کتاب دختری در مه
معرفی کتاب دختری در مه
کتاب دختری در مه نوشتۀ دوناتو کاریزی و ترجمه اعظم نساجیان است. این کتاب را انتشارات کتاب خورشید منتشر کرده است.
درباره کتاب دختری در مه
دوناتو کارّیزی جزو مشهورترین رماننویسان معاصر ایتالیا در ژانر جنایی است و رمان «دختری در مه» جزو معروفترین آثار اوست. او فیلمنامهنویس سریالهای تلویزیونی و سینما، نویسندۀ پرفروش رمانهای این ژانر در سطح جهان است. کاریزی تبدیل به نویسندهای ایتالیایی شده که آثار دلهرهآور و هیجانانگیزش در ۲۳ کشور جهان ترجمه و منتشر شده و جوایز بسیاری دریافت کرده است. کاریزی در سال ۲۰۱۷ فیلم سینمایی «دختری در مه» را با بازیگری تونی سرویلو در نقش بازرس فوگل و ژان رنو در نقش دکتر فلورس ساخت که در جشنوارۀ نوآر (درامهای جنایی) نامزد دریافت جایزۀ کالیگاری شد. وی در سال ۲۰۱۸ در جشنوارۀ دیوید دی دوناتلو، بهترین کارگردان فیلم اولی شد و فیلمش در سه بخش، نامزد دریافت جایزه بود. در جشنوارۀ ۲۰۱۸ گلوبو درو (معروف به گلدن گلوب ایتالیا)، جایزۀ بهترین فیلمنامه به وی رسید. رمان «دختری در مه» خواننده را طلسم میکند. داستانی جذاب و گیرا که باقدرت، ترسهایمان را به چالش میکشد.
خواندن کتاب دختری در مه را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای خارجی مناسب است.
درباره دوناتو کاریزی
دوناتو کاریزی متولد سال ۱۹۷۳ در شهر مارتینا فرانکا و ساکن رم است. پس از تحصیل در رشته حقوق، برای کسب تخصص وارد حوزه جرمشناسی و علوم رفتاری شد. وی نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس سینما و سریالهای تلویزیونی از جمله خانه فامیلی، خانه فامیلی ۲، دو فیلم تلویزیونی برادرم بود و نصیریه - فراموشنشدنی، سریال تیم ضاد مافیا - پالرموی امروزی و نیز سریال کوتاه تلویزیونی موآنا، برنامه تلویزیونی حس ششم - آنچه که از ذهن انتظار نداری (۲۰۱۵) است. وی همچنین در نشریه کوریره دلا سرا مطلب مینویسد و مؤلف پرفروشترین رمانها در سطح بینالمللی است که همگی در انتشارات لونگانزی چاپ شده است.
علاوه بر این، وی کارگردان دو فیلم سینمایی است که از دو رمان خودش یعنی «دختری در مه» و «مرد هزار تو» برگرفتهشدهاند. در سال ۲۰۱۹ وی فیلم سینمایی «مرد هزار تو» با بازیگری تونی سرویلو در نقش برونو جنکو و داستین هافمن در نقش دکتر گرین و والنتینا بله در نقش میلا واسکز را ساخت که در جشنواره نوار سال ۲۰۱۹ نامزد جایزه کالیگاری شد.
بخشهایی از کتاب دختری در مه
بعدازظهر بارش برف قطع شد اما آن شب سرمای هوا افزایش یافت. فلورس از خانه خارج شد و با سکوتی غیرطبیعی مواجه گردید. هر چیزی ساکن و بیحرکت بود. به نظر میآمد زمان هم از حرکت بازایستاده باشد. روانپزشک لرزشی را حس کرد که هیچ ربطی به دمای بیرون نداشت چرا که از درونش نشئت میگرفت. اتومبیل سیتروئن قدیمی را روشن کرد و چندثانیهای منتظر ماند تا موتور دیزل قبل از عزیمت خوب گرم شود. به صدای موتور برای بر هم زدن یکنواختی آن سکوت تهدیدآمیز نیاز داشت.
آسفالت جاده یخزده بود اما بیشتر مه بود که او را وادار میکرد تا با سرعتی کمتر از بیست کیلومتر در ساعت رانندگی کند، درحالیکه با هر دودست فرمان اتومبیل را محکم گرفته بود، ستون فقراتش خمیده و روبهجلو و صورتش در فاصله چند سانتیمتری از شیشه جلوی ماشین قرار داشت تا بتواند حاشیههای جاده را بهتر تشخیص دهد. خوشبختانه آنقدر خوب با مسیر آشنا بود که ذهنش جلوتر از چشمانش به وی یادآوری میکرد کجا برود.
به نزدیکی یک دوراهی رسید و راهی را انتخاب کرد که به مرکز روستا میرفت و در آن هنگام بود که متوجه چیزی با روکش شیری رنگ شد. پیش رفت و احساس کرد که همه چیز مثل خواب، آهسته و کند است. از اعماق روپوش مایل به سفید، پرتوهای نورانی و متناوبی پدیدار میشدند. به نظر میرسید که به سمت او میآیند اما در واقع او بود که بهطرف آنها میرفت. از میان مه، هیکل آدمی ظاهر شد که با بازوانش ژستهای سرسری و عجیبی به خود میگرفت. کمکم که نزدیک میشد، فهمید پلیسی است که در آنجا به ماشینهای عبوری هشدار و علامت میدهد. روانپزشک از کنارشان عبور کرد و هر دو به هم سلام گذرایی کردند.
حجم
۳٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۲ صفحه
حجم
۳٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۲ صفحه