کتاب درباره انسان و جامعه انسانی

کتاب الکترونیکی «درباره انسان و جامعه انسانی» نوشتهٔ احسان طبری و عزیزاللّه علیزاده در انتشارات فردوس چاپ شده است. از دیگر آثار احسان طبری می‌توان «فروپاشی نظام سنتی و زایش سرمایه‌داری»، «روشنفکر مأیوس»، «شکنجه و امید» و «ترانهٔ خوابگونه» را نام برد.

درباره کتاب درباره انسان و جامعه انسانی

احسان طبری با بررسی مسائل اجتماعی، سعی در بررسی تکامل جامعه دارد و این کار را از دو منظر مختلف پی می‌گیرد. در ابتدا به جامعه به‌عنوان یک مقوله‌ٔ مستقل نگاه می‌کند، سپس سهم بنیاد‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در تحولات اجتماعی نشان می‌دهند. در‌نهایت، اندکی دربارهٔ جهان امروز بحث می‌کند و پس از نگاهی به «شیوهٔ زندگی» به مقولهٔ «بهروزی انسان» و «ایجاد سعادت به‌هم‌پیوستهٔ فردی و اجتماعی» می‌پردازد. کتاب درباره انسان و جامعه انسانی از هشت فصل تدوین با عناوین زیر تشکیل شده است:

جامعه به‌عنوان یکی از مقولات عمده‌ٔ وجود

زیرساز طبیعی جامعه‌ٔ بشری

زیربنای اقتصادی و اجتماعی جامعه‌ٔ انسانی

زندگی معنوی جامعه‌ٔ انسانی

سیاست، حقوق، اخلاق

شیؤ زندگی 

درباره‌ٔ بهروزی انسان 

سخنانی به‌‌عنوان نتیجه

کتاب درباره انسان و جامعه انسانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این اثر به علاقه‌مندان به جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب درباره انسان و جامعه انسانی

«مثلا مارکسیسم بنای تحقیق را بر بررسی واقعیت عینی تاریخی مانند نیروهای مولده و رشد آن، تقسیم کار اجتماعی، اشکال مالکیت، شیوه‌های مختلف تولید نعمات مادّی و معنوی، ماهیت طبقات، تیپ و اشکال مختلف عملکرد دولت‌ها، انگیزه و ماهیت جنگ‌ها و غیره و غیره، بر اساس نسج تاریخ، در زمان‌ها و مکان‌های مختلف قرار داده و تازه اعلام داشته است که نه تحقیقش، نه تحلیلش و نه استنتاجاتش، سخن آخرین نیست، مرحله‌ای است در شناخت جامعه. این چه عیبی دارد؟ آنها در نتیجه این بررسی ژرف به این نتیجه رسیده‌اند که برخلافِ دعوی اساطیر کهن‌ـ و از آن جمله اساطیر یونانی ـ یک دوران طلایی عدالت اجتماعی در پشتِ سر انسان قرار ندارد، بلکه تنها با ادراک درست قوانین حرکت تاریخی (که قوانینی است خاص) و با اجرای مبارزات متشکل بر اساس این قوانین، در آینده و به تدریج می‌توان جامعه‌ای عادلانه و انسانی پدید آورد. چرا این نتیجه‌گیری «ایدئولوژیک» نباید بشود؟ چون سپری و گذرا بودن نظام سرمایه‌داری را به اثبات می‌رساند و مدّعیان برآنند که این نظامی است فطری، غریزی، ابدی و نازدودنی؟

وقتی جامعه در گذشته «تغییر کرده»، چرا در آینده تغییر نکند؟ می‌گویند «تغییر» (در انگلیسی (Change غیر از تکامل است. لازمه تغییر کامل‌تر شدن ساختار و عملکرد جامعه نیست. مثلا راستا و مسیر یک نَهر تغییر می‌کند ولی این دلیل نیست که آن نهر کامل‌تر شده است ولی مشاهدات عینی ما در مورد جامعه جز این است. اگر مقطع کوچکی از جامعه انسانی را بگیریم، از آنجا که مسیر تغییر بسیار کج‌ومعوَج است، ما حتّی رکود و واپسگرایی را نیز می‌بینیم. در جزایر «تاسمانی»، انسان‌ها در دوران «میوه‌چینی» می‌زیستند و حتّی شاید هنوز می‌زیند و ده‌ها و ده‌ها هزار سال از انسان‌های معاصر عقب مانده‌اند. احدی مدعی نیست که مسیر تکامل اجتماعی همه‌گیر و مستقیم‌الخط است ولی نه تنها این مسیر در تغییر است، بلکه این تغییر، چنانکه بعدها با تفصیل بیشتری خواهیم گفت، پیش رَوَنده است و سرانجام همه گیر نیز می‌شود.»