دانلود و خرید کتاب رهبری در موقعیت های دشوار جان سی. مکسول ترجمه الهه علوی
تصویر جلد کتاب رهبری در موقعیت های دشوار

کتاب رهبری در موقعیت های دشوار

معرفی کتاب رهبری در موقعیت های دشوار

کتاب رهبری در موقعیت های دشوار اثر جان سی. مکسول و ترجمه الهه علوی است. مکسول در این کتاب به شما می‌آموزد که چگونه با استفاده از شجاعت و اعتماد به نفس بر بزرگ‌ترین چالش‌های زندگی غلبه کنید.

 درباره کتاب رهبری در موقعیت های دشوار

مکسول در ابتدای کتابش می‌گوید: «به‌نظر می‌رسد بشر معتقد است که زندگی باید آسان باشد. متأسفانه امروزه این عقیده به یک معضل بزرگ در آمریکا تبدیل شده است. ما انتظار داریم راهمان به سمت موفقیت ساده و هموار باشد. انتظار داریم زندگی بی‌دردسری داشته باشیم. انتظار داریم دولت مشکلاتمان را حل کند. انتظار داریم به پاداش برسیم بدون اینکه برایش تلاش کنیم. اما حقیقت چیز دیگری است: زندگی به‌هیچ‌وجه آسان نیست.»

وقتی این واقعیت را بپذیریم که زندگی ساده نیست، شروع به رشد می‌کنیم. کم‌کم درک می‌کنیم که در ورای هر مشکل یک فرصت نهفته است. آن زمان است که بیشتر کاوش می‌کنیم تا بیابیم از چه ساخته شده‌ایم. شروع می‌کنیم به پذیرش چالش‌های زندگی. به‌جای اینکه اجازه دهیم سختی‌ها شکستمان دهند، از آنها استقبال می‌کنیم تا شخصیت خود را محک بزنیم. از سختی‌ها به‌عنوان عاملی برای رشد و بهره‌وری استفاده می‌کنیم. درک و پذیرش این واقعیت برای رهبران بسیار اهمیت دارد و مکسول در این کتاب به شما کمک می کند که به عنوان یک رهبر برجسته در زندگی و کار خود فرصت‌ها را ببینید و آنها را به چنگ آورید و به دنبال روش هایی بگردید که به سازمان خود کمک کنید و ان را به سوی پیشرفت سوق دهید.

 مکسول در این کتاب به شما یاد می‌دهد چگونه تیمتان را در موقعیت‌های دشوار رهبری کنید و به اعضا کمک کنید که تصمیمات درستی بگیرند. او برای این کار ۷ چالش را به شما معرفی می‌کند و نشان می‌دهد که در هر چالش چه کارهایی را برای تبدیل شدن به رهبری عالی، باید انجام دهید.

 خواندن کتاب رهبری در موقعیت های دشوار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 همه مدیران سازمان‌ها و رهبران گروه‌ها مخاطبان این کتاب‌اند.

درباره جان سی مکسول

جان سی مکسول پرفروش‌ترین نویسندهٔ نیویورک تایمز، سخنران، مربی و رهبری است که بیش از ۳۳ میلیون نسخه از کتاب‌هایش را به پنجاه زبان فروخته است. او بهترین رهبر در حوزهٔ کسب‌وکار و بانفوذترین متخصص رهبری جهان است. نهادهایش-شرکت جان مکسول، تیم جان مکسول، نهاد ایکوییپ، و نهاد رهبری جان مکسول-آموزه‌های او را به هفتاد زبان ترجمه کرده و از آنها برای آموزش میلیون‌ها رهبر در سرتاسر جهان استفاده کرده‌اند. جان دریافت‌کنندهٔ جایزهٔ هوراشو آلجر، جایزهٔ صلح نوبل مادر ترزا و مقام رهبری از شبکهٔ رهبری لومیناری است و روی مدیران فورچون ۸۶۵۰۰، رئیس‌جمهورهای کشورهای مختلف و کارآفرینان سرتاسر جهان تأثیر گذاشته است.

 بخشی از کتاب رهبری در موقعیت های دشوار

مردم چگونه بر مشکلات، چالش‌ها و سختی‌ها غلبه می‌کنند؟ آنها تغییر ایجاد می‌کنند. پیشرفت و ارتقا نیازمند تغییر است. ابداع و نوآوری نیازمند تغییر است. درک و تصاحب فرصت‌ها نیازمند تغییر است. با این وجود بیشتر افراد از تغییر سرباز می‌زنند یا در برابر تغییر مقاومت می‌کنند.

به همین دلیل است که تیم‌ها به رهبران خوب نیاز دارند، مخصوصاً در زمان‌های سخت. رهبران مؤثر باعث می‌شوند کارها صورت گیرد. آنها اوضاع را به سرانجام می‌رسانند. نه تنها رهبران به صورت فردی موفق هستند بلکه حتی به تیم خود کمک می‌کنند تا به موفقیت برسند. آنها راه‌هایی برای تیم و سازمانشان پیدا می‌کنند که منجر به پیروزی می‌شود.

شما باید به عنوان یک رهبر در مواقع بروز سختی به عاملی برای تغییر تبدیل شوید. باید به دیگران کمک کنید تا تغییر مثبت ایجاد کنند. حتی اگر مجبور شوید آنها را از نقطهٔ امنشان بیرون بکشید. باید به آنها کمک کنید تا کار را به سرانجام برسانند، حتی وقتی نگرانند که این کار امکان‌پذیر نباشد.

خواستار تغییر باشید و از آن استقبال کنید

رهبرانی که با موفقیت مردمشان را از طریق تغییر هدایت کرده‌اند دیدگاه خاصی روی روند دارند. آنها انتظار تغییر را می‌کشند، برایش آماده می‌شوند و از آن استقبال می‌کنند. بیشتر مردم امید به تغییر دارند اما در واقع نمی‌خواهند کاری برایش انجام دهند. بیشتر رهبران سعی می‌کنند مردمشان را بدون ایجاد هیچ تغییری از دل مشکلات عبور دهند. اما رهبران مؤثر می‌دانند که این امر ضروری است. به علاوه آنها تغییر را یک فرصت مثبت می‌بینند و راهی پیدا می‌کنند که مردمشان را از طریق آن عبور دهند.

من فکر می‌کنم بیشتر افراد تعهد را به عنوان یک واقعه می‌بینند. یعنی چیزی که در یک لحظه رخ می‌دهد. آنها در جشن عروسی می‌گویند: «متعهد می‌شوم که تو را به همسری بپذیرم»، هم‌چنین در پایان یک قراردادِ کاری با یکدیگر دست می‌دهند. آنها تردمیل می‌خرند تا ورزش کنند. اما تعهد با این تصمیمات تمام نمی‌شود، بلکه تازه شروع می‌شود. و باید باور داشته باشید روی هر آنچه متعهد می‌شوید آزمایش خواهید شد. تعهد یک روند است.

متعهد شوید تا عاملی برای تغییر باشید

تفاوت زیادی بین افرادی وجود دارد که یک تغییر موفقیت‌آمیز را رهبری می‌کنند و افرادی که تنها نقد کرده و درباره تغییر فرضیه‌پردازی می‌کنند. بسیار اهمیت دارد که بپذیرید تغییر امری لازم است، اما پذیرش و دانستن این موضوع کافی نیست. رهبرانی که عامل تغییر می‌شوند کاری می‌کنند که تغییر رخ دهد، بدون در نظر گرفتن تعداد موانعی که با آنها روبه‌رو می‌شوند، بدون در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی، بدون در نظر گرفتن انواع و اقسام مشکلاتی که مردمشان تجربه می‌کنند و غیره. آنها برای تغییر مثبت می‌جنگند چون می‌دانند چه چیزی به خطر افتاده است.

عامل تغییر متعهد خود را به سمت جلو هدایت می‌کند. اگر نیروی حرکتی به دست بیاورد عقب نمی‌کشد و پایش نمی‌لغزد. او نیروی حرکت را بیشتر فشار می‌دهد و تلاشش را مضاعف می‌کند تا تغییرات بزرگ‌تر ایجاد کند. همچنین به افرادش کمک می‌کند که آنها نیز همین کار را انجام دهند. روند تغییر رهبری نیازمند یک عامل تغییر است تا ...

نظری برای کتاب ثبت نشده است
هیچ‌چیز باارزشی در زندگی بدون تلاش به دست نمی‌آید.
کاربر ۳۱۸۱۸۴۲
رهبران عالی به‌هیچ‌وجه دیگران را به دل موقعیت‌های دشوار نمی‌فرستند. بلکه خودشان کل مسئولیت را به عهده می‌گیرند.
11+69
الکس هیلی نویسندهٔ کتاب ریشه‌ها می‌گوید: «یا باید به واقعیت بپردازید یا واقعیت به شما خواهد پرداخت.»
محمدِ علی‌سینائی
روزگار سخت پایدار نیست ولی انسان‌های سرسخت پایدارند
کاربر ۳۱۸۱۸۴۲
همگی شما ارزش‌های ناب به من اضافه کردید، و همین امر باعث شد من نیز بتوانم به دیگران ارزش اضافه کنم.
کاربر ۳۱۸۱۸۴۲
مراقبت و مهربانی روابط را می‌سازد در حالی‌که صداقت روابط را گسترش می‌دهد
ShayanShady
وقتی این واقعیت را بپذیریم که زندگی ساده نیست، شروع به رشد می‌کنیم. کم‌کم درک می‌کنیم که در ورای هر مشکل یک فرصت نهفته است. آن زمان است که بیشتر کنکاش می‌کنیم تا بیابیم از چه ساخته شده‌ایم. شروع می‌کنیم به پذیرش چالش‌های زندگی. به‌جای اینکه اجازه دهیم سختی‌ها شکستمان دهند، از آنها استقبال می‌کنیم تا شخصیت خود را محک بزنیم. از سختی‌ها به‌عنوان عاملی برای رشد و بهره‌وری استفاده می‌کنیم.
کاربر ۳۱۸۱۸۴۲
کارهایی می‌توانید انجام دهید تا فاصلهٔ بین خودتان و دیگران را پر کنید: افراد احساس ناامنی می‌کنند؟ به آنها اعتمادبه‌نفس بدهید. می‌خواهند احساس خاص بودن کنند؟ صادقانه از آنها تعریف و تمجید کنید. خواستار فردایی بهتر هستند؟ امید را به آنها نشان دهید. می‌خواهند درک شوند؟ به حرفشان گوش دهید. خودخواه هستند؟ اولین نیازهای آنها را برآورده کنید. از نظر احساسی ضعیف هستند؟ آنها را تشویق کنید. می‌خواهند در موفقیت سهمی داشته باشند؟ به آنها کمک کنید تا برنده شوند.
ShayanShady
رهبران موفق روی خودآگاهی بسیار کار می‌کنند. آنها نقاط ضعف و قوت خود را به خوبی می‌شناسند، روحیات خود را درک می‌کنند و آنها را مورد بررسی قرار می‌دهند. رهبران موفق می‌دانند کدام تجربیات شخصی برای آنها کارآمد بوده است. آنها سطح انرژی خود و ریتم‌های روزانه، ماهانه و فصلی خود را به خوبی می‌شناسند. آنها می‌دانند چه افرادی با آنها به خوبی کار می‌کنند و باید روی چه افرادی بیشتر کار کنند. رهبران موفق حسی غریزی دارند که به آنها می‌گوید کجا قرار دارند و چگونه باید به جایی که می‌خواهند برسند. در نتیجه می‌دانند که قدرت توانایی چه کاری را دارند و سِمت رهبری آنها همیشه پابرجا می‌ماند.
کاربر ۴۲۶۴۱۹۹
وقتی انسان‌ها با مشکلی روبه‌رو می‌شوند اجازه می‌دهند مشکل آنها را ناامید کنند. به‌جای ناامیدی باید دنبال منافع یا فرصت بگردید.
کاربر ۳۱۸۱۸۴۲
به نظر من بیشتر افراد مسئولیت روابط زندگی‌شان را به عهده نمی‌گیرند. آنها اجازه می‌دهند اوضاع شرایط را مشخص کند، به جای اینکه از روی قصد کاری را انجام دهند.
ShayanShady
شاید به عنوان یک رهبر بیشتر دوست داشته باشید با افرادی ارتباط برقرار کنید که از آنها خوشتان می‌آید یا با آنها سازگاری بیشتری دارید و دیگران را نادیده بگیرید، اما با این کار پتانسیل بقیهٔ افراد را از دست می‌دهید. درست است که رابطه داشتن با افرادی که وجه‌های مشترکی با ما دارند بسیار لذت‌بخش است اما یادتان باشد این تفاوت‌ها هستند که یک رابطه را جالب می‌کنند. رهبران خوب با موفقیت این تفاوت‌ها را پشت سر می‌گذارند و از آنها به عنوان اهرم استفاده می‌کنند تا به تیم و سازمانشان سودرسانی کنند.
ShayanShady
وقتی اوضاع دشوار می‌شود همه باید با هم کار کنند تا تیم را از مشکل بیرون بکشند. قانون «قلهٔ اورست» در کتاب ۱۷ اصل کار تیمی می‌گوید وقتی چالش بالا گرفت ضرورت به کار تیمی نیز بالا می‌گیرد. هیچ تیمی نمی‌تواند برنده شود و به بردهای خود ادامه دهد مگر این که تک‌تک افراد با هم و در کنار هم کار کنند. این وظیفه و مسئولیت رهبران است که کار تیمی را ترویج دهند و کاری کنند تمام اعضا با یکدیگر مشارکت کنند و در کنار هم به حل مشکلات بپردازند.
محمدِ علی‌سینائی
وقتی این واقعیت را بپذیریم که زندگی ساده نیست، شروع به رشد می‌کنیم. کم‌کم درک می‌کنیم که در ورای هر مشکل یک فرصت نهفته است. آن زمان است که بیشتر کنکاش می‌کنیم تا بیابیم از چه ساخته شده‌ایم. شروع می‌کنیم به پذیرش چالش‌های زندگی. به‌جای اینکه اجازه دهیم سختی‌ها شکستمان دهند، از آنها استقبال می‌کنیم تا شخصیت خود را محک بزنیم. از سختی‌ها به‌عنوان عاملی برای رشد و بهره‌وری استفاده می‌کنیم.
کاربر ۳۱۸۱۸۴۲
استیون پرسفیلد مؤلف و استاد نوشتاری می‌گوید: افراد تازه‌کار فکر می‌کنند اول باید بر ترسشان غلبه کنند سپس کارشان را انجام دهند، اما افراد حرفه‌ای می‌دانند که هرگز نمی‌توان بر ترس غلبه کرد. از آنجا که شما نمی‌توانید ترس را شکست دهید یا با آن احساس راحتی داشته باشید، باید یاد بگیرید چگونه با آن کنار بیایید. من به این قضیه می‌گویم راحت بودن خارج از منطقهٔ امن.
ShayanShady
افرادی که به جای سمت، پست و مقام، حقوق یا دیگر اهداف خارجی روی رشد تمرکز می‌کنند و هدف اصلی‌شان رشد است، همیشه آینده‌ای درخشان دارند.
ShayanShady
فقط امروز ... می خواهم تصمیم بگیرم نگرش مثبت داشته باشم و این نگرش را در رفتارم نشان دهم. می‌خواهم مهم‌ترین اولویت‌هایم را بشناسم و مطابق با آنها عمل کنم. می‌خواهم دستورالعملی برای سلامتی‌ام یاد بگیرم و آن را دنبال کنم. می‌خواهم با اعضای خانواده‌ام ارتباط برقرار کنم و از آنها محافظت کنم. می‌خواهم تفکر مثبت را تمرین کنم و آن را پرورش دهم. می‌خواهم یک‌سری تعهدات درست ببندم و به آنها پایدار باشم. می‌خواهم اوضاع مالی‌ام را کنترل کنم و پول به‌دست بیاورم. می‌خواهم ایمانم را محکم‌تر کنم و مطابق با آن زندگی کنم. می‌خواهم روابط محکمی بسازم و روی آنها سرمایه‌گذاری کنم.
ShayanShady

حجم

۹۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۹۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان