کتاب شعر من فریاد بی پایان من
معرفی کتاب شعر من فریاد بی پایان من
کتاب شعر من فریاد بی پایان من نوشتهٔ مرتضی مهرابی است. انتشارات نظری این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی مجموعهشعری قافیهدار از این شاعر معاصر ایرانی است.
درباره کتاب شعر من فریاد بی پایان من
کتاب شعر من فریاد بی پایان من حاصل تلاش نخستین مرتضی مهرابی است. این شاعر در ابتدای کتابش دیگران را دعوت میکند به اینکه با سرودن، احساس زیبا و شیرینمان را پرورش دهیم تا دیگران از خواندن اشعارمان لذت ببرند و همچنین جاوید گردیم؛ همچنان که فردوسی و رودکی و شهریار و سهراب سپهری و یکایک بزرگ اندیشمندان شعر و هنر جاوید گشتند. اشعار این کتاب گاه درونمایههای مذهبی دارند و گاه عاشقانه؛ گاه در دل طبیعت میگذرند و گاه از شهری برای مخاطب میگویند.
شعر فارسی عرصههای گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرنها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر بهدست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصهها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بیمحابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفتاقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشههای اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدانگونه که هیچ جامعهای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشههایش بینیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.
خواندن کتاب شعر من فریاد بی پایان من را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران شعر معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب شعر من فریاد بی پایان من
«دلها شده صاف و صیقلی
مردم شده اند یک دل و با صفا
عید فقرا و ضعفا و مؤمنان
آمد که شوند شاد و منجلی
ماشاالله ماشاالله
مالک ملک ازلی یکی یکی
کرده مقدر سرنوشت زندگی
ای دل دست دعا بردار یا علی
شمس و ضحی برخوان یا علی
ماشاالله ماشاالله
عید است یاران برگیریم دست دعا و ثنا
ذکر و دعا کنیم یکی یکی به جان آقا
اللهم کن لولیک الهجه ابن الحسن همیشه
الهم عجل لولیک الهجه ابن الحسن یا مولا
ماشاالله ماشاالله
آقا امام هشتم
به درگهات نشینم
دست ادب رو سینه
با صد هزار آرزو
یکی یکی تو این دل
واگو کنم برایت
اگر چه آقا جانم
شما کامل می دونید
راز دلم بگویم
آقا امام ضامن
هم عادل و هم عالم
آقا امام شاهد
هم رازی و مرتضی
شما عزیز ترینید
آقای نازنینم
امام مهربانی
اجابتی نمایید
دردهای ما زیاده
شفاعتی نمایید»
*
«صبح زود پا شدم از خواب امروز
زدم از خونه بیرون، به سرویس رسیدم امروز
آقای نصر و دیدم با صورت گشاده اش
بچه ها رو سوار سرویس میکنه یکی یکی امروز
روز اول، صف اول تو مدرسه مال این چهارمیهاست
صوت قرآن و سرودِ مدرسه چه باصفاست امروز
بار خدایا نظرت در همه احوال مدام است
شکر تو بر همه انعام ورد و ذکر کلام است
غفلتم را ببخشای خالق غفّار که بخشنده تویی
الهی و ربی من لی غیرک با خالق بینیاز است
اذا لوحوش حشرت که خدا فرموده است
حمله و دریدن و درندگی تمثیل نموده است
وحوش را تفاوت نکند بین موجودات هشدار
که خدا به گرگصفتان آدمنما اشارت نموده است»
حجم
۱۰۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱۰۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه