کتاب چگونه فرزندانی سالم و بانشاط داشته باشیم
معرفی کتاب چگونه فرزندانی سالم و بانشاط داشته باشیم
کتاب چگونه فرزندانی سالم و بانشاط داشته باشیم نوشتهٔ وین دایر و ترجمهٔ علی علیپناهی است و نشر آسیم آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب چگونه فرزندانی سالم و بانشاط داشته باشیم
برخی از والدین در مورد اهداف خود برای فرزندانشان واقعبین هستند و میدانند که ثروت خوشبختی نمیآورد و مایل نیستند به فرزندان خود بیاموزند برای رسیدن به خوشبختی به دنبال ثروت باشند. به نظر میرسد همه ما در سالهای اخیر این واقعیت را درک کردهایم که ثروت، مقام و دیگر شاخصهای سنتی، برای موفقیت در زندگی مناسب نیستند. داستانهای بسیاری از افراد موفق شنیدهایم که برخی به مصرف داروهای آرامبخش مبتلا شدهاند، برای برخی افسردگی مسئلهای عادی و طبیعی شده است. والدین میخواهند فرزندانشان وقتی بزرگ شدند کاملاً مفید و سازنده بوده و از زندگی خود راضی باشند و از آن لذت ببرند.
اگر غالب والدین این ویژگی لذت بردن از زندگی را برای فرزندان خود میخواهند، پس اشتباه کار کجاست که بین آنچه ما دقیقاً میخواهیم برای بچههایمان فراهم کنیم و واقعیتی که هر روز با آن برخورد میکنیم، تفاوت وجود دارد؟ چرا این همه افراد کوچک و بزرگ داروی آرامبخش مصرف میکنند تا بتوانند زندگی کنند؟ اگر ما میخواهیم بچههایمان از زندگی لذت ببرند، پس این همه افراد عصبی و ناراحت از کجا میآیند؟ چرا نفرت بیشتر از عشق افزایش یافته است؟
حقیقت این است که غالب ما نمیدانیم چگونه به بچهها یاد بدهیم تا از زندگی لذت ببرند و این رمز ساده را خودمان یاد نگرفتهایم. اما هیچ چیز بهتر از واقعیت نیست. این که یاد بگیریم چگونه از زندگی لذت ببریم یک نگرش است. شما باید بتوانید برای آنچه تلاش میکنید تا به دیگران بیاموزید، یک الگو باشید. اگر هدف شما این است که به بچهها کمک کنید تا درکی از زندگی داشته باشند و این توانایی را به دست آورند که همیشه از زندگی لذت ببرند، باید ابتدا این کار را از خودتان شروع کنید. این نوع نگرش را در تمام برخوردهای خود، به عنوان یک الگو مد نظر داشته باشید.
هدف اصلی از پرورش کودکان، این است که به آنها بیاموزیم تا مربی خود باشند. شما میخواهید کودکان به پیامهای درونی خود اعتماد کنند، بتوانند برای خود فکر کنند، از لغزشهای احساسی فاحش اجتناب کنند و بدانند که مهارتها و توانمندیهایی دارند که باید از آنها استفاده کنند، زندگی شاد و موفقی داشته باشند، بدون این که نیازی باشد همیشه با شما مشورت نمایند. بنابراین باید برای مدتی راهنمای آنها باشید و سپس از این که آنها راه خود را طی میکنند، لذت ببرید.
فرض عمده این کتاب این است که شما میخواهید کودکان در زندگی احساس خوشبختی کنند و ناراحتی اعصاب نداشته باشند و میخواهید کمک کنید تا آنها مهارتها و ویژگیهای خاصی را کسب کنند که در تمام مدت عمر مورد استفاده آنها باشد و زندگی عالی داشته باشند. در ضمن میدانید که قرار نیست کودکان این مهارتها را در کلاس درس یاد بگیرند. در واقع در مدارس برنامهای برای پرورش انسان توانمند وجود ندارد و کار آنها برخلاف این اهداف است. لذا کودکان باید باورهای سازنده را در دنیای واقعی بیاموزند.
در این زمینه هیچ قاعده خاصی وجود ندارد که بتوان آن را حفظ نمود. هیچ آزمونی برای آن برگزار نمیشود، هیچ نمرهای ارائه نمیشود. پاداش آن نیز یک زندگی خوب و رضایتبخش است، بدون توجه به نوع شغل شما. پس هدف ما کاملاً ساده است، باید مهارتهای خود را در آموزش کودکانمان بالا ببریم تا در این بخش از زندگی توانمند و سالم باشند. ما میخواهیم فرزندانمان با ویژگی زندگی سعادتمند آشنا شوند و بتوانیم به آنها کمک کنیم تا این مهارتهای لازم را کسب کنند. میخواهیم فرزندانمان ویژگیهای انسان توانمند را داشته باشند.
خواندن کتاب چگونه فرزندانی سالم و بانشاط داشته باشیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به تمام پدران و مادران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چگونه فرزندانی سالم و بانشاط داشته باشیم
دنیای درون ما بسیار متفاوتتر از دنیای بیرون ما است. در عمق وجود ما و در آن جا که ما با خودمان خلوت میکنیم، عالم بینظیری است. آن دنیای درون که از احساسات و عواطف ما تشکیل شده است، در افراد مختلف، متفاوت است. دنیای درون ما همان جایی است که باید کاملاً با خودمان صادق باشیم، و جایی است که از درد رها نمیشود، حتی اگر در بیرون و به ظاهر مسائل و مشکلات رفع شده باشد. برای آن که کاملاً احساس آرامش درونی داشته باشیم، باید یاد بگیریم چگونه بر افکار خود مسلط شویم، چگونه به احساسات خود پاسخ بگوئیم، و دست آخر این که چگونه رفتار کنیم. منحصر به فرد بودن ما به عنوان یک انسان، اساس و هسته مرکزی دنیای درون ما است. نیچه این مطلب را به زیبایی بیان نموده است:
هر کسی عمیقاً میداند که موجود بینظیری است، فقط یک بار روی این زمین آمده است و هیچ بختی وجود ندارد که این اثر حیرتانگیز و تماشایی و دنیای متنوعی که در یک جسم واحد و یکپارچه گرد آمده است، بار دیگر گرد هم آید.
برای این که دنیای درون ما رشد کند و در واقع رشد معنوی کنیم و تبدیل به انسانی شویم که خود را باور دارد باید مسئولیت کامل دنیای درون خود را به عهده بگیریم و این تمایلی را که در درون ما وجود دارد تا دیگران را به سبب شرایط زندگی خود سرزنش کنیم، به باد فراموشی بسپاریم. انسانهایی که از درون هدایت میشوند به هشدارهای باطنی خود اعتماد دارند و سعی میکنند به هیچوجه تحت تأثیر انگیزههای ظاهری قرار نگیرند. اینگونه افراد نیازی نمیبینند تا دیگران آنها را تأیید کنند، بلکه نگاه به درون خود دارند تا بر اساس ضوابط اخلاقی و عزم راسخ برای یگانه و منحصر به فرد بودن، به نداهای درونی خود توجه کنند. ما معمولاًدر انجام وظایف مربوط به تربیت کودکان خود به این عناصر رشد باطنی توجهی نداریم، اما اگر واقعاً میخواهیم از فرزندانمان انسانهایی توانمند بسازیم باید در عمل، آنها را مود توجه قرار دهیم.
یکی از مهمترین درسهایی که باید به کودکان بیاموزیم این است که مسئولیت نهایی رشد معنوی خود را شخصاً بر عهده بگیرند. باید خیلی زود یاد بگیرند که هیچ کس دیگری قادر نیست آنچه را در درون آنها میگذرد، مهار نماید. در عالم هستی با شرایط بسیاری روبه رو میشویم که هیچگونه سلطهای بر آنها نداریم. لذا هر کسی باید از همان آغاز بداند که دنیای درون او فقط متعلق به خود اوست و هر آنچه میاندیشد، احساس میکند و یا به عنوان یک انسان انجام میدهد تحت تسلط او قرار دارد. نهایت آزادی که میتوانید به فرزندان خود هدیه کنید: این آگاهی و باور است که آنها میتوانند دنیای درون خود را کنترل کنند. اگر این نکته را باور کنند و بر اساس این فرض اساسی زندگی کنند، تمام عمر در مسیر رسیدن به زندگی توأم با خوشبختی خواهند بود و اگر نتوانند عمیقاً به این شناخت برسند، افرادی خواهند شد که دائم شکایت میکنند، نق میزنند و به دنبال آن هستند که دیگران آنها را تأیید کنند، و باور نمیکنند که توانایی انتخاب دارند، و در طول زندگی به جای این که به استقلال برسند، همیشه وابسته باقی خواهند ماند، و این درس مهمی است در مسیر زندگی انسان توانمند.
در فرهنگ ما سرزنش کردن دیگران بویژه در میان کودکانی که والدین آنها عیبجو هستند راه و رسم غالب مردم است، این مطلب به صورت یک بیماری درآمده است. کودکان به سرعت یاد میگیرند و سرزنش کردن دیگران مقولهای است که اگر در سنین پایین آن را در اطراف خود ببینند به سرعت میآموزند. شما میتوانید روحیه سرزنش کردن را در فرزندانتان تقویت کنید و یا به آنها کمک کنید مسئولیت نهایی شرایط و کیفیت زندگی خود را بر عهده بگیرند و نیز به آنها بیاموزید تا مشتاقانه این مسئولیت را بپذیرند. این امر به این معنا است که سعی کنید تا آنها مطمئن شوند اگر مسئولیت نهایی رشد معنوی خود را بر عهده بگیرند، مورد مواخذه قرار نمیگیرند و تنبیه نخواهند شد و نیز به این معنا است که به آنها کمک میکنید خود را به دلیل شرایط زندگی سرزنش نکنند. برای رسیدن به این مقصود باید بدانید اگر آنها به تدریج که بزرگ میشوند کاملاً مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرند، چه نتایجی خواهد داشت.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۲۴۷ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۲۴۷ صفحه