کتاب مبانی فلسفی هوش مصنوعی
معرفی کتاب مبانی فلسفی هوش مصنوعی
کتاب مبانی فلسفی هوش مصنوعی نوشتهٔ علی اکبر ضیایی در انتشارات بینالمللی امین چاپ شده است.
درباره کتاب مبانی فلسفی هوش مصنوعی
هوش مصنوعی در قرن بیست و یکم تقریباً در همه ابعاد زندگی انسان نقش ایفا میکند و لوازم منزل از جاروبرقی گرفته تا دوربینهای عکاسی و اسباببازیهای کودکان و دستگاههای جراحی و پزشکی و نظامی همگی به طریقی از این فنّاوری بهره گرفتهاند، اما در این میان کمتر از ماهیت و هستیشناسی هوش مصنوعی سخن گفته میشود. فلاسفه معاصری چون جان سرل در مقالات و کتب خود سخن از دو گونه هوش مصنوعی ضعیف و قوی گفتهاند و همسانی هوش مصنوعی با هوش انسانی را از منظر فلسفی مورد نقد قرار دادهاند و در مقابل گروهی از مهندسان نرمافزار در رشته هوش مصنوعی بودهاند که بدون ورود به مباحث پیچیده فلاسفه سخن از شبکههای موازی برگرفته از نظام نورونهای مغزی میگویند و هر روز یافتههای جدیدی از هوش مصنوعی را وارد صنعت و زندگی روزمره انسانها مینمایند و البته هستند کسانی که به مناقشه با فلاسفه هم برخاسته و نظریات آنان را مورد نقد و بررسی قرار میدهند. کتاب حاضر در سیزده فصل به نظریات دو نظریهپرداز یکی در حوزه ذهن یعنی جان سرل و دیگری در حوزه مهندسی هوش مصنوعی یعنی جان مککارتی پرداخته است که امیدوارم این اثر بتواند تا حدودی دغدغههای فلاسفه ذهن در زمینه هوش مصنوعی را پاسخ دهد.
کتاب مبانی فلسفی هوش مصنوعی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به هوش مصنوعی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب مبانی فلسفی هوش مصنوعی
چگونه فلسفه با علوم و ریاضیات ارتباط دارد؟
علوم، ریاضیات و فلسفه در روش بررسی با یکدیگر اختلاف دارند. علوم دارای دو جنبه از نظر روش بررسی هستند: یکی جنبه نظری است که نظریههایی برای تفسیر یک واقعیت مطرح میگردد و خصوصیات و ویژگیهای آن نظریهها را مورد تجزیه و تجزیهوتحلیل دهند، و دیگری جنبه تجربی است که مبنای آن مشاهده، اندازهگیری، انجام بررسی و تحقیق و مانند آنهاست تا دانسته شود که کدام اشیاء، حوادث و یا عملیات در جهان وجود دارند و با این روش میتوانیم نظریهها را مورد آزمایش قرار دهیم؛ بنابراین در روش علمی با نظریه و پیشبینیهای آن نظریه و انجام تجربه برای آزمودن آن نظریه سروکار داریم. ریاضیات تنها دارای جنبه نظری است بهگونهای که امری کشف میشود، مورد تجزیهوتحلیل قرار میگیرد، مقایسه میشود، و خصوصیات ساختارهای انتزاعی abstract structure به اثبات میرسند بدون آنکه تطابق این ساختارها با حقایق خارجی برای آنها معنی و مفهومی داشته باشد. روش فلسفه در بررسی حقایق گاهی شبیه ریاضیات است، یعنی فیلسوف کاری به مشاهدات، تجارب، تحقیقات علمی متعارف در علوم و مانند آنها ندارد، بلکه روش او غالباً غیر تجربی است. گاهی فلاسفه به روش علوم متوسل میشوند، یعنی به دنبال شناخت حقایق وجودی و آنچه که میتواند باشد هستند. اما غالباً فلاسفه روش عقلانی را بکار میگیرند، یعنی آنها تلاش میکنند تا بفهمند که مفاهیم ما چگونه عمل میکنند، چه پیشفرضهایی وجود دارند و از کدام معیارها و ضوابط باید استفاده کنند.
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۸ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۸ صفحه
نظرات کاربران
چرا نمونه کتاب رو ناقص می ذارین! مشخصه که شما ها خودتون اهل کتاب و کتابخونی نیستین. شما فقط کارتون فروش کتاب شده. وگرنه کسی که یه کوچولو با کتاب رابطه داشته باشه می فهمه که از کدوم قسمت های یه کتاب