کتاب نماز و نیایش در دین یهودی
معرفی کتاب نماز و نیایش در دین یهودی
کتاب نماز و نیایش در دین یهودی نوشتهٔ حسین علی جعفری و سهیل دادفر است و انتشارات حکمت و عرفان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب نماز و نیایش در دین یهودی
نماز، این فریضهٔ الهی، جانبخش و جلا دهنده قلبها، از مهمترین اعمال و آیینهای عبادی است که در همهٔ ادیان، به خصوص ادیان ابراهیمی وجود داشته و در متون مقدس و تفسیریِ هریک از ادیان به اقامهٔ آن تأکیده فراوان شده است. در قرآن کریم، در آیه ۴۱ سورهٔ حج بیان شده: همان کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند، و پایان همهٔ کارها از آن خداست. در این آیه مینگریم که حتی پرداخت زکات، امر معروف و نهی از منکر، در کنار نماز بیان شده و مخصوص یک قبیله، کشور و دین خاصی نیست، بلکه به همهٔ کسانی که در زمین مکنت یافتهاند تعلق دارد.
با توجه به اهمیت نماز و آیات فراوان آن در قرآن کریم، کتاب نماز و نیایش در دین یهودی موضوع نماز و نیایش در دین یهود را با رجوع به متون مقدس و کتب دینی مربوط به آن، مورد تحقیق، بررسی و گردآوری قرار داده و نتیجهٔ آن را به جهت روشنشدن این عبادت جهانی، توضیح داده است.
نماز واژهای است که در زبان پهلوی، درست به همین صورت امروزی آن، به معنای احترام، تعظیم و ستایش وجود داشته است. اصل آن نیز در زبان اوستایی از ریشهٔ نِمَه، به معنای میل و گرایش، کرنش، خمشدن، درود و ستایش است و نخستین فراز از بخش گاهانِ اوستا که تاریخ سرایش آن به بیش از سههزار سال پیش برمیگردد، با این عبارت شروع میشود: اینک در آغاز با دستهای برافراشته، تو را نماز میگزارم. همچنین در زبان سنسکریت، واژهٔ نَمَس به معنای خمشدن، اطاعتکردن، ستایشکردن و تهنیت همراه با احترام زیاد نسبت به خدایان است. وجود واژهٔ نماز، هم در اوستا و هم در متون مقدس هندی، مانند رامایانه، گواه آن است که اولاً، این واژه متعلق به اقوام آریایی بوده و قدمت بسیاری دارد و ثانیاً، اصطلاح نماز خطاب به خداوند و به منظور تکریم و پرستش به کار میرفته است.
نماز در فارسی امروز، ترجمهٔ واژهٔ صلاه در قرآن کریم است. اصل واژهٔ صلاه از زبان آرامی، به معنای رکوع و خمشدن وارد زبان عبری شده و در این زبان، به معنای صلاه آمده است؛ برای مثال، در کتاب دانیال (باب ۶، آیهٔ ۱۱) آمده است: دانیال… پنجرههای بالاخانهٔ خود را به سمت اورشلیم (=بیتالمقدس) باز نموده، هر روز سه مرتبه زانو میزد و دعا مینمود و چنان که قبل از آن عادت داشت، نزد خدای خویش دعا میکرد و تسبیح میخواند.
خواندن کتاب نماز و نیایش در دین یهودی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران دین یهود پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نماز و نیایش در دین یهودی
«یهودیت، به دین قومی به نام یهود اطلاق میشود که خود را پیرو حضرت موسی (ع) میدانند. در طول تاریخ یهودیت، این دین را دینی قومی انگاشتهاند که خود را قوم برگزیده میدانند، اما یهودیان امروز مردمی از نژادها و رنگهای مختلف هستند که ثابت میکند این قوم بارها با اقوام دیگر ممزوج شده است.
تعریف یهودی این نیست که لزوماً به عقاید یهودی باور داشته باشد و به احکام یهودیت عمل کند، بلکه یهودی کسی است که متعلق به قوم یهود باشد.
فرقههای گوناگون یهودی اختلافات عقیدتی بسیاری دارند؛ با وجود این، همهٔ آنها در بعضی از عقاید اصلی مشترکند. این عقاید اصلی عبارتند از: باور به یک خدای واحد، ازلی، غیرمادی و متعال که بر افکار و اعمال مردم آگاه است و سرانجام دربارهٔ آنها داوری خواهد کرد. همچنین، اعتقاد به تورات کتاب مقدس عبری؛ اعتقاد به انبیای بنیاسرائیل، به ویژه حضرت موسی (ع)؛ عقیده به ارض مقدس و مسیحا یا منجیای که خواهد آمد. البته برخی از یهودیان، این عقاید اصلی را نیز انکار میکنند.
مسیحیان پیوسته در طول تاریخ، قوم یهود را عامل قتل حضرت عیسی (ع) میدانستند و از همین رو با آنان در نزاع بودند. بنابراین، بسیاری از یهودیان در تقیه به سر میبردند و دین خود را آشکار نمیساختند، اما امروزه این قوم در مسیحیت نفوذ کرده و با آنان به صلح و دوستی رسیدهاند، به طوری که در مفاهیمی مانند اشغال سرزمین فلسطین اتفاق نظر پیدا کردهاند.
تعداد یهودیان جهان را تا سال ۲۰۰۷، سیزده تا چهارده میلیون نفر تخمین زدهاند که پنج میلیون نفر در آمریکا، و حدود همین تعداد در فلسطین اشغالی سکونت دارند. دو میلیون یهودی در اروپا، چهارصد هزار نفر در آمریکای لاتین و سیصد هزار نفر در کانادا زندگی میکنند. در ایران و برخی کشورهای عربی نیز یهودی وجود دارد که به زبان فارسی و عربی صحبت میکنند. تعدادی از یهودیان نیز به خاطر وجود معادن الماس به آفریقای جنوبی مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شدهاند. یهودیت، تقریباً دوازدهمین دین جهان از نظر تعداد پیروان است.
تاریخ گسترش
یهودیان معتقدند دینشان حدود سه هزار تا چهار هزار سال پیش از میلاد پدید آمد. در زمانی که یهودیت پدید آمد، مردم ساکن نواحی خاورمیانه خدایان مختلفی را پرستش میکردند. تفاوت اصلی این دین با ادیان آن زمان، در پرستش خدای یکتا بود. تاریخ آغاز یهودیت در پنج کتاب یا اسفار خمسه به نام تورات آمده است. نخستین نقطهٔ عطف تاریخ یهودیت، بعثت حضرت ابراهیم (ع) بود که خداوند او را به رهبری قوم بنیاسرائیل انتخاب کرد. بنیاسرائیل به معنای قوم برگزیدهٔ خداوند است. نقطهٔ عطف دیگر تاریخ یهودیت، اسارت قوم بنیاسرائیل در مصر و فرار آنها تحت هدایت حضرت موسی (ع) است. حضرت موسی (ع) ده فرمان را از خداوند دریافت و به قوم بنیاسرائیل ابلاغ کرد.
از نظر سیاسی، یهودیت هنگامی ساختار مشخصی پیدا کرد که به زعامت شائول (طالوت)، داود (ع) و سلیمان (ع) حکومت تشکیل دادند. سلیمان (ع) معبدی بزرگ را در اورشلیم در قرن دهم پیش از میلاد ساخت. در آنجا در یک اتاق به نام "بیتالاقداس"، تابوت عهد حضرت موسی (ع) نگهداری میشد. تابوت عهد مجموعهٔ لوحهایی بود که ده فرمان بر آنها حک شده بود.
در ۵۸۶ پیش از میلاد، بختالنصر پادشاه بابل به یهودیان حمله کرد و نه تنها معبد سلیمان را نابود نمود، بلکه یهودیان را با خود به بابل به اسارت برد. به این دوره از تاریخ یهود دورهٔ اسارت بابلی گفته میشود. در سال ۵۱۵ پیش از میلاد کوروش، پادشاه مقتدر ایران، بابل را بدون جنگ و خونریزی فتح و یهودیان را آزاد کرد. او به همین مقدار قناعت نکرد، بلکه آنها را با دادن اموال و امکانات بسیار به ساخت دوبارهٔ معبد سلیمان تشویق کرد. معبد جدید به معبد دوم شهرت یافت.
در سال ۱۷۵ پیش از میلاد، پادشاه سوریه به دومین ساختمان بازسازی شدهٔ معبد سلیمان حمله و آن را تخریب نمود و تعدادی از یهودیان را نیز نابود کرد. در ۱۶۴ قبل از میلاد یهودیان قیام کردند و معبد سلیمان را پس گرفتند و امروزه جشن هنوکا در میان یهودیان به یاد آن قیام برگزار میشود. در سال ۶۳ پیش از میلاد، اورشلیم و فلسطین به تسلط امپراطوری روم (حدود ۳۱ قبل از میلاد تا ۴۷۶ میلادی) درآمد و در پی آن، آنها به آزار یهودیان پرداختند.
تقریباً در اوایل قرن نخست میلادی، گروهی از یهودیان موسوم به "زیلوتها" شورشی را علیه حاکمان رومی ترتیب دادند و در سال ۶۶ میلادی قیامی را به نام قیام بزرگ علیه رومیان آغاز کردند. این قیام در سال هفتاد میلادی شکست خورد و رومیان وارد اورشلیم شده و معبد سلیمان را ویران کردند. قیام دیگری در سال ۱۳۲ میلادی اتفاق افتاد که بار دیگر به شکست انجامید و یهودیان از اورشلیم تبعید شدند.
با وجود همهٔ این مشکلات، یهودیت به راه خود ادامه داد و در کشورهایی مانند اسپانیا رشد کرد. اسپانیای دورهٔ اسلامی بهترین دورهٔ رشد الهیات یهودی بود، زیرا مسلمانان به دلیل قرابتی که میان عقاید خود و یهودیت میدیدند، آنان را اهل کتاب دانسته و در کنف حمایت خود حفظ کردند. تاریخ گواه آن است که بزرگترین آثار علمی یهودیان، مانند آثار عقلگرایانهٔ ابنمیمون در دورانی نوشته شد که تحت حمایت حاکمان مسلمان در کشورهای اسلامی به سر میبردند. حاکمان مسیحی، یهودیان را باعث کشته شدن حضرت عیسی (ع) و لذا دشمن مسیحیت میدانستند. در سال ۱۰۸۶ تلاشهایی صورت گرفت تا اسپانیاییها مسلمان شوند. حاکمان اسلامی در آن زمان، خلفای اموی بودند. امویها در آن زمان بخش وسیعی از اسپانیا را در سیطرهٔ خود داشتند. در اواخر قرن یازدهم بسیاری از یهودیان اروپا، به ویژه آنهایی که در آلمان بودند، به دست مسیحیان صلیبی که در راه بازپسگیری فلسطین از مسلمانان بودند، کشته شدند. در سال ۱۲۹۰ یهودیان از کشور انگلستان بیرون رانده شدند. در سال ۱۴۹۲ از اسپانیا نیز بیرون رانده شدند. قومگرایی یهودیان باعث شد در دههٔ ۱۷۰۰ در اروپای مرکزی و روسیه مورد بیمهری و اذیت قرار بگیرند و اگرچه دوباره اجازه یافتند به انگلستان بازگردند، اما عموم مردم اروپا از آنها متنفر بودند.
در پایان قرن نوزدهم، بسیاری از محدودیتهای زندگی یهودیان مرتفع شد؛ برای مثال، نمیتوانستند دفتر کار عمومی داشته باشند و یا در دانشگاهها حضور پیدا کنند، اما این تغییرات نیز به آزار یهودیان و نفرت مردم از آنها پایان نداد. از حدود نیمهٔ قرن نوزدهم گروهی از یهودیان، سودای داشتن وطنی برای خود را با اشغال سرزمین فلسطین در سر پروراندند. این جنبش بعداً صهیونیسم نام گرفت.
آغاز توطئهٔ اشغال فلسطین در سال ۱۹۱۷ در اعلامیهٔ بالفور تحقق یافت که در آن استعمار پیر، یعنی انگلیس، با تشکیل دولت یهود در فلسطین پس از جنگ جهانی اول موافقت کرد. انگلیس برای فریب عربهای فلسطین، توافقنامهای شبیه به آن را با آنها نیز امضا کرد. در آن زمان بیشتر کشورهای خاورمیانه مستعمرهٔ انگلیس بودند.
در طی جنگ جهانی دوم، حدوداً از ۱۹۳۵ تا پایان جنگ، یعنی ۱۹۴۵، رژیم آلمان نازی به رهبری آدولف هیتلر (۱۸۸۹-۱۹۴۵ م.) تعدادی از یهودیان را به دلایلی مبهم به قتل رساند. این کشتار را هولوکاست نامیدند و امروزه محققان اروپا و آمریکا مجاز نیستند آزادانه دربارهٔ علل وقوع هولوکاست و گسترهٔ آن تحقیق کنند، در حالی که هنوز سؤالات بیپاسخ بسیاری دربارهٔ علل این حادثه وجود دارد؛ برای مثال، خاندان راتچایلد که صنعت بانکداری اروپا، به ویژه فرانسه را در ابتدای قرن بیستم در دست داشتند، از سویی از سرمایهگذاران بزرگ جنگهای جهانی بودند و احتمالاً همان کسانی بودند که هیتلر را به کشتار یهودیان تشویق کردند و از سوی دیگر، به یهودیان مناطق مختلف جهان کمک مالی نمودند تا به فلسطین مهاجرت کرده و در آنجا سکنا گزینند. راتچایلدها به قدری در سیاست پشت پردهٔ دنیای آن روز (و امروز) جهان نفوذ داشتند که شخصی مانند جیمز بالفور، وزیر امور خارجهٔ انگلستان، برای تشکیل دولت صهیونیسم ابتدا به طور رسمی از آنها اجازه گرفت.
پس از جنگ جهانی دوم اعلامیهٔ سال ۱۹۴۷ سازمان ملل متحد، تشکیل دولت یهود را تصویب کرد. فلسطین که پیشتر مستعمرهٔ انگلیس بود و اعرابْ ساکن اصلی آن بودند، با چنین اعلامیهای به اشغال یهودیان درآمد. بدین ترتیب، انگلیس و سازمان ملل متحد بر اساس افسانهٔ واهی سرزمین موعود، مسبب نزاعی تاریخی و خونین میان دو قوم عرب و یهود در این منطقه شدند که تا به امروز ادامه دارد. اعراب و اسرائیل در سالهای ۱۹۴۹، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ جنگهایی داشتند که همیشه عربها در آن شکست میخوردند، تا اینکه قرارداد صلحی در ۱۹۷۹ میان مصر و اسرائیل منعقد شد. امروزه حزبالله لبنان به رهبری سید حسن نصرالله نسل جدیدی از اعراب مبارز را تربیت کرد که صهیونیستها را به وحشت انداخت و برای نخستین بار شکست را بر اسرائیل تحمیل کرد و به نقطهٔ عطفی در تاریخ جنگهای اعراب و اسرائیل تبدیل شد.»
حجم
۷۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
حجم
۷۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه