کتاب زندگی و مبارزات شهید اصغر مرادی
معرفی کتاب زندگی و مبارزات شهید اصغر مرادی
کتاب زندگی و مبارزات شهید اصغر مرادی نوشته علی درازی است. این کتاب را انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده است.
درباره کتاب زندگی و مبارزات شهید اصغر مرادی
شهید اصغر مرادی متولد ۲۰ تیرماه ۱۳۳۵ برابر با شب تاسوعای حسینی در محله خیرال اردبیل به دنیا آمد. پدرش مرحوم بیوک آقا و مادرش عصمت ابریشمی بود. اصغر اولین فرزند خانواده بود.
اصغر در دانشکده عالی علوم اجتماعی و اقتصادی قزوین پذیرفته شد و تفکرات و حرکتهای انقلابی او در آنجا شکل گرفت.
بعد از قیام مردم قم در ۱۹ دی ماه ۵۶ مبارزاتش را علنیتر اغاز کرد و در قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۵۶ از پیشروان بود. طبق اسناد باقی مانده از ساواک، چند روز بعد از قیام مردم تبریز به یزد رفت و نقش محوری را در برنامهریزی و برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز به عهده گرفت. در روز ۱۰ فروردین ۵۷ ساواک که از نقش او در هدایت و تحریک مردم باخبر بوده در تظاهرات خیابانی به شهادت رساند. این کتاب روایت زندگی این شهید بزرگوار است.
خواندن کتاب زندگی و مبارزات شهید اصغر مرادی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به زندگی شهدا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زندگی و مبارزات شهید اصغر مرادی
میگویند شبی که اصغر بدنیا آمد وقتی که به پدربزرگش خبر بدنیا آمدن او را اطلاع دادند بسیار گریست، اطرافیان وقتی علت گریه را از او جویا شدند، گفت تولد در شب تاسوعای حسینی نمیتواند بی حکمت باشد.
شب تولد اصغر، دستهٔ زنجیرزنان و سینه زنان محله، بعد از شنیدن خبر تولد این نوزاد و به احترام پدرش که سر دسته سینه زنان محله بود به در خانه اش میآیند و پدر نوزاد به میمنت و مبارکی تولد اولین فرزندش بعد از حمد و سپاس خداوند نذر میکند از روزی که اصغر بتواند راه برود و لیوان بدست بگیرد، هر سال در شب تاسوعای حسینی در امامزاده صالح شربت بین مردم عزادار پخش کند.
پدر اصغر بیوک آقا مرادی نام داشت کارش خرید و فروش غله و حبوبات (علافی) بود با اینکه تا کلاس ششم ابتدایی درس خوانده بود و در آن سالها با آن سطح سواد میتوانست در ادارات مشغول بکار باشد ولی شغل پدر را که از کودکی در کنار او کار میکرده در میدان امام حسین (تازه میدان) ادامه داد.
بیوک آقا برای تمام مرد محل و فامیل یک خصوصیت بارز داشت که همه او را بیشتر از هر چیز با آن میشناختند این خصوصیت عشق کم نظیر او به اباعبدا...الحسین (ع) بود ماه محرم که میرسید دیگر برای بیوک آقا کسب و کار معنا نداشت همه رها میشدند و شب و روز او با عزاداری برای امام حسین (ع) و شهدای کربلا سپری میشد، عشق و محبت او به امام حسین (ع) حد و مرزی نداشت، هنوز مسجد خیرال و اهل محل صدای بلند ضجه و ناله های بیوک آقا را به هنگام شنیدن مصائب کربلا به یاد دارد.
مادر اصغر عصمت خانم ابریشمی، زنی پاک سرشت و فرهنگ دوست که آنچنان این علاقه در او وجود داشت که باعث شد همهٔ فرزندانش با وجود شرایط دشوار زندگی، تحصیلات عالیه را کسب کنند.
در مورد نحوهٔ آشنایی و ازدواج مرحوم بیوک آقا و عصمت خانم آنگونه که خود عصمت خانم نقل میکند رابطه دوستی مرحوم بیوک آقا و یکی از برادرانش باعث آشنایی و ازدواج آنها بوده است، ازدواجی که حاصل آن چهار پسر به نامهای اصغر، اردشیر، بهمن و بهرام و یک دختر به نام نیره بوده است.
اردشیر در حال حاضر شرکت ساختمانی دارد، بهمن بازنشسته بانک کشاورزی شده، بهرام مهندس کشاورزی است و نیره خانم نیز ازدواج کرده و ساکن تهران شده است.
حجم
۷۶۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۴۶ صفحه
حجم
۷۶۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۴۶ صفحه