کتاب داستان های پریان

کتاب داستان های پریان نوشتهٔ مایکل کلمن با ترجمهٔ محمود مزینانی در نشر پیدایش منتشر شده است.

درباره کتاب داستان های پریان

کتاب داستان های پریان داستان‌های مشهور جهان را گردآوری کرده است؛ داستان‌هایی مانند «زیبای خفته» و «هانسل و گرتل» و «پری دریایی» و... . این کتاب داستان‌ها را به‌شکل حقیقی و با زبانی طنز و جذاب روایت می‌کند. داستان‌های این کتاب ترسناک و خنده‌آور هستند. 

خواندن کتاب داستان های پریان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کودکان و بزرگسالان علاقه‌مند به داستان پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب داستان های پریان

«کدام تکه؟ قسمت ابتدایی قصه را. چون می‌دانید، عامل اصلی تمام مشکلاتی که بر سر هانسل و گرتل آمد، پدر و مادر واقعاً مزخرفشان بودند. به خاطر آنها بود که این دو طفل بی‌گناه به چنگ یکی از مهیب‌ترین جادوگرانی که تا آن زمان کسی توصیف کرده بود افتادند. جادوگری بی‌رحم و محاسبه‌گر که خوب می‌داند چه می‌خواهد: گوشت کباب شده لذیذ و ترد یک پسربچه گوشتالو.

هامپردینک متوجه شد که می‌توان از این قصه یک اپرای عالی درآورد. برای همین اگر در آن روزگار تلویزیونی وجود داشت، بدون شک یک نفر فوری به سراغ این قصه می‌رفت تا از روی آن یک برنامه تلویزیونی پرکشش و پرماجرا بسازد که حضور یک مجری مناسب آن را تکمیل می‌کرد.  برنامه‌ای با متنی کم و بیش شبیه این...

برنامه با یک موسیقی پرکشش آغاز می‌شود و با نماهایی از دو کودک وحشت‌زده درمی‌آمیزد که بیرون کلبه‌ای در اعماق جنگل ایستاده‌اند. از پشت پنجره کلبه پرتو سرخ‌فام کم‌رمقی دیده می‌شود که از دریچه روی در اجاق آشپزخانه منعکس می‌شود.

قطع به نمایی از ظرفی کوچک که یک نفر با خود از کلبه بیرون می‌آورد؛ از آن نوع ظرف‌هایی که برای نگه داشتن خاکستر کسانی استفاده می‌شود که به شکل ترسناکی زنده زنده در آتش سوزانده شده‌اند...

مجری با قیافه‌ای جدی و با وقار قدم پیش می‌گذارد و تماشاچیان را مخاطب قرار می‌دهد.

مجری: برنامه «اضطراری!!» امشب ما داستانی است از قهرمانی و شجاعت که شما را سرگرم خواهد کرد. ماجرای دو کودک را به نام‌های هانسل و گرتل روایت می‌کند که گرفتار وضعیتی می‌شوند که به ظاهر هیچ کاری از دستشان ساخته نیست. آنها گرفتار و وحشت‌زده، بی‌آنکه کسی باشد تا دست کمک به سویش دراز کنند، فکر می‌کردند که حتماً با مرگ وحشتناکی روبه‌رو می‌شوند.

ولی چه شده که آنها از این وضعیت ترسناک سر درآورده‌اند؟ خودتان مشاهده کنید. ولی گفته باشم: تماشای بعضی از صحنه‌های این برنامه به هیچ وجه به کسانی که قلب ضعیفی دارند توصیه نمی‌شود. بگذریم، داستان ما در کلبه‌ای معمولی در شبی معمولی شروع می‌شود...»