دانلود و خرید کتاب یک فنجان محبت گرم زهره مرشدی
تصویر جلد کتاب یک فنجان محبت گرم

کتاب یک فنجان محبت گرم

نویسنده:زهره مرشدی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۲۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب یک فنجان محبت گرم

«یک فنجان محبت گرم» رمانی نوشته زهره مرشد حسن( -۱۳۶۶)، نویسنده جوان ایرانی است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«سرمای امسال همه مردم را کنج خانه و کنار بخاری‌ها نگه داشته بود، کم‌تر کسی رغبت داشت خانه گرم و نرمش را به هر بهانه‌ای ترک کند. عصر روز پنج‌شنبه بود و آقای معتمدی به صدقه سر مهمان‌های مهمی که دعوت کرده بود و نمی‌خواست ما حضور داشته باشیم؛ شرکت را یک ساعت زودتر از همیشه تعطیل کرد.

مشغول جمع کردن وسایلم بودم که مهرداد با قیافه‌ای متفاوت جلویم ظاهر شد، کم‌تر با لباس غیر رسمی به شرکت می‌آمد ولی امروز با شلوار جین مشکی و تیشرت و کاپشن سبز یشمی، حسابی سوژه خنده بچه‌ها شده بود.

- امروز سمت خونه شما با کسی قرار دارم، حالا که هم مسیریم می‌تونم شما رو برسونم. پایین منتظرم.

منتظر جوابم نشد و به سرعت بیرون رفت. اگه صبر کرده بود بی‌شک بهانه‌ای می‌آوردم و دست به سرش می‌کردم.

- شیرین، این سبز چمنی چی بهت می‌گفت.

- گفت سمت خونه شما کار دارم، قراره کسی و ببینم تو رو هم می‌رسونم، داری می‌ری پایین بگو مسیحا تشکر کرد و گفت؛ خونه نمی‌رم جایی کار دارم.

- حالا که داره تا اون‌جا می‌ره، حوصله داری تو این برف و سرما منتظره اتوبوس بمونی، باهاش برو دیگه.

- نسترن حاضرم یخ بزنم اما با این نَرَم.

- چی شده شما که تا دیروز خوب با هم صمیمی بودید، نکنه با هم قهر کردید؟!

به خاطره همین حرفای مفت و خنده‌های یواشکی شماست که نمی‌خوام باهاش برم.»

elnaaz
۱۳۹۷/۰۴/۲۴

یکی از رمان های ایرانی که من دوسش داشتم شخصیت اول داستان واقعاً نماد یه دختر ایرانی به تمام آرزو ها و تلاش ها ش بود .به نظر من که ارزش یه بار خوندن رو داره.

پروانه
۱۳۹۹/۰۸/۲۳

این کتاب اگر به یک پنجم هم‌تقلیل پیدا میکرد مشکلی نداشت. غلطهای نگارشی و توصیفهای قلنبه سلنبه بشدت حوصله خواننده را سر میبرد

قاصدک
۱۴۰۳/۰۷/۰۹

یه داستان معمولی

برومند
۱۴۰۳/۰۵/۲۰

واقعا نمیدونم روی چه حسابی پیشنهاد دادن برای خوندن این کتاب .

ZEINAB
۱۴۰۲/۰۶/۲۹

نمیشه گفت کتاب خوبی نیست ولی عالی هم نیست و شخصیت شیرین خیلی بد اخلاق و بدبین بود

فاخته
۱۴۰۲/۰۱/۱۷

رمان خوبی بود،نقص هایی داشت مخصوصا ازدواج های بدون شناخت و بعد با چند جمله نویسنده خلق و خوی شخصیت ها رو تغییر میداد تا زندگی خوبی براشون ترسیم کنه و اینکه نویسنده زن ها رو بی منطق کاملا احساساتی

- بیشتر
س.ب
۱۴۰۱/۰۹/۰۸

واقعا نفهمیدم آخرش چی شد یکدفعه تموم شد

کاربر ۱۱۸۵۲۴۹
۱۳۹۹/۰۶/۲۵

خیلی خوب بود

maedeh
۱۳۹۸/۱۰/۰۶

تقریبا داستان خوبی بود اما چرا اکثر قصه ها بی سر و ته تموم‌ میشن؟چرا باید قصه با شخصیت علیرضا که تازه واردِ تموم بشه؟

ketabkhan
۱۳۹۸/۰۶/۱۰

رمان زیبایی بود و موضوع و نگارش خوبی داشت. از خوندن کتاب پشیمون نمی شید و لذت می برید. دختر داستان مقاوم، پخته و مهربون بود و سعی می کرد زندگی خودش و خانوادش رو سر و سامون داده و

- بیشتر
این‌قدر غرق مشکلات خودش بود که هیچ‌وقت متوجه نمی‌شد دیگران از حرف‌هایش ناراحت می‌شوند. حتی یک لحظه به این موضوع فکر نمی‌کرد
شیرخانی

حجم

۵۱۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۵۶۸ صفحه

حجم

۵۱۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۵۶۸ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
تومان