دانلود و خرید کتاب جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی احسان طبری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی اثر احسان طبری

کتاب جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی

نویسنده:احسان طبری
امتیاز:
۲.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی


کتاب جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی نوشتهٔ احسان طبری و ویراستهٔ عزیزالله علیزاده است و انتشارات فردوس آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی

تاریخ کشور ما در دو دههٔ اول قرن بیستم میلادی از جهت حوادث مهم تاریخی بی‌نهایت غنی و بسیار بغرنج است. نگارندهٔ این سطور، احسان طبری، زمانی پای در جهان عرصهٔ وجود گذاشت که رضاشاه، میرپنج فوج قزاق بود. دوران کودکی و جوانی‌اش در دوران عروج و سقوط سلطنت مستبد رضاشاه گذشت. از همان سال‌های اولیه پس از سقوط استبداد رضاشاه و امکان عمل آزادانهٔ نسبی مخالفان وی، او می‌کوشید تا از این دیکتاتور «دارای شنل آبی رنگ» در روزنامهٔ «مردم برای روشنفکران» تصویری به دست دهد؛ ولی برای انجام درست‌تر و دقیق‌تر این کار گذشت زمان، کسب تجربه، درک ژرف‌تر قوانین تاریخ، تکیه به اسناد، برخورداری از پژوهش محققان، اندیشیدن و وااندیشیدن بسیار ضروری بود و کتاب جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی محصول آن‌هاست.

 دربارهٔ دوران رضاشاه مورخان مارکسیست و غیرمارکسیست در داخل و خارج ایران کتاب‌ها و رسالات و مقالات متعدد نوشته‌اند. بحث دربارهٔ اینکه رضاشاه کیست، نمایندهٔ کدامین قشرها و طبقات اجتماعی است، چه عواملی باعث عروج او شده، اقداماتش از جهت تاریخی دارای چه وزنی است، چرا سقوط کرد، چه مقامی در تاریخ معاصر ایران دارد، بحثی است که از همان اوایل سلطنت مستبد رضاشاهی، در مطبوعات و اوراق تواریخ درگرفت و هنوز هم در کلیات و جزئیات این موضوع برخی اختلاف قضاوت‌ها حتی بین کسانی که با اسلوب علمی به بررسی می‌پردازند وجود دارد.

آنچه که به‌ویژه درک درست تاریخ دوران رضاشاه را به مثابه دوران تدارک زیربنا و روبنای جامعهٔ سرمایه‌داری وابسته در ایران در خطوط عمدهٔ آن، ضرور می‌سازد، آن تفسیر غلط و سفسطه‌آمیزی است که با استفاده از برخی واقعیات ولی مسکوت‌گذاشتن بسیاری دیگر، با عمده‌کردن این یا آن حادثه غیرعمده ولی فرعی‌گرفتن بعضی حوادث عمده از تاریخ این دوران، به طور رسمی در کشور ما به عمل می‌آید و «منظره‌سازی» موهوم انجام می‌گیرد تا شاید بتواند برای کسی که خود به شیوه پژوهش علمی و بررسی همه‌جانبه فاکت‌ها (اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی؛ اعم از جهانی و ایرانی) مجهز نیست و یا برای نیل به این منظور منابع و اسناد لازم را مطالعه نکرده، گمراه‌کننده باشد.

روایت رسمی و دولتی که چاپلوسان آن را قلم زده‌اند و می‌زنند در مورد سرسلسله دودمان پهلوی، رضاشاه و فرزندش محمدرضاشاه آنست که آن‌ها از گردوغبار یک دوران پر هرج‌ومرج، از جانب نیرویی غیبی، به مثابه پیشوایان و نوابغ، بنام ایران و ایرانی، به‌قصد تجدید عظمت کشور به‌پای خاسته‌اند و راز توفیق آن‌ها را باید در لیاقت فطری آن‌ها و بخت و اقبال مردم ایران یافت که همیشه در دوران خفت و مذلت، شاهنشاهی جلیل‌القدر برای نجات آن‌ها از زهدان حوادث زاییده می‌شود!

کتاب جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی بر اساس مدارک و شواهدی که از گذشته به جا مانده، وقایع و وضعیت آن دوران را از نظر تاریخی و اجتماعی تجزیه و تحلیل می‌کند و تغییر و تحولات متعددی را که در این دوره و با پشت‌سرگذاشتن عصر قجر در ایران رخ داد، بررسی می‌کند. به دلیل عمق و حجم دگرگونی‌هایی که رضاخان بر ایران اعمال داشت، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی قابل توجهی نیز به وجود آمد که کتاب جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی به این آثار و پیامدها نیز می‌پردازد. در کنار تمام این مسائل، احسان طبری ضرورت و لزوم اجرای این تغییر و تحولات را نیز زیر ذره‌بین برده و قصد و هدف افرادی که آنان را پی‌ریزی کرده بودند مورد ارزیابی قرار داده است.

در این کتاب با این مباحث مواجه خواهیم شد:

 پیش‌زمینهٔ تاریخی ظهور دیکتاتوری؛

 استراتژی‌های صنعتی‌سازی کشور و مسئلهٔ نفت؛

 اصلاحات ارضی و سیاست‌های مربوط به کشاورزی؛

 استراتژی‌های ضد دموکراسی و ضد ملی رژیم پهلوی؛

 اشاره به جریان‌های مذهبی مذهبی، سیاسی و فکری برجسته در آن دوره که از بین آن‌ها می‌توان به مکتب قرآن شریعت سنگلجی، بهایی‌گری، پاکدینی و مارکسیسم اشاره کرد.

 در نهایت، در این کتاب بحثی دربارهٔ سقوط سیاست حاکم مطرح شده و آنچه از دیدگاه طبری با عنوان آرمان اجتماعی در نظر گرفته می‌شود برای خوانندگان شرح داده می‌شود.

خواندن کتاب جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران تاریخ معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم.

درباره احسان طبری

احسان طبری ۱۹ بهمن ۱۲۹۵ در ساری به دنیا آمد و ۹ اردیبهشت ۱۳۶۸ در تهران درگذشت. او فیلسوف، نویسنده، شاعر و نظریه‌پرداز برجستهٔ مارکسیسم-لنینیسم، ایدئولوگ و عضو کمیتهٔ مرکزی و هیئت سیاسی حزب توده ایران در سال‌های انقلاب ایران بود. طبری از نخستین سال‌های دههٔ ۳۰ شمسی، معروف‌ترین و برجسته‌ترین چهرهٔ نظری حزب توده ایران شناخته می‌شد. او در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی در دادگاهی نظامی به صورت غیابی محکوم به دو بار اعدام شده بود. پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ همراه با دیگر رهبران حزب توده به ایران بازگشت و به ادامهٔ فعالیت‌های سیاسی در رهبری حزب توده ایران پرداخت. احسان طبری ۹ اردیبهشت ۱۳۶۸ بیرون از زندان و به مرگ طبیعی درگذشت.

 او به زبان‌های عربی، پهلوی، روسی، آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، ترکی آذری و ترکی استانبولی تسلط داشت و تخصصش در زمینهٔ تاریخ فلسفه و ادبیات بود.

آثار او از این قرار هستند (ممکن است برخی را به او نسبت داده باشند):

فروپاشی نظام سنتی و زایش سرمایه‌داری

روشنفکر مأیوس

زایش و تکامل تئوری انقلابی

دهه نخستین

رؤیای چینی

دربارهٔ اسلوب هیوریستیک (دانش کشف) و برخی مسائل تئوری احتمالات

از دیدار خویشتن

دربارهٔ سیبرنتیک یا دانش گردانش

دربارهٔ «منطق عمل»

ابوالفضل بیهقی و جامعهٔ غزنوی، مصحح: عزیزالله علیزاده

برخی بررسی‌ها پیرامون جهان‌بینی‌ها و جنبش‌های اجتماعی در ایران، مصحح: عزیزالله علیزاده

جامعهٔ ایران در دوران رضاشاه پهلوی، مصحح: عزیزالله علیزاده

دربارهٔ انسان و جامعهٔ انسانی، مصحح: عزیزالله علیزاده

مسائلی از فرهنگ و هنر و زبان، مصحح: عزیزالله علیزاده

شغال‌شاه (قصه برای کودکان و نوجوانان)

مجموعه‌شعر:

ترانه خوابگونه

از میان ریگ‌ها و الماس‌ها

با پچپچهٔ پاییز، نثر شاعرانه در چهارده بند

نمایشنامه:

گئومات: درام منظوم تاریخی در چهار پرده

رمان:

شکنجه و امید (۱۳۲۶)

مجموعه‌ای از قطعات ادبی او و در دوزخ (۱۳۲۷)

خدایان از بند رسته (با امضای طباطبا که ظاهراً از اوست، ۱۳۳۱)

فرهاد چهارم (داستان، ۱۳۵۶)

خانوادهٔ برومند (داستان)

چشمان قهرمان باز است (مجموعه‌داستان)

پنجامه (مجموعه‌داستان)

چهرهٔ خانه (داستان)

دهه نخستین (داستان)

راندهٔ ستم (داستان)

ترجمه:

آنتی دورینگ

بخشی از کتاب جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی

«از آنجا که در رساله «فروپاشی نظام سنتی» منظره‌ای ازتکامل جامعه ایران از آغاز تا پایان قرن نوزدهم میلادی داده شده، برای حفظ ادامه‌کاری در تحلیل سودمند است که این بررسی را از آغاز قرن بیستم میلادی شروع کنیم و روند تکامل آتی مناسبات سرمایه‌داری و روفته شدن نظام سنتی را در وقایع این قرن دنبال نماییم.

تاریخ کشور ما در دو دهه اول قرن بیستم میلادی از جهت حوادث مهم تاریخی بی‌نهایت غنی و بسیار بغرنج است. و این چند بند که درباره آنها نوشته می‌شود فقط برای یادآوری یا تجدید خاطره است والا حوادثی مانند انقلاب مشروطیت، اشغال و تقسیم ایران در دوران جنگ اول جهانی، جنبش رهایی‌بخش در صفحات شمال و جنوب ایران، مبارزات مردم علیه قرارداد ۱۹۱۹، مناسبات ایران با دولت جوان و انقلابی شوروی، دست‌اندازی‌های امپریالیست‌های انگلیسی، امریکایی، آلمانی در ایران و امثال آن، هریک خود فصل مشبعی است و خواستار مطالعات جداگانه و مستقل. در باب انبوهی از فاکت‌های جداگانه این دوران گاه افکار عمومی کنونی در ایران جز آوازه‌ای از دور نشنیده است و حال آنکه او اکنون فصول آن داستانی را می‌نویسد که نخستین فصول آن را دو نسل سلف او نگاشته‌اند و معرفتش به این فصول ضرور است تا بتواند داستان را هرچه هماهنگ‌تر و ژرف‌تر دنبال کند.

قرن بیستم، شاید بیش از قرن نوزدهم، برای کشور ما آبستن و زاینده رویدادهای دوران‌ساز بوده است و احتمالا خواهد بود. در همان طلیعه قرن بیستم یعنی در ژوئن سال ۱۹۰۰ گارتویگ سفیر روسیه تزاری در ایران، ضمن گزارش رسمی خود چنین نوشت:

«در میان مردم علیه دولت ناخرسندی پنهانی وجود دارد. خودسری و غرض‌ورزی قشرهای فوقانی و محافل حاکمه همراه با تیره‌روزی و بی‌پناهی قشرهای پایینی سرچشمه دایمی این ناخرسندی است. این ناخرسندی به اشکال گوناگون بروز می‌کند.»۵

از همین ناخرسندی پنهان است که پس از شش سال طوفان انقلاب مشروطیت ایران، یکی از بزرگ‌ترین انقلاب‌های آسیا در کشور ما زاده شد. رویدادهای جهان مانند شکست روسیه تزاری در جنگ با ژاپن و سپس انقلاب ۱۹۰۵ روسیه، همراه با حدت تناقضات و تحریکات دول بزرگ در ایران (روسیه تزاری، امپریالیست‌های انگلیسی، آلمان قیصری و دولت عثمانی در درجه اول)، بر بنیاد آن زمینه اجتماعی و روحی آماده‌ای که تضاد بین جامعه سنتی و مناسبات در حال گسترش فرماسیون سرمایه‌داری، تشدید ستم فئودال‌ها و ایلخانان و رژیم مطلقه مورد پشتیبانی آنها، تجاوزات بی‌بندوبار اشراف و منصبداران دولت قاجار و اختلافات درونی و دعاوی متناقض شاهزادگان قاجار (مثلا مانند دعوی ظل‌السلطان پسر ناصرالدین‌شاه و والی اصفهان برای نیل به سلطنت) و نیز دعاوی روحانیت بزرگ تهران، قم، مشهد و نجف برای مداخله در قدرت و قحطی، بیماری‌های واگیر، ناامنی به‌وجود آورده بود، همه و همه منجر بدان شد که یخ سکوت بیش از پیش شکست. قبل از درگیر شدن انقلاب ۱۹۰۶ ـ ۱۹۱۱ مشروطیت در ایران و در سال‌های ۱۹۰۳ و ۱۹۰۴ تظاهرات وسیع مردم علیه عمال امپریالیستی گمرک (یعنی علیه نائوس بلژیکی رئیس کل گمرک ایران و پریم بلژیکی رئیس گمرک آذربایجان و تقاضای اخراج آنها) آشکارا جنبه ضداستعماری داشت. این تظاهرات پس از تظاهرات موسوم به جنبش تنباکو و علیه قرارداد رژی در دوران ناصرالدین‌شاه شعله‌های دیگری بود که از ترکش اجتماعی یک آتشفشان خبر می‌داد. در سال بعد تظاهرات ضداستعماری مردم به صورت مبارزه با بانک شاهنشاهی و بایکوت آن و تقاضای ایجاد یک بانک ملی ایرانی بروز کرد. همه چیز حاکی از آن بود که کاسه شکیب عمومی لبریز است.»



نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۷۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۷۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان