کتاب چگونه بر ناکامی های خود غلبه کنیم

ویلیام ج. ناوس در کتاب تحمل ناکامی: چگونه بر ناکامی‌های خود غلبه کنید؟ یک برنامه تهذیب روانی را شرح می‌دهد. تقریباً تمام کتاب‌های روان‌شناسی خودیاری روش‌های ر‌هایی از مشکلات و بهبود مهارت‌ها و کیفیت‌های شخصی را ارائه می‌دهند، اما تعداد کتاب‌هایی که روش‌های مؤثر برخورد با ناکامی‌ها و تنش‌های اجتناب‌ناپذیر را در روند رشد ارائه می‌دهند محدود است.

درباره کتاب چگونه بر ناکامی های خود غلبه کنیم

وقتی اتفاق آزاردهنده‌ای می‌افتد یا کسی رفتار زشتی را تکرار می‌کند دلخور می‌شویم. این رفتار ما را ناامید نیز می‌کند چون مانع رسیدن ما به خواسته‌ها باعث رنجش می‌شود. همچنین از نظر ما ناراحتی‌ها تحریک‌کننده نیز هستند. واکنش ما به چنین محرک‌هایی احساس ناامیدی، بی‌صبری یا خشم است. تصور کنید راننده‌ای خیابانی را که می‌خواهید از آن عبور کنید می‌بندند یا همکارتان دربارة ظاهرتان به شما طعنه می‌زند، ممکن است با رفتار این فرد احساس رنجش، ناراحتی، بی‌صبری و خشم کنید.

اگر به همین منوال ادامه پیدا کند کل محیط کار را آزاردهنده می‌بینید. گاهی اوقات تنش‌ها و استرس‌های مکرر نقطة جوشی را پدید می‌آورند ما شاهد طغیان شدید و ناگهانی احساسات منفی و منشأ ناراحتی، رنجش و ناکامی هستیم. اگرچه ناراحتی‌ها و رنجش‌ها ناکامی را در برمی‌گیرند، اما ممکن است شما احساس ناامیدی داشته باشید اما ناراحت یا عصبانی نباشید. مثلاً، در یادگیری یک بازی کامپیوتری، برای اولین مرحله بازی را می‌بازید اما با استراتژی جدیدی بازی را شروع می‌کنید و برای مراحل بعد در بازی پیروز خواهید شد. اگرچه ممکن است در حین یادگیری بازی احساس ناکامی داشته باشید اما ناراحت یا عصبانی نیستید.

خواندن کتاب چگونه بر ناکامی های خود غلبه کنیم را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

این کتاب برای دانشجویان روان‌شناسی و درمانگران می‌توانند از این کتاب به‌عنوان منبع مناسبی برای کار با مراجعینی که به نظر می‌رسد نسبت به تغییر از خود مقاومت نشان می‌دهند و احساس ناامنی می‌کنند و در توانایی خود برای مواجه با تنش‌ها و ناکامی‌های موجود در راه پیشرفت شک می‌کنند استفاده کنند.

بخش‌هایی از کتاب چگونه بر ناکامی های خود غلبه کنیم

پرخاشگری

پرخاشگری می‌تواند یکی از اولین واکنش‌ها در برابر ناکامی، پرخاشگری مستقیم یا غیرمستقیم باشد در نوع مستقیم فرد خشم خود را به منبع اصلی ناکامی ابراز می‌دارد. برای مثال به منبع ناکامی حمله می‌کند، فحش می‌دهد، بر سرش فریاد می‌کشد، این‌گونه پرخاشگری‌ها به معنی خصومت با منبع ناکامی نیست بلکه یک راه‌حل آموخته شده است برای حل یک مسئله اگرچه روش ناقص است و کمتر به سازگاری منجر می‌شود. در نوع غیرمستقیم فرد به منبع ناکامی نمی‌تواند پرخاشگری نشان دهد که می‌تواند به علت قدرت یا مبهم و ناملموس بودن منبع ناکامی می‌باشد. در این حال ممکن است پرخاشگری جابه‌جا شود. به این معنا که عمل پرخاشگری به‌جای علت واقعی متوجه شخص یا شی بی‌تقصیر می‌شود. برای مثال فردی که توسط رئیسش ناکام شده خشم خود را بر سر خانواده‌اش می‌ریزد. نوعی از پرخاشگری غیرمستقیم در برابر ناکامی پیش‌داوری درباره اقلیت و جنسیت‌ها است. برای مثال در دوره‌های رکود اقتصادی که بی‌پولی و بیکاری فراوان می‌شود مردم وسوسه می‌شوند که مسئولیت این مشکلات را به گردن یک اقلیت ناتوان مانند مهاجرین یک کشور بیندازد.