آدم‌های بازیگر و تنوع‌طلب هستند؛ ولی باز ترس و وحشت و رنج و بلا جلوگیر هجوم فوج‌هاست. در این مرحله، بیشتر کسانی می‌آیند که آمادهٔ رنج‌اند و پذیرای بلای بیشتر. کسانی هستند که دین در آنها راه یافته و دین آنها را راه انداخته است؛ ولی پس از نصر و فتح، هجوم گروه‌هایی سر می‌گیرد که در دین راه می‌یابند و از دین برای خود مدخلی و دروازه‌ای و پناهگاه و جایگاهی می‌سازند.

پس از فتح، نوبت گروه‌بازی و بازیگری است. در برابر این افواج چه باید کرد؟ و با این گروه‌ها چگونه باید ساخت؟ و در برابر اینها چگونه باید ایستاد و موضع گرفت؟


نظری برای کتاب ثبت نشده است
طبیعت تو همین بود که طبیعی نمانی و در سطح طبیعت محبوس نشوی.
امیری حسین
شهادتی است بالاتر از شهادت خون و آن فداشدن عنوان‌ها و شهادتِ نام است. و این شهادت سنگین است؛ و این شهادت، ذبح جان نیست، که ذبح نام است؛ و نامی که ذبیح اللّه نشود، ننگ است.
مهدی نادریان
آنجا که با کفر، پفیوزها می‌توانند به وسعت‌صدر برسند و با یکدیگر برای خوردن، پیمان ببندند، شرم‌آور است که ما نتوانیم با ایمانمان وسعتی بسازیم که دوستانمان را تحمل کنیم.
مهدی نادریان
همراه تولد انسانی خویش، به غربت و تنهایی می‌رسی. تو که تا دیروز همه‌کس می‌فهمیدت و احساست می‌کرد و درکت می‌نمود، اکنون دیگر با آنها احساسی مشترک و ادراک مساوی نداری. تو از شکم عادت‌ها و تقلیدها و بازتاب‌ها بیرون آمده‌ای. تو از خودت متولد شده‌ای. طبیعت تو همین بود که طبیعی نمانی و در سطح طبیعت محبوس نشوی. اکنون تو با آنها که هنوز زندانی خویش‌اند و هنوز در فکر توپ و عروسک‌هاشان هستند، النهایه توپ‌هایی به‌بزرگی زمین و عروسک‌هایی، به‌اندازهٔ خودشان، چگونه می‌توانی زندگی کنی؟ چگونه می‌توانی تحملشان کنی؟ این است که در جمعشان تنهایی؛
m_rezaei1
از فریب و مکر دشمن ناامید مشو، که سیاهی و ظلمت، خود زمینهٔ نور است.
مهدی نادریان
پس از این سه مرحلهٔ تحمل و طلب و اقدام، نوبت نصر می‌رسد و با این سه مرحله، تو آمادهٔ وصال نصر می‌شوی و در این لحظه نصر می‌آید: (اِذا جآءَ نَصر اللّهِ وَالفتح).
کاربر ۳۶۵۶۷۳۸
ما در دنیای رابطه‌ها هستیم. ما در میدان علیت‌ها و پیوستگی‌ها زندگی می‌کنیم. یک عمل هنگامی که در جای خود ننشست و در مسیر خود نیفتاد، فسادها به بار می‌آورد؛ حتی بر زمین و دریا اثر می‌گذارد، که: (ظَهَر الْفَسادُ فی الْبَرِّ وَ البحرِ بِما کسب اَیْدِی الناسِ)؛ و همین است که در آثار گناه‌ها می‌بینیم که با باران و طوفان و قحطی و بلا و گرفتاری‌ها رابطه هست که: «تُغَیر النِّعَمَ»،«تُنْزِلُ البَلاء»،«تَحبِسُ الدُعاء.» استغفار این رابطه‌ها را تنظیم می‌کند و این آثار را می‌شوید و این است که آسمان می‌بارد و زمین می‌روید و نسل بارور می‌شود و ثروت‌ها سرشار می‌شوند؛ و این‌همه از آثار استغفار است.
شفق
(فَتحا مُینًا)؛ «فتح روشنگر»، که نشان می‌دهد شکست آنها و جاافتادنِ محمد را. شروع فتح از لحظه‌ای است که دشمن دیروز که تحمل حضور و وجود تو را نداشت، مجبور بشود که تو را بپذیرد و با تو پیمان ببندد. اینها اگر خود را در موقعیت برتر می‌دیدند، به پیمان تن نمی‌دادند و برای جنگ بر می‌خاستند؛ همان‌طور که از پیش برخاستند.
شفق
(اِذا جآءَ ...) همراه تولد انسانی خویش، به غربت و تنهایی می‌رسی. تو که تا دیروز همه‌کس می‌فهمیدت و احساست می‌کرد و درکت می‌نمود، اکنون دیگر با آنها احساسی مشترک و ادراک مساوی نداری. تو از شکم عادت‌ها و تقلیدها و بازتاب‌ها بیرون آمده‌ای. تو از خودت متولد شده‌ای. طبیعت تو همین بود که طبیعی نمانی و در سطح طبیعت محبوس نشوی. اکنون تو با آنها که هنوز زندانی خویش‌اند و هنوز در فکر توپ و عروسک‌هاشان هستند، النهایه توپ‌هایی به‌بزرگی زمین و عروسک‌هایی، به‌اندازهٔ خودشان، چگونه می‌توانی زندگی کنی؟ چگونه می‌توانی تحملشان کنی؟ این است که در جمعشان تنهایی؛ و این تنهایی و غربت نتیجهٔ این تولد مبارک توست؛ و این رنج بزرگ هدیهٔ این تولد تازهٔ توست.
Saeed Hasani

حجم

۷۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۲ صفحه

حجم

۷۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۲ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان