کتاب سیر اندیشه در بستر زمان (جلد اول)

کتاب سیر اندیشه در بستر زمان (جلد اول) نوشتهٔ علی‌‌اکبر ضیایی در انتشارات بین المللی امین چاپ شده است. این جلد شرح خاطرات یک قوچانی است.

درباره کتاب سیر اندیشه در بستر زمان (جلد اول)

خواندن تاریخ به‌ویژه سرگذشت دیگران درس‌آموز است و بسیاری از ما با چند سال تحصیل خود را بی‌نیاز از مطالعه و تدبّر در احوال دیگران می‌دانیم. بسیاری از ما به علت مشغول بودن به امور جاری زندگی فرصت بازبینی کارهای خود را نداریم و از اشتباهات خویش عبرت نمی‌گیریم. فقط یکبار فرصت زندگی‌کردن در این دنیا را داریم، پس باید از هر تجربه‌ای استفاده کنیم تا دچار اشتباهات جبران‌ناپذیر نشویم. مهم‌ترین فایده خاطره‌نویسی آن است که فرصت‌ها و تهدیدها و مشکلات و موانع رسیدن به اهداف را از منظر کسانی که آن دوران را سپری کرده‌اند و تجاربی را آموخته‌اند خوب بشناسیم و با بکار گیری آن تجارب زندگی خود و دیگران را بهتر سازماندهی و کارآمدتر کنیم. ثبت خاطرات سبب می‌شود تا زمان و مکان را به‌خوبی بشناسیم و زمان ارزش واقعی خود را بازیابد. شاید برخی از دوستان چنین پندارند که نوشتن خاطرات چیزی جز حکایت نفس نیست و این حکایت همان خودبینی و تکبر انسان است که از بزرگ‌ترین مهلکات به شمار می‌آید، بنابراین خاطره‌نویسی فایده‌ای جز مدح نویسنده و خودستائی و جهل مرکب نخواهد داشت.

 این سخن در صورتی درست است که نویسنده بخواهد صرفاً از خویش تعریف و تمجید کند و بر مشکلات و نقایص کار خویش سرپوش گذارد، اما اگر نویسنده چنین قصدی را نداشته و هدف خود را شناخت فرصت‌های در پیش روی و درس‌آموزی از اشتباهات گذشته قرار داده باشد در این صورت تدوین خاطرات برای خود نویسنده و دیگران مفید خواهد بود. خوب است بدانیم که اگر مردم خوبی‌های انسان را در عمل نبینند در آن صورت تعریف و تمجید فرد از خودش نتیجه عکس می‌دهد. من در زندگی کارهای خیلی بد و زشت انجام نداده‌ام مگر این که آیندگان این تحقیقات و مطالعات و کنکاش برای فهم حقیقت را زشت و کار بد بدانند و نیز کارهای بسیار نیکو و برجسته‌ای به دست من انجام نپذیرفته است مگر اینکه همین کارها و پژوهش‌ها را کار نیک به‌حساب آورند. کار نیکی که یک انسان انجام می‌دهد مانند آن است که همه مردم آن را انجام داده‌اند، همان‌طور اگر کاری بدی از یک انسان در محلی ناشناس صورت گیرد ممکن است همه جامعه را به فساد کشد، بنابراین کارهای خوب و بد ما در زندگی بی‌ارتباط با حیات جامعه در نسل‌های آینده نیست. دوستی می‌گفت: من به دنبال نام نیک نیستم، زیرا هزاران نبوغ و شگفتی در یک گل زیبا وجود دارد و در مقابل چشم همگان آن گل در مدت زمانی کوتاه پرپر می‌شود و هیچ وجدانی حتی انسان‌های وارسته نیز برای این نبوغ‌های طبیعی دل نمی‌سوزانند، پس چگونه می‌توانم انتظار نام جاویدان پس از مرگ خویش داشته باشم. 

کتاب سیر اندیشه در بستر زمان (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به خاطره‌نویسی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب سیر اندیشه در بستر زمان (جلد اول)

شهرستان قوچان در فاصله ۱۳۳ کیلومتری مشهد و در مسیر جاده آسیایی و شمال شرقی کشور قرار دارد و محدوده آن از شمال به درگز و کشور ترکمنستان و از جنوب به نیشابور و از شرق به چناران و از غرب به فاروج منتهی و از معبر گمرک باجگیران به کشورهای آسیای میانه متصل می‌گردد و دارای ۲۸ کیلومتر مرز بین‌المللی با کشور ترکمنستان است و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۳۵۰ متر و با قرارگرفتن در بین ارتفاعات هزار مسجد و آلا داغ دارای آب‌وهوای معتدل و سرد است. شهرستان قوچان جزء شهرستان‌هایی بوده است که در سطح استان خراسان بعد از تصویب اولین قانون تقسیمات کشوری در سال ۱۳۱۶ ایجاد گردید. بعد از تصویب این قانون شهرستان قوچان به مرکزیت شهر قوچان تأسیس شد و از آن تاریخ به بعد با الحاقات و انتزاعات مختلف همچنان به‌عنوان یکی از شهرستان‌های استان خراسان رضوی محسوب می‌شود. طبق تقسیمات کشوری مصوبه وزارت کشور در ۱۳۸۲ شهرستان قوچان به مرکزیت شهر قوچان شامل سه بخش و نه دهستان بوده و در آخرین تقسیمات کشوری سال ۱۳۸۳ با جداشدن بخش فاروج و تبدیل آن به شهرستان مجزا، قوچان به‌عنوان یکی از شهرستان‌های استان خراسان رضوی محسوب شده و شهرستان فاروج نیز تابع استان خراسان شمالی گردیده است. آن‌چنان‌که از منابع و متون کهن تاریخی بر می‌آید اولین پایتخت اشکانیان، پارت‌ها، در حوالی قوچان امروزی بوده و بعدها این پایتخت به شهر صد دروازه، تیسفون، منتقل گردیده است. به همین دلیل بانی این شهر را اشک اول پادشاه اشکانی دانسته‌اند و بنا به قولی دیگر قوچان زیرمجموعه استاونه از ساتراپ‌های هجده‌گانه پارت‌ها بوده است. برخی متون تاریخی دیگر قوچان را مرکز تشکیل امپراتوری یوئه چری که از امپراطوری‌های مقتدر باستان بوده است دانسته‌اند.