کتاب کودک و رشد شتابزده
معرفی کتاب کودک و رشد شتابزده
کتاب کودک و رشد شتابزده نوشتهٔ دیوید الکایند و ترجمهٔ سحر مقصودی است و انتشارات صابرین آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعه کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان محسوب میشود.
درباره کتاب کودک و رشد شتابزده
مفهوم کودکی در جامعهای که ما تشکیل دادهایم در خطر انقراض قرار دارد. کودک امروزی، ناخواسته و غیرعمد، قربانی استرس بیشازحد شده است؛ استرسی که ریشه در تحولات سریع و گیجکننده اجتماعی و انتظاراتی دارد که هر روز افزایش پیدا میکند. امروزه والدین هر لحظه با فشارهای متفاوتی نظیر رقابت، تغییر و تحولات، تغییر نقشها و بیثباتیهای شخصی و شغلی که کنترل اندکی بر آنها دارند دستوپنجه نرم میکنند. ما همیشه بهدنبال رهایی از استرس هستیم و معمولا خانه برای ما مکانی است که در آن میتوانیم کنترل داشته باشیم. ما در خانه، اگر جای دیگری اینگونه نباشد، از بازیکردن نقش فردی تعیینکننده، چه واقعی (یا توهمی) لذت میبریم. اگر در تصور ما فرزندپروری به خودیخود امری استرسزا باشد، با شتابزدهکردن کودکان برای زودتر بزرگشدن و با رفتارکردن با آنها همانند یک بزرگسال، امید داریم تا بخشی از بار نگرانی و اضطرابمان را کاهش دهیم و بتوانیم در زندگی روی کمک فرزندانمان حساب کنیم. هدف ما از این کار آسیبزدن به فرزندمان نیست، بلکه یک باور غلط جمعی به ما القا میکند که زودتر بزرگشدن کودکانمان بهنفع خودشان است. بااینحال، ما با شتابزدهکردن فرزندانمان در کودکی قطعا به آنها آسیب میرسانیم.
تغییر در رفتار شتابزدهٔ والدین، مدارس و رسانهها موضوع اصلی کتاب کودک و رشد شتابزده است. در این کتاب با درنظرگرفتن دیدگاه اجتماعی گستردهتر، به نوآوریهایی که دوران کودکی را تحتتأثیر قرار دادهاند، اشاره خواهد شد. این نوآوریها تا حدی نتیجه تأثیر رسانههای الکترونیکی بر زندگی ما در ربع قرن اخیر بودهاند.
خواندن کتاب کودک و رشد شتابزده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای رسانه، روانشناسی کودک و نوجوان، مربیان آموزشی و والدین پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کودک و رشد شتابزده
«در یکی از سخنرانیهایم برای والدین، پدری دستش را بلند کرد و این سؤال را مطرح نمود: «پسر هشتسالهای دارم و مادربزرگش، مادر من، چندی قبل خودکشی کرد. من فکر میکنم باید قبل از آنکه پسرم از دیگران بشنود، خودم دلیل مرگ مادرم را برایش توضیح دهم؛ اما همسرم معتقد است که نباید دراینخصوص با او حرفی بزنیم. نظر شما چیست؟» من در پاسخ گفتم که میتوانم ناراحتی و غم او را برای از دست دادن مادرش درک کنم؛ اما درواقع توضیح این ماجرا به پسربچه هشتساله مشکلی را حل نمیکند. بعید است که کسی این موضوع را به او بگوید؛ اما حتی اگر چنین اتفاقی بیفتد، او احتمالا متوجه قضیه نخواهد شد. پیشنهاد من این بود که شاید وقتی آن پسر به سنِ نوجوانی رسید، بتوان دلیل مرگ مادربزرگش را برای او توضیح داد؛ اما اکنون بهترین کار فقط این است که به او اجازه دهند برای مرگ مادربزرگش سوگواری کند.
این داستان بهخوبی مکانیزم فرافکنی را در والدین نشان میدهد. پدر شدیداً نیاز داشت که راجع به خودکشی مادرش با کسی صحبت کند، اما از این نیاز با عنوان «تمایل فرزندش به دانستن ماجرا» یاد میکرد. درواقع، این مثال بارزی از فرافکنی بود. در اینجا نیاز فرزند مطرح نبود، بلکه نیاز پدر مسئلهساز شده بود. فرافکنی یکی دیگر از راههایی است که طی آن، والدین استرسهای بیشماری را که عملا بر فرزندشان وارد شده، نادیده میگیرند و فشارهای غیرضروری و جدیدی را به او تحمیل میکنند. من معتقدم بسیاری از کسانی که به خردسالان مسائلی نظیر ایدز، جنگ هستهای و کودکآزاری را آموزش میدهند، درحقیقت با فرافکنی آن به کودکان، با اضطرابها و ترسهای خودشان مقابله میکنند.
بر مبنای مطالعات انجامشده، کودکان واقعاً تفاوت بین «لمس خوب» و «لمس بد» را در بحث کودکآزاری متوجه نمیشوند. همچنین آنها خطرهای جنگ هستهای را درک نمیکنند، زیرا شناخت لازم برای تحلیل این موضوعات در سنین بالاتری به دست میآید. این بدان معنا نیست که آموزش درباره خطرهای پیرامونمان، به گونهای که مناسب سن کودکان باشد، باید نادیده گرفته شود؛ بلکه به این معناست که باید درباره نگرانیهایمان صادقتر باشیم و در انتقال آنها بسیار محتاطانه عمل کنیم تا دچار فرافکنی نشده، استرسهای بیمورد به کودکان وارد نکنیم.
اینها تنها چندین شیوه است که ما بهواسطهشان، با برداشت خود از شایستگی کودک، درگیر مکانیزمهای دفاعی میشویم و بهجای کم کردن استرس، ناخواسته فشارها را بر کودکان افزایش میدهیم. مفهوم شایستهسازی کودک برای آینده پیشِ رو ما را گرفتار میکند؛ اما ما نباید عواقب آن را مزیت تلقی کنیم و با این کار به استرس آنها بیفزاییم، بلکه باید به آنها به چشم پیامدهای اجتنابناپذیر و ناخوشایند بنگریم.»
حجم
۳۷۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه
حجم
۳۷۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه
نظرات کاربران
سوالم اینه چه خبرتونه؟؟؟؟؟ برای نسخه چاپی میگیم پول کاغذ و.. میدین دیگه اینکه نسخه الکترونیکیه سر چی انقدر گرونه؟؟؟؟