دانلود و خرید کتاب جوجه کلاغ سبیلو منصور زیرک
تصویر جلد کتاب جوجه کلاغ سبیلو

کتاب جوجه کلاغ سبیلو

نویسنده:منصور زیرک
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب جوجه کلاغ سبیلو

کتاب جوجه کلاغ سبیلو نوشتۀ منصور زیرک است. انتشارات کنکاش این کتاب را روانۀ بازار کرده است. این کتاب شعر، به به همۀ جوجه‌کلاغ‌هایِ سبیلویی که زود قد کشیدند، تقدیم شده است.

درباره کتاب جوجه کلاغ سبیلو

کتاب جوجه کلاغ سبیلو با هدف آموزش به کودکان در سـنین اولیه نوشته شده است. این کتاب، حاوی چندین شعر با عنوان‌های مختلف است.

منصور زیرک باور دارد که آموزش به کودکان از طریق قالب داستان، شعر و بازی، موجب ماندگارتر شدنِ آموزه‌ها در زندگی آنها است.

این نویسنده در پیشگفتار این کتاب، به این نکته اشاره می‌کند که انسان‌ها از قرن‌ها پیش با ادبیات شــفاهی، داستان‌ها، شعرها و بازی‌های کودکانه خو گرفته‌اند و آنها را ســینه‌به‌ســینه به فـــرزندان خویش منتقل کرده‌اند. در ایران نیز، از دیرباز، ادبیات شفاهی و مکتوب با شخصیت‌هایی مانند دیو و پری، شــاه و گدا، دارا و ندار، کچل و وزیر، رستم و شغاد و... رنگ گرفته است؛ شخصیت‌هایی که همواره در تضاد با یکدیگر بوده و نقش خیر و شر، خوبی و بدی، زشت و زیبا، درسـت و نادرسـت را بازی کرده‌اند.

از این رو است که هنوز می‌توان و باید از این امکان سود جست.

تصویرسازی این کتاب را مریم موٌمنی موگوئی انجام داده و مشاور روانشناس آن نیز نگین زیرک بوده است.

خواندن کتاب جوجه کلاغ سبیلو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به کودکان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب جوجه کلاغ سبیلو

«سال‌ها پیش اون‌وقتها که هنوز مُد نشده بود شــب‌های تابســتون زیر کولر گازی بخوابیم، هر روز عصر ستاره‌ی اول تو آسمون سر زده و نزده، آفتابه مسی رو که خیلی هم سنگین بود از توی توالت که در تَه دالانی باریک و دراز قرار داشت، پُرِ آب می‌کردم و دو دستی هِن و هِن کُنان در حالی که آفتابه مسی رو به زانوم تکیه داده بودم؛ پله‌های بلندی که به طرف پشت‌بام می‌رفت رو یکی یکــــی می‌شمردم. ده تا به نظرم خیلی زیاد بود. البته ده تا پله سی سانتی غیر استاندارد زیاد هم بود اما عـدد ده هم به نظرم آخر عددها بود؛ البته بازم فرقـی نمی‌کـرد چون تا عــدد ده رو هم بیشتر نمی‌تونستم بشمارم؛ شاید هم پله‌ها بیشـــتر یا کمتر بود اما من همیشـــه ده تا پله می‌شمردم.»

***

«یادش بخیر قدیما، اون قدیم و ندیما

مامان بزرگ ماها، بچه بودن بچه‌ها

شهرهای ما کوچیکتر، آروم بودش و بهتر

زمستونای برفی، با کُلی پیت نفتی

که زیر پا می‌گذاشتیم، با دستای یخزده

آدم برفی می‌ساختیم

تو خونه‌ها کُرسی بود، لحاف مخملی بود

سماور ذغالی، گُل‌های سرخ قالی

تو طاقچه‌ی پنج دری یه رادیوی لامپی

همه جا رو سیاه کرد دود چراغ نفتی

سیاه شدن از این دود عنکبوت‌های سقفی

مادر بزرگ ما هم، شب‌ها می‌کرد نقالی»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان