کتاب مدیریت و رهبری در سازمان های آموزشی

کتاب مدیریت و رهبری در سازمان های آموزشی نوشته محمد نجفی و سیدعلی سیادت و حمید رحیمی و پیمان یارمحمدزاده و سعادت فقیهی است. این کتاب را انتشارات یار مانا برای فعالان حوزه سازمان‌های آموزش منتشر کرده است.

درباره کتاب مدیریت و رهبری در سازمان های آموزشی

سازمان‌ها همواره تحت تاثیر محیط قرار دارند. این عوامل محیطی کمتر تحت نظارت و کنترل سازمان هستند. چنانچه سازمانی بتواند این عوامل را شناسایی و کنترل کند، بهتر می‌تواند حیات و بقای خود را تداوم بخشد. امروزه محیط سازمان‌ها به لحاظ تحولات علمی‌ و فنآوری روز به روز بی‌ثبات‌تر و پیچیده‌تر می‌شود و حیات سازمان را تهدید می‌کند. در چنین شرایطی سازمان‌هایی موفق هستند که با کسب دانش و آگاهی از محیط و حفظ بقاء، زمینه رشد و پویایی و افزایش عملکرد سازمان را فراهم کنند. عصر کنونی دوره تحولات شتابنده و پیشبینی نشده است.

وضعیت مدیریت در جامعه ما بیانگر نامتعادلی میان پیچیدگی‌های روز افزون سازمان‌ها و ناتوانایی‌شان در پیش‌بینی و مقابله با این تحولات و پیچیدگی‌ها است. سازمان‌ها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده از فرصت‌های احتمالی ناچارند ظرفیت‌ها و توانمندی‌های درونی خود را بشناسند، نقاط ضعف را ترمیم کنند و به تقویت نقاط قوت بپردازند. مسائل و مشکلات مدیریت آنچنان پیچیده و در هم تنیده است که تشخیص مشکل به آسانی میسر نیست. ماهیت انسانی سازمان‌ها و پیجیده بودن رفتار‌های کارکنان این پیچیدگی را مضاعف کرده است. با چنین اوصافی سازمان‌ها نباید در انتظار تغییر باشند، بلکه باید خود، منبع موج و تحول شوند و در جهت بهبودی بکوشند تا بتوانند پاسخگوی نیاز‌های جامعه باشند. هدف اساسی در تألیف این کتاب فراهم کردن دانش تئوریکی و کاربردی برای دانشجویان مدیریت، مدیران و پژوهشگران است.

این کتاب در هشت فصل شامل اهمیت مدیریت و رهبری برای آموزش و پرورش، مدل‌های مدیریت و رهبری آموزشی مدل‌های رسمی‌، همکارانه، سیاسی، فردی، ابهامی‌ و فرهنگی تدوین شده است. البته برای آشنایی با مبحث، ابتدا به طور مختصر در قسمت مقدمه به تعریف مدیریت و رهبری و مقایسه این دو پرداخته است.

خواندن کتاب مدیریت و رهبری در سازمان های آموزشی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به مدیریت و دانشجویان این رشته پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب  مدیریت و رهبری در سازمان های آموزشی

متاسفانه انسان‌ها امروز به رغم داشتن اختیار و آگاهی به درستی یکدیگر را درک نمی‌کنند. در بسیاری موار دیگران را به سونیت متهم می‌کنیم که این امر ریشه در سوفهم دارد و ریشه‌ی این سوءفهم را نیز باید در فقدان بنیان‌های مشترک برای «ما» شدن جست. در صورتی که جامعه‌ی ما نیازمند «تفاهم» است و تفاهم نیازمند ابزار است. باید تلاش کنیم که ابزار قابل فهم تولید کنیم تا به این وسیله به یکدیگر پیوند بخوریم.

امروز دانش بشر به طور عمده بر مبنای عقل جزءنگر شکل گرفته است و همین مسئله قدرت درک بسیاری از مسائل را از او سلب کرده است. این موضوع «مفاهمه» را نیز مشکل کرده است، به دلیل اینکه با عقل جزءنگر نمی‌توان ابزار مفاهمه تولید کرد. در این شرایط است که تفکر سیستمی‌ می‌تواند راه جدیدی پیش روی ما بگشاید. فکر سیستمی‌، فرایند شناخت مبتنی بر تحلیل (تجزیه) و ترکیب در جهت دستیابی به درک کامل و جامع یک موضوع در محیط پیرامون خویش است. این نوع تفکر در صدد فهم کل (سیستم) و اجزای آن، روابط بین اجزا و کل و روابط بین کل با محیط آن (فراسیستم) است.

از آنجا که رفتار ما ریشه در نظام فکری ما دارد، کسی که دارای تفکر سیستمی‌ است، با موضوعات نیز برخورد سیستمی‌ می‌کند و در رفتار‌های خود به دنبال تشخیص عناصر تشکیل دهنده‌ی موضوع و پیوند‌های موجود میان این عناصر می‌گردد. به این ترتیب فردی که سیستمی‌ فکر می‌کند تنها در جستجوی مجموعه‌ای از ویژگی‌های موضوع نیست؛ تفکر سیستمی‌ به او کمک می‌کند به مسائل به صورت جامع و نظام‌مند نگاه کند.