کتاب خدمت عمومی (انگیزاننده ها و راهبردها)

کتاب الکترونیکی «خدمت عمومی (انگیزاننده ها و راهبردها)» نوشتهٔ یوسف محمدی مقدم و ندا کاوند و الناز دانشورعامری در انتشارات چاپ و نشر بازرگانی چاپ شده است. نظریه انگیزه خدمت عمومی بر این نکته استوار است که کارکنان بخش عمومی، عوامل یا ابعاد انگیزشی متفاوتی از کارکنان بخش خصوصی دارند؛ و به‌وسیله حس خدمت به عموم، برانگیخته می‌شوند. انگیزه خدمت عمومی رفتار کارکنان را در جهت خاصی سوق داده و بر کیفیت و کمیت فعالیت‌ها و میزان پیشرفت آن‌ها تأثیرگذار است، لذا خدمت‌گزاری بهتر به عامه مردم، توسط کسانی صورت می‌گیرد که از انگیزه خدمت عمومی برخوردار هستند.

درباره کتاب خدمت عمومی (انگیزاننده ها و راهبردها)

پس از آنکه در سال ۱۹۹۰ پری و وایز با طرح سوالی به طور رسمی واژه «انگیزه خدمت عمومی» را مطرح نمودند پژوهش‌های تجربی با مشارکت پژوهشگران بسیار از کشورهای مختلف در این زمینه انجام پذیرفت. انگیزه خدمات عمومی موجب شد تا پرده‌ی پر نقش و غنی از تاریخچه و سوابق (پیشایندها) و پسایندها (پیامدها) و متغیرهای آن در کشورها و بخش‌های متفاوت ترسیم شود. آنچه که در این پژوهش‌ها به دست آمده، می‌توان به شش بخش دسته‌بندی کرد. پری و هاند گم (۲۰۰۸) این مطالعات را به پنج دسته تقسیم کرده‌اند: ساختار (مفهوم) ، بروز (وقوع)، سوابق (پیشایندها)، نتایج (پیامدها) و مولفه‌های سیستم‌های سازمانی. بخش دیگر از تحقیقات که به جهانی شدن انگیزه خدمات عمومی کمک شایانی کرده است تحقیقاتی است که مفهوم انگیزه خدمات عمومی را در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف بررسی و انطباق پذیری الگو انگیزه خدمات عمومی با بخش‌های دولتی را مورد بررسی قرار داده‌اند.

کتاب خدمت عمومی (انگیزاننده ها و راهبردها) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به کتاب‌های کسب و کار پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب خدمت عمومی (انگیزاننده ها و راهبردها)

دیوان سالاری زدایی

در سال‌های ۱۹۷۰ شاهد پذیرش خط‌مشی‌های کاهش اندازه دولت بودیم که به دنبال یک دوره بحث نظری اقتصاددانان محافظه کار انجام گرفت و منطق اصلی آن، کاهش بوروکراسی دولت به عنوان یک هدف بود. نظریه پردازان دو دلیل برای این کار بیان کردند. اول، عقیده بر این بود که بوروکراسی تا حد زیادی آزادی فردی را محدود می‌کند و لازم است قدرت آن تحت نام «انتخاب» کاهش یابد. این بحث به نوبه خود ضرورت کاهش قلمرو دولت و بوروکراسی مربوط به آن می‌انجامد. دلیل دوم که به دلیل اول نیز مربوط می‌شود. این است که اقتصاددانان عقیده داشتند الگوی بوروکراتیک سنتی فاقد مشوق‌ها و پاداش‌هایی در سطح پرداخت‌های بازار می‌باشد. در حالی که بوروکراسی اطمینان را افزایش می‌دهد اما معمولا در حرکت کند و بطئی است. بوروکراسی شاید کار را استاندارد کند ولی به قیمت از دست رفتن نوآوری و منجمد نمودن روح خلاقیت در سازمان‌ها است. علاوه بر این، بوروکراسی به سیب سلسله مراتب طویلی که دارد همواره در حصول اطمینان از وجود پاسخ گویی واقعی با مشکل روبرو بوده است.

در همین سالها در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، خدمات دولتی با انتقادات روز افزون مواجه شد. یکی از انتقادات بسیار مستدل و بعضاً تند و تلخ در خصوص بوروکراسی بود. پاره‌ای از اندیشمندان مدیریت دولتی که در خصوص بوروکراسی مطالعات گسترده و مدونی را انجام دادند متفق القول بر این باورند که بورو کراسی رسمی محاسن خاص خود را دارد ولی در عین حال عقیده نیز بر آن است که بوروکراسی به جای پرورش نوآوری و ایجاد محملی برای پویش فکری کارکنان که از عوامل پیروزی سازمان‌های امروزی می‌باشند، اشخاصی را پرورش می‌دهد؛ که به جای خطرپذیری، گریز از خطر را در مدیران تقویت می‌کند و به جای استفاده موثر از منابع، هدر دادن منابع را به مدیران می‌آموزد (سبزیان و همکاران، ۱۳۹۲)