دانلود و خرید کتاب فرهنگ و زندگی روزمره دیوید اینگلیس ترجمه نازنین میرزابیگی
تصویر جلد کتاب فرهنگ و زندگی روزمره

کتاب فرهنگ و زندگی روزمره

معرفی کتاب فرهنگ و زندگی روزمره

«فرهنگ و زندگی روزمره» نوشته دیوید اینگلیس( -۱۹۷۳)، جامعه‌شناس و فیلسوف انگلیسی است. این کتاب جدیدترین اثر از مجموعه کتاب‌های «تجربه و هنر زندگی» است و در آن نویسنده، ابعاد زندگی امروزه را با نمودهای فرهنگ در جهان مدرن را بررسی می‌کند. نویسنده در فصل ۱ به شیوه‌های مختلف به کندوکاو در روابط میان «طبیعت» و «فرهنگ» پرداخته و این مسئله را از این دید بررسی می‌کنم که چطور «فرهنگ» بر «طبیعت»، یعنی بر بدن انسان که درگیر فعالیت‌های روزمره است، تأثیر می‌گذارد. برای این کار بررسی خواهم کرد که نیروهای فرهنگی چه نقشی در سازماندهی و مدیریت بدن‌های انسانی در بستر زندگی روزمره ایفا می‌کنند. در فصل ۲، نویسنده به این می‌پردازد که چگونه برخی شیوه‌های عملکرد روزمره ما را نیروهایی فرهنگی شکل می‌دهند که مشخصه جوامع مدرن غرب هستند. برای این کار مسائل روزمره‌ای را بررسی خواهد کرد مانند مواجهه با بوروکراسی، آهنگسازی، خرید از سوپرمارکت، ورزش کردن، رانندگی، قدم زدن در خیابان، انتخاب لباس، تزیین منزل، سفر کردن در تعطیلات و گفتن «دوستت دارم» به کسی؛ و نشان می‌دهد که تمامی این رفتارها، و بسیاری دیگر از فعالیت‌های روزمره، بیانگر ویژگی‌های فرهنگی خاصِ «مدرنیته» هستند و تحت تأثیر آن قرار دارند. در فصل ۳ به بررسی دعاوی کسانی خواهد پرداخت که «فرهنگ فاخر» و «هنر» را پدیده‌هایی «فوق‌العاده» می‌دانند، یعنی آنها را شامل ایده‌ها، ارزش‌ها و آفرینش‌هایی می‌دانند که به نوعی «بالاتر» و «برتر» از امور عادی و پیش‌پاافتاده‌اند. سپس این نکته را بررسی خواهد کرد که چگونه «فرهنگ مسلط رایج» (یعنی فیلم‌های عامه‌پسند، برنامه‌های تلویزیون و مجلات زرد و مانند آن) می‌تواند اثرات مخربی بر زندگی روزمره داشته باشد. نویسنده در فصل ۴ بررسی خواهد کرد که چگونه می‌توانیم درباره تأثیرات «جهانی‌شدن» بر اشکال فرهنگی و فعالیت‌های روزمره‌مان بیندیشیم و به این مسئله می‌پردازد که «جهانی‌شدن» چگونه بر طرز فکر و رفتار روزمره ما تأثیر می‌گذارد، و اینکه آیا بر نیروهایی فرهنگی که زندگی روزمره ما را شکل می‌دهند اثر قابل‌توجهی دارد یا نه.
Hemmat
۱۳۹۵/۰۵/۲۲

یکی از سوالات اساسی در باره ی دانش فلسفه آن است که فلسفه به چه کار می آید یا کاربرد اجتماعی آن چیست ؟! این سوال و پاسخ به آن علاوه بر اینکه بسیار حیاتی تر می

- بیشتر
احسان
۱۳۹۷/۰۶/۱۴

کتاب بسیار لازمیه. از این جهت که انسان رو به تفکر وا میداره تا مفهوم "فرهنگ" رو بهتر درک کنه و پیشفرضهایی و رد پاهایی که فرهنگ در ذهن ما، رفتار ما و حتی بدن ما ایجاد میکنه رو بهتر

- بیشتر
ارام
۱۳۹۹/۰۷/۰۵

سلام طاقچه جان من این کتاب رو خریدم الان اومدم برای یکی از دوستام ارسال کنم معرفی کنم بخونه ! میبینم تو کتابخونه ام نیست و برام خرید میزنه ! من تمام کتاب های نشر گمان را از شما خریدم بجز

- بیشتر
ح. دوست حافظ
۱۴۰۰/۰۲/۰۴

خیلی مطالب مفید و جالب توجهی داشت. البته اگه تا حالا با متن‌های جامعه‌شناسی روبه‌رو نشدین بهتون پیشنهاد نمی‌کنم، چون با این که نویسنده اول کتاب همه‌ی کلمات تخصصی رو توضیح می‌ده و منظورش رو ساده بیان می‌کنه، باز هم

- بیشتر
Peyvand
۱۳۹۵/۰۷/۱۶

کتابش بی نهایت زیباست ...

danial bahrambeygi
۱۳۹۶/۰۷/۲۰

کاش می شد که گفته های این کتاب همیشه توی ذهنم بمونه.

کاملان
۱۳۹۵/۰۵/۱۷

تمام کتاب های این سری را خریدم ممنون از نشر گمان با انتخابهای خوبش.

mizo
۱۴۰۰/۰۴/۲۵

بخش‌های آغازین کمی خسته‌کننده بود و کم‌کم داشتم به این نتیجه می‌رسیدم که این کتاب حرف تازه‌ای نداره اما خوشبختانه تحمل کردم و در ادامه بحث‌های جذابی مطرح می‌شه. علاقمندان حوزه فرهنگ می‌تونند از این کتاب لذت ببرند. ترجمه پذیرفتنی

- بیشتر
زهرا داودی
۱۳۹۹/۰۹/۲۴

سلام... از بین کتاب های مختلفی که در این حوزه مطالعه کرده بودم روانی و آسان فهمی خوبی داشت. اما خب میشه گفت جا داره که کتاب هایی با این عنوان بحث زندگی روزمره رو بسیار مفصل تر بیان کنن، صرفا

- بیشتر
newgin.h
۱۴۰۲/۰۲/۰۳

به نظرم کتاب خیلی خشک نوشته شده،یه سری فکت بدون راهکار ارائه میده،خسته کننده‌ست واقعا،من نصفه ولش کردم

اساسِ تمدن «چشم‌پوشی از ارضای غرایز آنی» است.
El Santo
در صنعت «تفریح و سرگرمی» مسئله این نیست که فرد واقعا حق انتخاب داشته باشد بلکه مسئله اصلی این است که «احساس کند» حق انتخاب دارد،
احسان
وقتی به سینماهای چندسالنه می‌رویم، یا ماهواره و تلویزیون را روشن می‌کنیم، ممکن است فکر کنیم که قدرت انتخاب فراوانی داریم، اما در واقع اینگونه نیست و قدرت انتخاب واقعی ما بسیار اندک است. وقتی همه چیز بر اساس استاندارد خاصی طراحی می‌شود، وقتی همه مسابقه‌های اطلاعات عمومی مثل هم هستند و وقتی همه فیلم‌های رمانتیک شبیه همدیگرند، چگونه می‌توان از قدرت انتخاب واقعی صحبت کرد؟
taravat
در عین اینکه «فرهنگ فاخر» مجزا و «برتر» از زندگی روزمره است، اما می‌تواند به زندگی روزمره ما غنا ببخشد، به شرطی که ما به جای مصرف انفعالی خوراک‌های تکراری، سطحی، تصنعی و قابل پیش‌بینی که فرهنگ مسلط رایج به ما عرضه می‌کند ذوق و سلیقه‌مان را پرورش دهیم و خودمان را در معرض خوراک‌های فرهنگی بدیع و چالش‌برانگیز قرار دهیم. بر اساس این دیدگاه، انجام کارهایی مانند گوش دادن به موسیقی پاپ یا خواندن کتاب‌های «پرفروشِ» سطحی و بی‌چالش، استعدادهای ما را تضعیف می‌کنند
taravat
در این دیدگاه، فرهنگ مدرن تا حدودی مبتنی بر فردگراییِ حاد، یعنی تأکید افراطی بر بی‌همتایی فرد است. هر کس تحت اینفشار است که به خودش و جهان اطرافش ثابت کند که صرفا دندانه‌ای در چرخ‌های جامعه یا یک آدم آهنی بی‌روح (یا به زبان مدرن «بی‌شخصیت») نیست، بلکه به معنای واقعی فردی یگانه است.
taravat
نکته مهم در اینجا این است که «هنر» وابسته بستر آن است؛ یعنی آنچه در یک زمان و مکان خیلی مثبت ارزیابی می‌شود ممکن است در زمان و مکان دیگر خیلی منفی تلقی شود.
احسان
نیروهای فرهنگی در اینکه چگونه فرد از بدنش استفاده می‌کند، چه احساسی نسبت به آن دارد و دیگران با توجه به بدنش چه واکنشی نسبت به او نشان می‌دهند نقش دارند. بنابراین، بدن می‌تواند به همان اندازه که پدیده‌ای زیستی است، پدیده‌ای فرهنگی هم باشد.
احسان
خودآگاهی می‌تواند خودانتقادی را به همراه بیاورد
نون صات
منظور آدورنو و هورکهایمر این بود که در جهان معاصر صنعت فرهنگ به روش‌های زیادی می‌تواند نیازی در ما ایجاد کند که خواسته خود آن است، حتی اگر قبلاً هزاران بار همان چیز را تجربه کرده باشیم. مهم‌ترین کاری که تبلیغات می‌کند این است که ما را قانع می‌کند از همان چیزی که قبلاً مصرف کرده‌ایم باز هم بیشتر و بیشتر بخواهیم. و ما را به این سمت سوق می‌دهند که باور کنیم هر کالای پرفروش جدید یا هر فیلم جدید چیزی به‌کلی تازه و بی‌سابقه است. فیلم جدید جیمز باند شاهکاری است بهتر از همیشه. فیلم جدیدِ بریجیت جونز خنده‌دارتر از قبلی است، آلبوم جدید کیلی جذاب‌تر از تمام آلبوم‌های قبلی اوست و به همین ترتیب الی آخر.
احسان
اگر ما تمایلات فرهنگی‌مان را با تمایلات فرهنگی کسانی که در جاهای دیگر دنیا زندگی می‌کنند، یا کسانی که در زمان‌های گذشته در همین غرب می‌زیسته‌اند، مقایسه کنیم می‌توانیم ببینیم که چگونه شیوه‌های اندیشیدن و عمل ما غیرمتعارف و عجیب است.
taravat
متفکر اجتماعی فرانسوی، آنری لوفِور، شرح جالبی از تأثیر اتوموبیل‌ها بر زندگی روزمره ما ارائه داده است. ایده کلی او این است که «فرهنگ اتوموبیل» تا حد زیادی زندگی روزمره ما را شکل می‌دهد، اگرچه ما اغلب از آن غافلیم. به نظر او اتوموبیل و پیامدهای آن، یعنی بزرگراه‌ها و جاده‌های آسفالت‌شده، تأثیر بسیار زیادی بر زندگی مدرن شهری داشته‌اند، و فضاهای شهری را بر اساس عقلانیتی خشن تغییر شکل داده‌اند. مشخصه اصلی شهرهای مدرن «پاره پاره شدن» آنها «از طریق گسترش بزرگراه‌ها، پارکینگ‌ها و گاراژهای ماشین» است، که در نتیجه منجر به «کاهش خیابان‌های درخت‌کاری‌شده، فضاهای سبز، پارک‌ها و باغ‌ها می‌شود»
احسان
«روش کلی زندگیِ» گروه مشخصی از مردم؛ مانند زمانی که از «فرهنگ طبقه کارگر» یا «فرهنگ ژاپنی» سخن می‌گوییم در این معنا «فرهنگ» به‌مثابه تمامی شیوه‌های تفکر، درک، احساس، باور و رفتار تعریف می‌شود که «مشخصه» یک گروه خاص است (و بنابراین مشخصه گروهی دیگر نیست). فرد با رشد کردن در محدوده یک گروه خاص این خصلت‌ها را کسب می‌کند یا به عبارتی با آنها «اجتماعی می‌شود» یا با این فرهنگ «بار می‌آید».
مهدی تمدن رستگار
«مراسم خانوادگی سنّتی کریسمس» که در سرودهای کریسمس بدان اشاره می‌شود، درخت کریسمس، بابانوئل، کارت‌های تبریک و مانند آن که امروزه این‌قدر محبوبِ تبلیغاتچی‌ها و فروشندگان معاصرند در واقع ابداع عصر ویکتوریا هستند و فقط کمی بیش از یک قرن و نیم عمر دارند. نمونه بسیار جالب دیگری از این «سنت‌های» اخیرا ابداع شده اسباب و لوازم فرهنگیِ مربوط به برخی از انواع ملی‌گرایی است. معمولاً هیچ کس شک ندارد که تصاویر قبایل هایلند با نی‌انبان‌هایشان و دامن‌های طرح پیچازی‌شان نماد «سنت اسکاتلندی» است. اما این تلقی از چیزی که سنت ازلی‌ـ ابدی «اسکاتلند» به حساب می‌آید در واقع ابداع اوایل قرن نوزدهم است؛ این «سنت» را کسانی ساختند که مایل بودند نوعی اسطوره «اسکاتلندی» بودن ایجاد کنند که با بستر فرهنگیِ کلیِ «بریتانیای کبیر» متناسب باشد (Hobsbawm & Ranger, ۱۹۸۳). خیلی از چیزهایی که تصور می‌کنیم سنت‌هایی هستند که در طول زمان نسل به نسل به ما منتقل شده در واقع چیزهایی است که برخی گروه‌های سیاسی کمتر از ۲۰۰ سال پیش کاملاً آگاهانه ابداع کرده‌اند. کوله‌بار فرهنگیِ سایر ملت‌ها، مانند آلمان و ایتالیا، نیز ساخته و پرداخته نخبگان اجتماعی آنها در قرن نوزدهم است که با اهدافی سیاسی، از طریق اغراق و زیبانمایی، اسطوره‌هایی فرهنگی ساختند.
نون صات
آنچه در یک بستر فرهنگی «زیبا» تلقی می‌شود می‌تواند با معیار زیبایی در دیگر بسترهای فرهنگی بسیار متفاوت باشد. ایده‌آل‌های انسانی در مورد آنچه از دید جنسی «جذاب» تلقی می‌شود کاملاً زیست‌شناختی نیستند؛ یعنی ما پیشاپیش طوری برنامه‌ریزی نشده‌ایم که افراد خاصی را از لحاظ جنسی جذاب یا غیرجذاب ببینیم. این نشان می‌دهد که نوع برداشت دیگران از بدن هر فرد تا حد زیادی ــ و از دید برخی کاملاًــ فرهنگی است، و چگونگی تعریف یک فرهنگ از شکل و ظاهر بدن یک فرد می‌تواند تأثیرهای زیادی بر چگونگی عملکرد روزانه شخص و دست یافتن یا نیافتن او به اهداف معمولش (رسیدن به ظاهری خاص، جذاب دیده شدن، رابطه داشتن و غیره) داشته باشد. نیروهای فرهنگی در اینکه چگونه فرد از بدنش استفاده می‌کند، چه احساسی نسبت به آن دارد و دیگران با توجه به بدنش چه واکنشی نسبت به او نشان می‌دهند نقش دارند. بنابراین، بدن می‌تواند به همان اندازه که پدیده‌ای زیستی است، پدیده‌ای فرهنگی هم باشد.
نون صات
نکته مورد نظرِ زیمل این است که بدون سطحی از فاصله‌گیری و بی‌اعتنایی، اگر نگوییم بدبینی، در واقع زندگی در شهرهای بزرگ ناممکن خواهد بود. بدون این نگرش، زندگی در کلان‌شهرها غیرقابل تحمل خواهد بود و آشوبِ زندگی، فرد را در خودش غرق خواهد کرد. حدی از خودمداری، خودخواهی، و در واقع نوعی پرخاشگری جلیقه‌های نجاتِ لازمی هستند که فرد در میان امواجِ زندگی روزمره شهری با خودش به این‌سو و آن‌سو می‌برد
احسان
اساسِ تمدن «چشم‌پوشی از ارضای غرایز آنی» است. به عبارت دیگر، هنجارها و ارزش‌های فرهنگی باعث می‌شوند که انسان تمایلات طبیعی‌اش به رابطه جنسی بی‌بندوبار، مدفوع و ادرار کردن‌های بی‌قاعده و اَعمال خشونت‌آمیزِ گه‌گاهی را کنار بگذارد. یکی از شیوه‌های مؤثر برای اینکه ما را وادار به تبعیت از هنجارها کنند این است که در ما احساس شرم به وجود آورند.
احسان
آنچه در یک بستر فرهنگی «زیبا» تلقی می‌شود می‌تواند با معیار زیبایی در دیگر بسترهای فرهنگی بسیار متفاوت باشد. ایده‌آل‌های انسانی در مورد آنچه از دید جنسی «جذاب» تلقی می‌شود کاملاً زیست‌شناختی نیستند؛ یعنی ما پیشاپیش طوری برنامه‌ریزی نشده‌ایم که افراد خاصی را از لحاظ جنسی جذاب یا غیرجذاب ببینیم.
احسان
اگر تلسکوپمان را روی ماه زوم کنیم حتما این واقعیت کوچک از چشممان به دور خواهد ماند که چیزهای دیگری هم در آسمان هستند که ممکن است جالب باشند.
نون صات
یک ارزیابی بدبینانه از فرهنگ مدرنِ غرب این است که این فرهنگ بی‌روح‌تر و محتوای آن از لحاظ اخلاقی و معنوی تهی‌تر (و درنتیجه برای مردمانش بی‌معناتر) از هر تمدن دیگری است که تاکنون وجود داشته است. کسانی که در یک چنین بستر فرهنگی زندگی می‌کنند به گفته گوته «متخصصانِ بی‌روح و لذت‌جویانِ بی‌قلب» هستند، و این فکری است که در جریان برخوردهای صوری و غیرشخصی روزمره می‌تواند بارها و بارها در ذهنمان طنین اندازد
نون صات
برای یافتن فرهنگی اصیل، دائما باید از جاهای کاملاً تجاری‌شده به جاهایی رفت که کمتر توسعه‌یافته و ظاهرا ناشناخته‌ترند. اما به محض اینکه شایع می‌شود که جایی «بکر» و شیوه زندگی در آن کاملاً «دست‌نخورده» است، آنجا هم تجاری می‌شود و «فرهنگ» آن به جای اینکه نمود شیوه زندگی واقعی مردمش باشد تبدیل به چیزی ساختگی و بدلی می‌شود.
ح. دوست حافظ

حجم

۱۹۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۱۹۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۱۱۴,۰۰۰
تومان