دانلود و خرید کتاب بازگشت نیکلاس اسپارکس ترجمه فرسیما انصاری
تصویر جلد کتاب بازگشت

کتاب بازگشت

انتشارات:نشر مون
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۰از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بازگشت

کتاب بازگشت نوشته نیکلاس اسپارکس است که با ترجمه فرسیما انصاری در نشر مون منتشر شده است.

درباره کتاب بازگشت

 ترِوِر بِنسون، پزشک تحت درمان و سرباز جانباز جنگ است. ترور هیچوقت در زندگی‌اش تصمیم نداشته به نیوبرن شهر زادگاهش برگردد اما بعد از زخمی شدن در جنگ راه دیگری جز برگشتن شهر قدیمی‌اش ندارد. ترور به نیوبرن می‌رسد، او متوجه می‌شود همه چیز تغییر کرده است. ترور تصمیم می‌گیرد در کابین پدربزرگش که حالا مرده است در آرامش زندگی کند. اما کمی بعد زنی به نام ناتالی را ملاقات می‌کند و این دیدار، آرامش او را تبدیل به اشتیاق می‌کند.

 البته همه‌چیز همین‌جا تمام نمی‌شود؛ او دختری نوزده ساله به نام کالی را می‌بیند، دختر رفتاری عجیبی دارد و بعدا مشخص می‌شود کالی تنها همنشین پدربزرگ ترور تا آخرین روز زندگی‌اش بوده است. کالی رازی برای مخفی کردن دارد که به مرگ مشکوک پدربزرگ مربوط می‌شود. بازگشت ترور به نیوبرن، بازگشتی است عجیب که در ادامه اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی زیادی می‌سازد. 

نشریه بوک پیج درباره کتاب بازگشت می‌گوید: «ریتم آرام این رمان می‌تواند شما را از دغدغه‌های زندگی ماشینی و روزمره دور کند»

خواندن کتاب بازگشت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب بازگشت

همهٔ کابینت‌های آشپزخانه را خالی کردم و به‌جز چند شیشه عسل، باقی را دور ریختم؛ از جمله یک جعبه بیسکویت ترد نم‌زده، شیشه‌های تقریباً خالی کرهٔ بادام‌زمینی، مربا و کیسه‌ای سیب خشکیده. کشوها هم تا خرخره پر بود از چیزهای به‌دردنخور: کوپن‌های تاریخ‌گذشته، شمع‌های نصفه‌نیمه، آهن‌رباها و خودکارهای خشک‌شده که همگی از سطل‌زباله سر درآوردند. یخچال تقریباً خالی و به‌طور عجیبی تمیز بود و از کپه‌های کپک‌زده یا بوهای حال‌به‌هم‌زنی که انتظار داشتم خبری نبود. یک کوه خرت‌وپرت از خانه بیرون بردم تا سر فرصت از شرشان خلاص شومبیشتر مبلمان خانه بیش از نیم‌قرن سن داشتند و پدربزرگ هم مختصری اهل احتکار بود و بعد چند گروه خدماتی استخدام کردم که به کارهای دشوارتر رسیدگی کنند. از پیمانکاری خواستم دستی به سروروی یکی از سرویس‌ها بکشد؛ لوله‌کشی آمد که نشتی شیرآلات آشپزخانه را بگیرد؛ چند کارگر متخصص سرتاسر کف خانه را صیقل دادند، رنگ جلا زدند و دیوارهای داخل خانه را نقاشی کردند و سرانجام در پشت خانه را عوض کردم. در قدیمی، نزدیک چهارچوب، چاک خورده بود و شکاف‌هایش را با تخته‌های چوبی پوشانده بودند. دست آخر بعد از اینکه تعدادی نظافتچی بالا تا پایین خانه را تمیز کردند، لپ‌تاپ را به وای‌فای تازه‌ام وصل کردم و برای اتاق پذیرایی و اتاق‌خواب مبلمان جدید و برای اتاق نشیمن تلویزیونی تازه سفارش دادم. تلویزیون قدیمی خانه آنتن‌های خرگوشی داشت و اندازهٔ صندوقچهٔ گنج بود. قصد داشتم مبلمان قدیمی پدربزرگ را به خیریهٔ گودویل ببخشم، اما مؤسسه، با وجود اصرار من بر عتیقه بودن همهٔ اسباب و اثاثیه، هیچ‌کدام را نپذیرفت و درنتیجه همه دور انداخته شدند.

ایوان‌ها در مقایسه با سایر بخش‌های خانه وضع بهتری داشتند و برای همین بیشتر صبح‌ها و بعدازظهرها را آنجا می‌گذراندم. داستان نفتالین‌ها هم از همین‌جا شروع شده بود. حقیقت این است که متأسفانه بهار جنوب تنها به عطر گل‌ها و زنبورهای عسل و غروب‌های دل‌انگیز ختم نمی‌شود، مخصوصاً اگر در جایی زندگی کنید که هم‌جوار رودخانه است و بیشتر به حیات‌وحش شباهت دارد. این اواخر هوا گرم‌تر شده بود و درنتیجه مارهای منطقه از خواب شیرین زمستانی بیدار شده بودند. امروز صبح، که با لیوان قهوه‌ام سرخوش از خانه بیرون زدم، یکی از آن چاق‌وچله‌هایش را در ایوان پشتی دیدم. بعد از اینکه خوب از دیدن این مهمان ناخوانده زهره‌ترک شدم و نیمی از قهوه‌ام را هم روی پیراهنم ریختم، سریع جیم شدم داخل خانه. 

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۵۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۹۶ صفحه

حجم

۳۵۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۹۶ صفحه

قیمت:
۹۴,۵۰۰
تومان