کتاب اقتصاد کلان پیشرفته
معرفی کتاب اقتصاد کلان پیشرفته
کتاب اقتصاد کلان پیشرفته نوشتهٔ عبدالناصر همتی در انتشارات نور علم چاپ شده است. در تدوین این کتاب، از منابع معتبر اقتصاد کلان بهره جسته و تلاش شده است بحثهای اصلی عمدتاً بر مبنای پیوند بین مطالب چند کتاب روز مرتبط به اقتصاد کلان باشد.
اقتصاد کلان، علمی پیچیده و در عین حال بسیار پر تحول است که مطالعه رفتار اقتصاد در یک نگاه کلی را به عهده دارد. در واقع، اقتصاد کلان نحوه اثرگذاری تصمیمات اشخاص و بنگاهها از طریق بازارهای مختلف بر نتایج کلان اقتصاد را بررسی و مطالعه میکند. متغیرهای کلانی نظیر سطح تولید ناخالص داخلی و تغییر آن، سطح کلی سرمایهگذاری، تورم و بیکاری در مرکز توجهات اقتصاد کلان است.
اقتصاد کلان، هم بهصورت مستقیم و هم بهصورت غیرمستقیم، در زندگی و فعالیت اشخاص و بنگاهها تأثیر دارد. رشد اقتصاد بر سطح زندگی جامعه اثر دارد. سطح عمومی قیمتها و تورم بر ارزش حقیقی بودجه خانوارها تأثیر میگذارد. افراد با انواع مالیاتها، خصوصاً مالیات بر درآمد، سروکار دارند. نرخ بهره و یارانههای مختلف بر زندگی آنها اثرگذار است. اشتغال و بیکاری دغدغه مهم مردم است.
امروزه، با اینکه اقتصادکلان همانند اقتصاد خرد از مدلسازی یک فرد یا بنگاه نوعی که درپی حداکثر کردن مطلوبیت یا سود خود هستند شروع میکند، اما متغیر وابستۀ آن نتایج کلان در سطح ملی است. بهطور سنتی، بسته به اینکه هدف تحلیل رفتار بلندمدت متغیرها در اقتصاد کلان باشد یا درک نوسانات کوتاهمدت آنها، شیوه تحلیل متفاوت است.
درباره کتاب اقتصاد کلان پیشرفته
در این کتاب، تلاش ما بیشتر پرداختن به نوسانات کوتاهمدت و سیکلهای تجاری است؛ ولی، برای حفظ جامعیت کتاب:
در فصل اول رشد بلندمدت اقتصاد را در چارچوب مدلهای ساده رشد اقتصادی تحلیل میکنیم. لذا، در فصل اول، بهینهیابی خانوارها یا افراد در رفتار مصرف و پساندازشان را بررسی و تحلیل کرده و سپس به مدل رشد نئوکلاسیک به عنوان مدلی سازگار با بهینهیابی مصرف و ویژگیهای آن میپردازیم. سپس، شکل سادهای از یک مدل رشد درونزا مبتنی بر انباشت دانش را که با نتایج کلی مدل رشد نئوکلاسیک سازگار است معرفی می کنیم. همچنین، شکلی ساده از لحاظ سرمایه انسانی را در تحلیل رشد معرفی میکنیم و در انتهای فصل، مدل همپوشانی نسلی را، که یک مدل رشد اقتصادی با بنیاد خرد و انتخاب بین زمانی را معرفی میکند، مورد توجه قرار میدهیم.
از فصل دوم به بعد، به مباحث میانمدت و کوتاهمدت می پردازیم و در این فصل موضوع سیکلهای تجاری رابررسی و تحلیل می کنیم. درک دلایل نوسانات کل اقتصاد، هدف اصلی اقتصاد کلان است. لذا، در فصل دوم تلاش میکنیم بهاختصار، به منشأ و ماهیت نوسانات اقتصاد کلان بپردازیم. رونق و رکود تولید ناخالص داخلی حقیقی را می توانیم، بهترتیب، بهعنوان منعکسکننده سطوح بالا و پایین "تکنولوژی" یا "سیاست" بدانیم. مدلهایی که شوکهای حقیقی، نظیر تأثیر شوک تکنولوژی و شوک مخارج دولت را توضیح میدهند، به مدلهای سیکل تجاری حقیقی معروف هستند که در بخش اول این فصل به آن خواهیم پرداخت. مدلهای سیکل تجاری حقیقی بر شوکهای بهرهوری و کشش زیاد عرضه نیروی کار یا سایر شوکهای حقیقی (نه پولی و تقاضا)، بهعنوان موتور سیکلهای تجاری، تأکید میکنند. این مدلها در عمل، در توضیح نوسانات حقیقی عملکرد ضعیفی داشتند. لذا، برای بررسی نوسانات اقتصادی به طراحی یک مدل تعادل عمومی با استفاده از مبانی اقتصاد خرد نیاز است که بتواند شوکهایی را که ویژگیهای عمده نوسانات اقتصادی از نظر کمی و کیفی هستند، توضیح دهد. مدلهای تعادل عمومی نوسانات به «مدلهای تعادل عمومی تصادفی پویا» (DSGE) معروف هستند. در واقع، مدلهای تعادل عمومی تصادفی پویا، مدلهای مبتنی برکینزین جدید هستند که در بخش دوم فصل به آن میپردازیم. مدلهای کینزین جدید از رقابت انحصاری و قیمتهای چسبنده استفاده کرده و بر شوکهای تقاضا و سیاست پولی، بهعنوان موتور سیکلهای تجاری، تأکید میکنند. سنتز نئوکلاسیک، در واقع، استفاده از مدلسازی به روش سیکل تجاری حقیقی و بهکارگیری ویژگی کاری کینزین جدید است.
در فصل سوم، به تئوری مصرف میپردازیم. اقتصاد کلان به دو دلیل به مصرف توجه خاص دارد. اول، از این نظر که مصرف روی دیگر پسانداز است که برای تراکم سرمایه و رشد اهمیت دارد و دوم اینکه، نوسان در مصرف برای نوسانات محصول مهم است. مصرف، بزرگترین مؤلفه تولید ناخالص داخلی و لذا، مرکزیت درک ما از سیکلهای تجاری است. در این فصل، مدلهای مصرف کینزی، فرضیه درآمد دائمی فریدمن، فرضیات مربوط به انتظارات و فرضیه گام تصادفی هال را تحلیل و در ادامه نظریه محدودیت نقدینگی و پسانداز احتیاطی را بیان خواهیم کرد.
فصل چهارم، به تئوری سرمایهگذاری اختصاص دارد. سرمایهگذاری کسب و کار دومین مؤلفه درآمد ملی است که بیشترین نوسان را دارد. بهنظر میرسد بیشترین کسادی کشورها از سقوط شدید سرمایهگذاری نشأت گرفته باشد. لذا، سرمایهگذاری موقعیت برجستهای در مطالعه نوسانات اقتصادی دارد. در این فصل، مسئله متعارف تقاضای سرمایهگذاری، هنگامی که هزینههای تعدیل وجود ندارد را بحث میکنیم و سپس تئوری q توبین را مطرح و آن را در خصوص بنگاههایی که با هزینههای تعدیل ذخایر سرمایه خود روبهرو هستند، بسط میدهیم. همچنین، استفاده از تئوری q توبین برای مطالعه تأثیر تغییر محصول، نرخ بهره و اعتبار مالیاتی بر سرمایهگذاری را تحلیل میکنیم. در پایان فصل، در ادامه مبحث سرمایهگذاری، بازار مسکن را مورد بررسی قرار میدهیم.
فصل پنجم، به موضوع بیکاری و بازار کار اختصاص دارد. برخلاف بازار سرمایه که در کشورهای توسعه یافته کارآمد بوده و عرضه و تقاضای آن با هم تطبق میکنند، اما در مورد بازار کار این گونه نیست. در واقع، در بازار کار عرضه و تقاضا بهندرت با هم تطبیق مییابند. در این فصل، سه مبحث مهم بازار کار یعنی دستمزد کارایی، مدلهای درونی و بیرونی و مدلهای جستوجو و تطابق را تحلیل میکنیم.
فصل ششم، به مباحث مهم پول، تورم و سیاست پولی اختصاص دارد. در مبحث پول، تلاش میکنیم چگونگی ترکیب کردن پول در مدل تعادل سیکل تجاری بر پایه خرد و نیز نحوه اندازهگیری مقدار پول و تعامل آن با بقیه بخشهای اقتصاد را مطالعه و تابع تقاضای پول را بهدست آوریم. سپس، چگونگی عرضه پول را بررسی میکنیم. خواهیم دید که بانکهای مرکزی علاوه بر تعیین مقررات و نظارت بر بانکها و خدمت بهعنوان آخرین وامدهنده در دوران با تقاضای بالا برای نقدینگی، میتوانند در عرضه پول مؤثر باشند، اما، کنترلکننده کامل عرضه پول نیستند. البته، بحث مفصل در خصوص بانکها و خلق پول را در فصل هفتم خواهیم داشت. در ادامه فصل ششم، تورم و سیاستهای پولی را به تفضیل بحث خواهیم کرد، خواهیم دید که سطح نرخ بهره اسمی توسط نرخ تورم تعیین میشود. رابطه منحنی فیلیپس و سیاست پولی و موضوع معاوضه بین تورم و اشتغال را تحلیل و تفاوت نتیجه دیدگاه سیکل تجاری حقیقی و کینزین جدید را در این خصوص بحث خواهیم کرد. خواهیم دید، وقتی غافلگیری قیمت نباشد و انتظارات قیمتی بر قیمتهای واقعی تطبیق کنند، مدل کینزین جدید دقیقاً نظیر مدل سیکل تجاری حقیقی رفتار میکند. در واقع وقتی انتظارات عقلانی وجود داشته باشد، بر مبنای منحنی فیلیپس، هیچگونه معاوضهای بین تورم و اشتغال نخواهد بود و منحنی فیلیپس در واقع عمودی خواهد بود. در پایان این فصل موضوع هدفگذاری تورمی که در دهههای اخیر عمومیت پیدا کرده است و سیاستگذاری پولی تحت هدف تورمی را بیان کرده و قاعده تیلور در هدفگذاری تورمی را توضیح خواهیم داد.
بحران مالی اخیر در سال ۲۰۰۷ و بهدنبال آن کسادی بزرگ در آمریکا و سایر اقتصادهای جهان، اهمیت پیوندهای بین نظام مالی و بانکی و اقتصاد کلان را به اقتصاددانان یادآور میشود. در دو فصل آخر کتاب، بهطور مفصل در خصوص نظام بانکی، نحوه خلق پول و بحرانهای مالی بحث خواهیم کرد. با توجه به مطالب، مثالها و جداول کاربردی کتاب "intermediate macroeconomics"، نوشتهها J.Garin, R.Lester, E.Sims که بهطور مبسوط به نظام بانکی و نقش بحران مالی در کسادی ۲۰۰۷ - ۲۰۰۹ پرداخته است، در دو فصل آخر کتاب، در حد لزوم، از جداول ومثالهای فوقالذکر استفاده کردهام.
در فصل هفتم، نظام بانکی و نحوه خلق پول را به تفضیل بیان خواهیم کرد. بخش بزرگی از مطالب این فصل، معمولاً در کتابهای درسی مرتبط با پول، اعتبار و بانکداری آمده است. در این فصل، مبانی بانکداری و ریسکهای مرتبط با بانکداری خصوصاً ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی را به تفضیل بیان میکنیم. در ادامه، نظام بانکداری مدرن و بانکداری سایه را که از پیچیدگی بیشتری برخوردار است، شرح خواهیم داد. سپس، فرآیند خلق پول را از مسیر عرضه پول توسط بانک مرکزی و نیز نحوه خلق اشکال مهمتر پول توسط نظام بانکی را بررسی میکنیم. در واقعیت، اقدامات بانک مرکزی همگام با بانکها و خانوارها، بهطور مشترک، عرضه پول را در اقتصاد تعیین میکنند. خواهیم دید که بانک مرکزی میتواند با تعدیل پایه پولی بر عرضه پول تأثیر بگذارد و عرضه واقعی پول ضریبی از این پایه پولی است. تا میزانی که ضریب فزاینده پول ثابت باشد، میتوان فرض کرد که بانک مرکزی مستقیماً عرضه پول را کنترل می کند. در ادامه فصل هفتم، دو رویداد مهم پولی، یعنی رکود بزرگ (۱۹۲۹) و کسادی بزرگ (۲۰۰۷) را که در آنها پیوند بین "پایه پولی" و "عرضه پول" بهصورت قابل ملاحظهای شکسته شد، تحلیل خواهیم کرد.
آخرین فصل، یعنی فصل هشتم، به بحرانهای مالی با تأکید بر هجوم بانکی اختصاص دارد. در مدلهای سیکل تجاری حقیقی که قبلاً بیان کردیم، تمام بازارها، از جمله بازار مالی، بهطور کارآمد کار میکنند. بنابراین، براساس این منطق، دلیلی برای مدلسازی جداگانه برای بخش مالی باقی نمیماند. با وجود این، ضربهای که بحران عمیق مالی در ۲۰۰۷ - ۲۰۰۸ بر اقتصاد جهانی زد، ایده کارآمد بودن بازار مالی را مورد سئوال قرار داد. بهنظر می رسد یکی از ویژگیهای نسبتاً تکراری بحرانهای مالی، همان هجوم بانکی باشد. در برخی موارد جدی، این نوع حرکت، می تواند موجب بحران سیستماتیک بانکی شده و کل سیستم بانکی یک کشور را در معرض فروپاشی قرار دهد که نتیجه آن در اقتصاد کلان و بطورمشخص در رشد اقتصادی و ترازهای مالی کشور، که نوعاً هم اساسی هستند، تجلی پیدا کرده و به سمتی فراتر از نتیجه سیکل تجاری رکودی معمولی می رود. در این فصل، ابتدا، مدل معروف دیاموند و دایبویگ در خصوص هجوم بانکی را تحلیل و تعادل هجوم بانکی را ارائه میدهیم. سپس، با استفاده از مدل سادهسازی شده آن، مزایا و مشکلات تبدیل نقدینگی را با مثال توضیح میدهیم. سپس، ویژگی کسادی بزرگ ۲۰۰۷ را که هجومی به نظام بانکداری سایه بود، توضیح میدهیم. در انتها، اقدامات و سیاستهای پولی غیرمتعارف انجام شده برای غلبه بر بحران کسادی بزرگ را تشریح خواهیم کرد که در نوع خود بسیار آموزنده است.
درباره عبدالناصر همتی
عبدالناصر همتی (زادهٔ ۱۳۳۶ در کبودرآهنگ، همدان) سیاستمدار اصلاحطلب و اقتصاددان ایرانی است. او رئیس پیشین بانک مرکزی بود و هم اکنون به عنوان استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران فعالیت میکند. وی یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ ایران بود که با کسب حدود ٪۱۰ آرا در رتبهٔ سوم قرار گرفت. عبدالناصر همتی سال ۵۸ دوره کارشناسی علوم اقتصادی را در دانشگاه تهران به پایان رساند و در همان دانشگاه با رتبه اول کنکور ارشد در سال ۶۶ مدرک کارشناسی ارشد خود را دریافت کرد و درجه دکترای اقتصاد را نیز در سال ۱۳۷۲ از دانشگاه تهران اخذ کرد. عبدالناصر همتی دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران است و تدریسکنندهٔ اقتصاد کلان و اقتصاد انرژی در دانشگاههای ایران است.
کتاب اقتصاد کلان پیشرفته را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به علم اقتصاد پیشنهاد میشود. سطح بحثها و تحلیلها در ارتباط با مطالب بهنحوی طراحی شده است که بتواند مباحث اقتصاد کلان پیشرفته ۲ کارشناس ارشد رشته اقتصاد و اقتصاد کلان ۱ دکتری رشته اقتصاد را پوشش بدهد.
حجم
۵٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۱ صفحه
حجم
۵٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۱ صفحه