کتاب هر دانایی نمی تواند!

کتاب هر دانایی نمی تواند! نوشتهٔ محمود دانایی در نشر جیحون؛ بخشایش به چاپ رسیده است. مشارکت و هم فکری در خانواده و جامعه، از مهم‌ترین ارکان پیشرفت و ثبات است. برای رسیدن به نتیجهٔ مطلوب در این زمینه لازم است افراد به ارزش‌هایی مشترک پایبند باشند و مهارت‌های اجتماعی و عاطفی خود را تقویت کنند. کتاب هر دانایی نمی تواند! برای نیل به این مقصود راهکارهای خوبی ارائه می‌دهد.

درباره کتاب هر دانایی نمی تواند!

این کتاب در سه مرحله سعی می‌کنه کاری کنه که عادت‌های بدمون با عادت‌های خوب جایگزین بشن. این سه مرحله به این شکل هستند:

مرحله اول

در این مرحله برای این‌ که بیشتر با خودمون آشنا بشیم، به مدت یک ماه تعدادی کار در ابتدای روز به ما گفته می‌شه که باید بعضی را انجام بدیم و بعضی‌ها را هم نه. در بالای هر کار یک گفتار برای انتخاب مسیر فکرمون اومده، و در پایین صفحه هم یه پیام آمده که مثل نیروی اضافه برای بیشتر توانا کردنمون برای انجام اون کار استفاده می‌شه.

امتیازات خودتونو در توجه و موفقیت پشت هر صفحه مشخص کنید و در پایان مرحله امتیازتونو جمع کنید و در جایی که در صفحه آخر هر مرحله براش در نظر گرفته شده بنویسید.

برای روزهایی که توجه‌تون خوب بوده دو امتیاز و برای روزهایی که متوسط بوده یک امتیاز، برای روزهایی هم که ضعیف بوده امتیاز صفر به خودتون بدید.

روزهایی که کاملاً موفق بودید دو امتیاز و روزهایی که نسبتاً موفق شدید یک امتیاز و برای روزهایی هم که موفق نبودید امتیاز صفر در نظر بگیرید.

مرحله دوم

خب، انشاالله که تا اینجا خوب پیش رفته باشید. در این مرحله اول لیستی از خواسته‌های معمولی شما رو که در طول روز به آن برمی‌خورید لیست کرده‌ایم، تا منظور ما رو از خواسته بهتر بفهمید بعد برای یک ماه هر روز تاریخ آن روز رو در محل تعیین‌شده می‌نویسید و در آخر هر روز یکی از این خواسته‌ها (یا شبیه اینها) رو که در طول روز بهش برخوردید در صفحه می‌نویسید و فکر می‌کنید برآوردن آن خواسته از روی عقل بوده یا نه؟ و چیزی که عقل می‌گه رو هم در همان صفحه در زیر خواسته‌تون می‌نویسید. این کارها برای اینه که همهٔ کارهامون عقلانی بشن. در ضمن، گفتارها راهنمای خوبی برای انتخاب کار اون روزند. با توجه به گفتار، کار روزتون را انجام بدید، هم باید به گفتارها فکر کنید و هم مراقب باشید در انجام کار، عقلمون راهنمامون بشه.

مرحله سوم

خب، در ماه گذشته تا اندازه‌ای تجربه پیدا کردید و حالا بهتر از قبل می‌تونید خواسته‌هاتون رو بشناسید و با عقل‌تون مشورت کنید، حالا به مدت یک ماه مثل ماه پیش، هر هوس یا فکر بدی به سرتون زد باید باهاش مبارزه کنید، اما این بار هم سریع‌تر جواب هوستونو بدین و هم این‌که این ماه، ما لیست براتون نگذاشته‌ایم. هر هوسی که به سرتون زد، همون موقع، بلافاصه با عقل مشورت کنید و جوابشو بدین، و کاری رو که نباید انجام بدین، ندین و کار درست رو انجام بدین.

این ماه سعی کنید صدای عقلتونو زودتر بشنوید.

مثل گذشته، آخر شب نتیجه رو در کتاب ثبت کنید.

گفتارها رو هم با دقت بخونین تا انرژی لازم برای شنیدن صدای عقل داشته باشین. امتیازدهی مثل دو مرحله قبل است.

کتاب هر دانایی نمی تواند! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به تمام کسانی که علاقه‌مند هستند تغییراتی مثبت و ماندگار در تعاملات و زندگی روزمره‌شون بدن، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب هر دانایی نمی تواند!

می‌دونید فرق ما چیه؟ فرق ما با چی، چیه؟ ما هر روز که بزر گتر می‌شیم با دیروز و پریروز و پس پریروزمون فرق کرده ایم، چون هر روز بیش‌تر و بهتر فرق خوب و بد را تشخیص می دیم. اما گاهی اوقات میخوایم یه کاری کنیم که خوب نیست، این را هم میدونیم که کار بدیه، اما انجامش میدیم. چرا نمیتونیم جلوی خودمونو بگیریم؟ چرا اون کار رو می کنیم؟

ما هر روز که بزرگ تر میشیم چون بین خوب و بد را راحت‌تر تشخیص میدیم، پس داناتر می شیم. چون دانایی یعنی بین خوب و بد رو به درستی تشخیص بدیم. اما آیا دانا شدن کافیه؟

نه! چرا؟

چون هنوز گاهی زورمون به خودمون نمی رسه و گاهی کارهای بد میکنیم. این نشون می ده که دانایی کسی را به جایی نمی رسونه.

دانایی وقتی کار سازه که همراه توانایی باشه. یعنی شخص قدرت و نیرو و اراده داشته باشه که به دانایی اش عمل کنه. خیلی خوبه آدم توانا باشه، نه؟

توانا کسیه که هر کاری عقلش بهش میگه بتونه انجام بده، و از هر کاری که دلش میخواد ولی عقل 􀀯ش بهش می گه درست نیست بتونه پرهیز کنه. آدم دانایی که توانا هم باشه، کارش درسته.

خب، حالا به چند سؤال زیر توجه کنید و پاسخ هوشمندانه بدید.

•من غذایی را دوست ندارم، ولی میدونم که برای سلامتی بدنم‌ خوبه، آن را بخورم بهتره یا نخورم؟

•اول برم بازی کنم یا اول تکلیف مدرسه ام را انجام بدم؟ کدوم‌ بهتره؟

•وقتی مامان یا بابا از من می خوان یه کاری انجام بدم، سرم داد بزنن بهتره یا با محبت بهم بگن؟

•اگر من در کار خونه کمک کنم بهتره یا نکنم؟

•اگر مامان بابا فکر کنن من مسائل را می فهمم درست تره یا فکر کنند هنوز بچه‌ام و چیزی نمی‌فهمم؟

•وقتی آدم بزرگ می شه، فکر می کنید بیش‌تر افسوس چی رو می‌خوره؟ این که به موقع بازی نکرده، یا به موقع درس نخونده؟

جواب همه ی سؤال‌های بالا خیلی مشخص و واضحه، نه؟ ولی مشکل اینه که وقتی قراره یه تصمیم بگیریم، اتفاقات آن قدر سریع و پشت سر هم می‌افتن که به همین سؤال های ساده هم جواب اشتباه میدیم و تصمیم نادرست می‌گیریم.

چطور این مشکل را حل کنیم!؟ جوابش اینه که خودمون باید مشکل رو حل کنیم، یعنی با دانایی و توانایی این مشکل رو از سر راه برداریم. کس 􀀯 ی نمی تونه به جای ما اراده به خرج بده، کسی هم نمیتونه به جای ما توانا بشه. به همین دلیل الان می خوایم وارد یک کار خیلی پراهمیت بشیم، کاری که خیلی از بزرگ‌ترها درش موندن؟ چطوری؟

ما می‌خوایم وارد علم خود شناسی بشیم، یعنی علمی که دانایی و توانایی رو در ما تقویت کنه. مطمئنیم به یاری خدا از پس آن برخواهیم آمد.

خوبه؟