کتاب سیمای مستکبران
معرفی کتاب سیمای مستکبران
کتاب سیمای مستکبران نوشتهٔ سیدعلی موسوی جابری خرمشهری است و نشر میراث ماندگار آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب سیمای مستکبران
واژهٔ استکبار با مشتقات آن چهل و هشت بار در قرآن کریم آمده است. استکبار به معنای برتری خواهی امتناع از پذیرش حق از روی عناد و تکبّر و خودبزرگبینی دروغین است. در اصطلاح دینی و قرآنی، کبر، تکبر، و استکبار قریب المعنی هستند و تفاوت اندکی باهم دارند. کبر یک صفت درونی و حالتی نفسانی است که انسان بهواسطهٔ آن خودش را، ازآنچه هست بزرگتر میبیند و خودش را نسبت به سایر افراد بالاتر میداند. تکبر و استکبار نیز به این است که فرد آن صفت درونی کبر را اظهار نماید و آن را در قول و فعلش نمایان سازد و افراد زیردست خود را پست و حقیر شمارد. این کتاب به بحث در مورد مستکبران از نظر آیات قرآنی و روایات میپردازد.
خواندن کتاب سیمای مستکبران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای محققانی که دربارهٔ واژگان خاص در قرآن پژوهش میکنند مناسب است.
بخشی از کتاب سیمای مستکبران
انواع «کبر و تکبر»
برخی کبر و تکبر را در یک تقسیمبندی کلی به دودسته تقسیم کردهاند:
۱. کبر و تکبّری که حرام و از گناهان بزرگ شمرده میشود.
۲. کبر و تکبّری که پسندیده است و شارع مقدس از آن راضی میباشد.
کبر و تکبّری که حرام و از گناهان بزرگ میباشد خودش به سه قسم تقسیم میشود.
تکبّر به خداوند متعال:
شدیدترین درجه این نوع کبر به این است که انسان ادعای خداوندی کند و فرعون وار {أناَ رَبُّکُمْ الأعْلی} سر دهد و مانند نمرود انسانی دیگر را به کشتن دهد و سپس {أَنَا أُحْیِی وَأُمِیتُ} را فریاد زند.
درجهی پایینتر این نوع تکبّر این است که انسان خود را مستقل بداند و حاضر نباشد که خدا را بهعنوان خالق و تدبیر کنندۀ خود بداند و مانند مادیگرایان زمان ما خودش و طبیعت اطرافش را از ماده بداند. نوع دیگری از این تکبر این است که انسان خدا را قبول دارد ولی نسبت به دستورات و اوامر خداوند تکبر ورزد و حاضر نیست که دستورات خداوند را انجام بدهد.
در اینجا خوب است به این نکته اشاره شود که ترک عبادت و اطاعت خداوند متعال ممکن است به دو صورت انجام گیرد. گاهی ممکن است که ترک عبادت به این جهت باشد که آن شخص نسبت به خداوند تکبر ورزیده و به این وسیله ربوبیت و خداوندی او را انکار میکند که اگر اینچنین باشد موجب کفر و خود در آتش جهنم میگردد.
اما گاهی ترک عبادت از جهت تکبر نسبت به مقام خداوند نیست بلکه در اثر غفلت و فراموشی و غالب و چیره شدن قوای نفسانی بر انسان میباشد که این قسم موجب کفر انسان نمیگردد و باعث عذاب همیشگی نمیشود. پس بنابراین اگر افرادی را دیدیم که مثلاً نماز نمی-خوانند نباید سریع حکم به کفر آنها کنیم و از دایرهی اسلام خارج نماییم بلکه باید با آرامش و نرمی آنها را به خواندن نماز و انجام عبادات دیگر دعوت کنیم و او را از عواقب خطرناک ترک نماز مطلع کنیم
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه