بریدههایی از کتاب سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت یوسف (ع)، جلد اول
۴٫۴
(۷)
در علم اخلاق و روایات معصومانعلیهمالسلام سفارش شده است: «اگر غضبناک شدی، چنانچه ایستادهای، بنشین! اگر نشستهای، برخیز!» یا «وضو بگیر و آبی به صورت بزن! بگذار آتش غضب فروکش کند! در آن لحظه تصمیم نگیر!»
امیر حسین
ولی چه باید کرد که انسان مقداری از توانش را بهکار میگیرد، ولی شیطان تمام توانش را بهکار گرفته است؛ ازاینرو نمیتواند بر شیطان غلبه کند. دغدغهٔ مقابله با شیطان برای ما هر لحظه و دائمی نیست، درصورتیکه عداوت شیطان، عداوتی عظیم و همیشگی است؛ به همین جهت بسیاری از اوقات زمین میخوریم، ولی کسانی که باور کردند شیطان دشمن آشکار و قسمخورده است و مراقب او هستند بر او غلبه میکنند و اگر گاهی هم ضربهای بخورند بهسرعت با توبه و اعمال صالح جبران میکنند.
امیر حسین
گاهی شخصی خصوصیت بدی دارد، اما انسان باید برای خصوصیات خوبش، به او محبت کند.
امیر حسین
انسانها وقتی در امر ناشایستی کنار هم قرار میگیرند و با هم گفتوگو میکنند، به هم جرئت و جسارت میدهند. همین مسئله باعث میشود که قبح آن کار ناشایست فروریزد. در کارهای خیر نیز همینگونه است. وقتی جمعی کنار هم قرار میگیرند، انجام کار شایسته، آسانتر میشود. برادران یوسف نیز با هم جمع میشدند و یکی میگفت: (أُقْتُلُوهُ) (او را بکشید). دیگری میگفت: (أَوِ اطْرَحُوهُ) (یا او را در بیابان رها کنید). به همین ترتیب، جرئت پیدا میکردند و میزان قبح آن کارهای ناشایست، ریخته میشد.
همین امر نشان میدهد که اگر جمع و گروهی تشکیل شود و در رأس آن، راهنمایی الهی نباشد؛ این گروه آرامآرام به فساد کشیده میشود.
امیر حسین
خداوند متعال انسان را بهگونهای قرار داده که اولاً شیطانِ هرکسی در حدِ وجودی اوست، نه بالاتر و بلکه بهگونهای است که اگر انسان اراده کند و قوایش را بهکار بگیرد بهیقین بر او غلبه میکند.
امیر حسین
اگر انسان به چیزی بدبین شود، رفتارهای عادی را نیز بد میبیند. این یکی از خطراتی است که بین روابط ما شکل میگیرد. اگر به کسی بدبین شویم، خوبیهایش را هم بد میبینیم
امیر حسین
از این مطلب نتیجه گرفته میشود که اگر انسان در جمعی قرار گرفت که بر کار ناصحیحی اتفاق کردهاند و او نمیتواست جلوی آن را بگیرد، نباید ساکت شود؛ بلکه باید آن را تا جایی که میتواند تخفیف و میزان گناه را کاهش دهد.
امیر حسین
نکتهای تربیتی است که باید سعی کنیم پردههای حیا در مورد خطاکاران دریده نشود و حالتی از شرم و حیا در بین افراد باقی بماند.
امیر حسین
دربارهٔ نوح نبیعلیهالسلام گفته شد که او را تا سرحد مرگ میزدند، بهگونهای که از هوش میرفت و گاهی سه روز از شدت ضرباتی که زده بودند، به هوش نمیآمد و فکر میکردند او را کشتهاند. با این حال وقتی بلند میشد، میگفت: خدایا، قوم من جاهل هستند، آنها را بیامرز! اولین دعای آنها این بود که خدایا، این مردم نمیفهمند! انبیای الهی به ما صبوری و رفتار با دیگران را میآموزند.
امیر حسین
«من گاهی بعضی از بچههایم را عمداً روی پایم مینشاندم، با اینکه این تکلیف من نبود و شأن آن فرزند نیز این نبود، اما این کار را میکردم که همان داستان یعقوبعلیهالسلام و یوسفعلیهالسلام و برادران او اتفاق نیفتد». یعنی امامعلیهالسلام دربارهٔ بعضی از فرزندانشان که زمینهٔ حسادت در آنها وجود داشت، توجه ویژهای میکرد تا به گناه و خطا نیفتند.
امیر حسین
نقل شده است که در لحظه آخر، وقتی میخواستند یوسفعلیهالسلام را به چاه بیندازند، بعضی از برادران بهویژه یکی از آنان بسیار منقلب شد و خواست مانع این کار شود. برادران دیگر گفتند عیب ندارد، اما یوسف دیگر فهمیده است که میخواهیم با او چه کنیم، اگر نزد پدر بازگردد همه را برای او خواهد گفت و نمیتوانیم جوابگو باشیم. آن برادر نیز چارهای ندید و راضی به این کار شد.
وقتی انسان در آستانهٔ کار بدی قرار گرفت، همین باعث میشود که تحتفشار قرار گیرد و آن کار را تا پایان انجام دهد؛ بنابراین باید از ابتدا جلوی ورود یا شرکت در خلاف را گرفت. انسان نباید فکر کند، این مقدار شراکت در خلاف چیزی نیست. وقتی وارد شود، شریک جرم میشود و آشکار شدن آن برای او نیز جرم و رسوایی است و به همین دلیل مجبور میشود تا آخر با آنها همراه شود.
امیر حسین
تنها قصهای از پیامبران که در قرآن از ابتدا تا انتها در یک سوره آمده و نظم دقیق زمانی هم در آن رعایت شده، داستان حضرت یوسفعلیهالسلام است.
f zarinkhat
دیدگاه اشتباهی وجود دارد که میگوید: «هدف وسیله را توجیه میکند»؛ هدف عالی است، اما وسیله غلط است. در نگاه الهی وسیله مسیر هدف و جزئی از هدف است. هدف وسیله را توجیه نمیکند؛ بلکه خود وسیله نیز برای ما هدف است و موضوعیت دارد.
امیر حسین
تدریجی بودن وسوسههای شیطان برای گناهان بزرگ
قرآن این گفتوگوها را در یک آیه بیان میکند، اما این گفتوگوها و رسیدن به نتیجه و تصمیمگیری، چند سال بهطول انجامید. آنها سالها حرص میخوردند و کینهٔ بیشتری پیدا میکردند. کینه و حسد آرامآرام در وجودشان نهادینه شد تا جایی که قبح عمل ریخت و ده برادر با همدیگر اتفاق کردند که در مقابل پدر بایستند و سرانجام تصمیم به قتل یوسفعلیهالسلام بگیرند.
امیر حسین
ده برادرِ همخون برای کشتن یوسفعلیهالسلام متفق شدند و یوسفعلیهالسلام را در چاه انداختند، سپس اسیر شد، عبد شد، فروخته شد، سالیان درازی دور از پدر بود، پدر آنگونه در فراق او اشک ریخت و آنها هجده سال چیزی نگفتند! حسادت، انسان را تا این مرحله میکشاند و تا این اندازه کشش دارد!
امیر حسین
شیطان تکتک انسانها را تجزیه و تحلیل میکند تا بفهمد بهترین نقطه برای تصرف کدام است. پس از اینکه توانست نقطهای را بیابد، بسیار آرام و بدون اینکه انسان حساس شود، از آن نقطه نفوذ کرده و کمکم آن را توسعه میدهد و عمیق میکند.
امیر حسین
ما باید بدانیم به زبان آوردن برخی از مسائل و حساسیت داشتن دربارهٔ آنها، باعث میشود بعضی از وقایع اتفاق بیفتد. در روایت آمده است که اگر چیزی به ذهن رسید که خوب نبود، به زبان نیاورید؛ زیرا به زبان آوردن، در تحقق آن تأثیر دارد.
امیر حسین
در روایت آمده است: «اگر کسی خود را از تفریح دور کرد، مانند مرکبی است که زخمی میشود و این مرکب دیگر او را به مقصد نمیرساند».
امیر حسین
یک نکته این است که نباید قبایح را بهصورت آشکارا بیان کرد؛ زیرا این پردهدری باعث میشود برای دیگران نیز قبح آن فروبریزد و امکان انجام آن برای آنها تداعی شود.
امیر حسین
وعدهٔ الهی به تکرار تمام سنتهای پیشین، در امت خاتم میتواند فرصتی را ایجاد کند که با تبیین زندگی و حوادث امتهای گذشته و نحوهٔ برخورد صحیح انبیا در رفع مشکلات، انسان مسلمان عمری طولانی به وسعت تاریخ انسانی بیابد و با آمادگی کامل حوادث را پیشبینی کند و راه برونرفت صحیح از آنها را تشخیص دهد و با عبرت از سرگذشت کسانی که انتخاب غلط کردهاند، از تکرار عمل غلط آنها و ابتلا به سرگذشت ذلتبارشان مصون و محفوظ بماند.
کاربر ۳۲۷۸۰۲۹
حجم
۲۶۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۲۶۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰۵۰%
تومان