کتاب چه کسی تغییر را کشت؟
معرفی کتاب چه کسی تغییر را کشت؟
کتاب چه کسی تغییر را کشت؟ نوشتهٔ کنت بلانچارد و جان بریت با ترجمهٔ جلال دشتی و ویراستاری کاظم موتابیان در انتشارات ناب اندیشان چاپ شده است. این کتاب رمز و راز رهبری افراد در فرایند تغییر را بررسی میکند. آیا لازم است که شرکت خود را تغییر دهید؟ اگر نیاز ندارید، کتاب چه کسی تغییر را کشت، به کار شما نمیآید لطفاً آن را نخرید.
درباره کتاب چه کسی تغییر را کشت؟
هر شرکتی به تغییراتی نیاز دارد که بتواند در محیط رقابتی به حیات خود ادامه دهد. اما بیشتر تغییرات نیمهتمام میمانند یا به نتایج موردنظر نمیرسند یا ناکام میمانند. تغییراتی که به تعبیر کن بلانچارد کشته شدهاند. اما چرا؟!
کتاب «چه کسی تغییر را کشت؟» نهتنها نشان میدهد که یک تغییر چگونه و تحت چه شرایطی ناکام خواهند ماند بلکه نشان میدهد چگونه تغییرات را میتوان با موفقیت به پیش برد. با این کتاب شما میتوانید تغییرات را از ابتدا بهدرستی با کارکنان به مشارکت بگذارید. میتوانید آنها را به ضرورت مبدل کنید. میتوانید تعهد همگانی برای حفظ و پیشبرد آن را ایجاد کنید. میتوانید زیرساختها و منابع انسانی و مالی لازم برای تحقق آن را تدارک بینید. مدلی را که در این کتاب آمده، میتوان برای همه انواع تلاشهای تغییر به کار گرفت که شامل درهم آمیختن و فراگیری، مهندسی دوباره فرایندهای تجاری، گسترش نیروهای فروش و پیادهکردن فناوری میشود.
کتاب چه کسی تغییر را کشت؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
هر شرکتی که بخواهد هر تغییری را به پیش برد به این کتاب نیاز خواهد داشت بهخصوص، تغییراتی که به بهبودها یا نوآوریهای ناب، معروفاند و میتوانند هر شرکتی را به سطح کلاس جهانی ارتقا دهند.
درباره کن بلانچارد
کن بلانچارد، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی است که کتابهایش در سراسر جهان مخاطبان زیادی دارد، از کتابهای او میتوان به مدیر یک دقیقهای، کارآفرین یک دقیقهای و رهبری در سطح بالاتر اشاره کرد که همه بیش از هیجده میلیون نسخه فروختهاند و به ۳۰ زبان دنیا ترجمه شدهاند. بلانچارد در سندیهگو کالیفرنیا زندگی میکند.
بخشی از کتاب چه کسی تغییر را کشت؟
«فهرست مظنونین
۱. فرهنگ:
همان گرایشهای غالب، باورها و الگوهای رفتاریای است که هویت و شخصیت یک سازمان را میسازد.
۲. تعهد:
انگیزه، اعتقاد و الزام هر فرد است برای در پیشگرفتن رفتارهای جدیدی که برای تحقق یک تغییر، لازم هستند.
۳. حمایت:
وظیفه رهبر ارشد سازمان است، کسی که دارای قدرت و اختیار رسمی برای به کاربردن منابعی چون زمان، پول و نیروی انسانی برای طراحی، پیادهسازی و حفظ تغییر است. مسئولیت موفقیت تغییر با او است.
۴. تیم رهبری تغییر:
تیمی است که فعالانه و همصدا، تغییر را در داخل سازمان به پیش میبرد و نگرانیهای کسانی را که باید تغییر دهند، رفع میکند.
۵. ارتباطات:
وظیفه دارد فرصتهای لازم را برای گفتگوی رهبران سازمان و کسانی که باید تغییرات را پیاده کنند، ایجادکند.
۶. ضرورت:
باید همگان را قانع کند که تغییر، یک ضرورت است و همه باید به سرعت، روش کارشان را تغییر دهند.
۷. آیندهنگری:
باید از آینده سازمان پس از موفقیت کامل تغییر، تصویری روشن و جذاب ارائه کند.
۸. برنامه:
باید اولویت تغییر را در مقایسه با سایر اولویتها و مسئولیتها روشن کند و با همکاری کسانی که باید تغییر را پیاده کنند، یک برنامه پیادهسازی گام به گام را تدوین کند و سپس زیرساختهای لازم برای تغییر را فراهم آورد.
۹. بودجه:
باید به تجزیه و تحلیل مالی تغییرات پیشنهادی بپردازد و به بهترین شکل، منابع محدود را به پروژههای بهبود اختصاص دهد و دستیابی به نرخ بازگشت سرمایه قابل قبول را تضمین کند.
۱۰. مربی:
باید به کسانی که باید تغییر را پیاده کنند، آموزشهای لازم را ارائه کند و اطمینان حاصل کند که این افراد، مهارتهای لازم برای پیادهسازی تغییر را خواهند داشت و در ساختن سازمان آینده، موفق خواهند شد.
۱۱. انگیزش:
تشویق و یا پاداشدهی به افراد است به منظور تقویت رفتارها و نتایج مطلوبی که تغییر را به ثمر مینشانند.
۱۲. مدیریت عملکرد:
سه وظیفه بر عهده دارد: ۱) تعیین اهداف و دستاوردهای مورد انتظار از پیادهسازی تغییر، ۲) ارزیابی دائمی میزان پیشرفت به سوی اهداف و دستاوردها و ۳) ارائه بازخوردها، آموزشها و مستندات مقایسهای میان دستاوردهای واقعی و دستاوردهای مورد انتظار.»
حجم
۹۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۳ صفحه
حجم
۹۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۳ صفحه