کتاب پنج پله نردبان رهبری
معرفی کتاب پنج پله نردبان رهبری
پنج پله نردبان رهبری میکروکتابی دربردارنده چکیده کتاب جان مکسول است که در انتشارات لیوسا به چاپر سیده است.
درباره میکروکتاب پنج پله نردبان رهبری
میپرسی از این کتاب چه عایدت میشود؟ از نردبان پنج پلهای موفقیت در رهبری و ریاست بالا میروی.
تابهحال برای رئیسی کار کردهای که خیال کند وجودِکلمهی «مدیر» در عنوانِ شغلیاش خودبهخود از او رهبر و رئیسی عالی میسازد؟ اگر چنین رئیسی داشتی، پس میدانی که اینجور افراد معمولاً شایستهترین رهبران قابلتصور هستند.
بهترین رهبران میدانند که جایگاه قدرت و اختیارداری صرفاً اولین قدم در راهِ رهبر و رئیسی عالی شدن است، و نکات برجستهی این کتاب به تو پنج قدمی را نشان میدهد که هر کسی میتواند بردارد تا از آن قبیل رهبرانی بشود که مردم مایلند پیروش باشند.
بعد از خواندن این نکات میآموزی که:
• نیروی دریایی امریکا چه درسی میتوانددربارهی رهبری به تو بدهد؛
• چرا بهتر است بهجای یک گله گاومیش، یک گله غاز بشوی؛ و
• چطوری میتوانی میراثی از خودت به جا بگذاری.
خواندن کتاب پنج پله نردبان رهبری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقه مندان به کتابهای حوزه مدیریت و رهبری مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب پنج پله نردبان رهبری
یا تابهحال رئیسی داشتی که یکعالم اختیارات رسمی داشته اما ذرهای استعداد رهبری نداشته؟ در این صورت تجربهٔ کار با رهبرِ موقعیتی را داشتی؛ یعنی کسی که روی اولین پلهٔ نردبان رهبری است و خیال میکند که موقعیت و مقام شبهتنهایی به او قدرت فرماندهی میدهد.
متأسفانه رهبرانِ موقعیتی فقط انرژیشان را هدر میدهند و نمیتوانند بیشترین بهره را از زیردستانشان ببرند. بهعلاوه، وقتی مقام رسمی تنها عاملی باشد که به رهبری تو رسمیت ببخشد، مجبوری تمام مدت از قدرت و نفوذت دفاع کنی.
درواقع، ما اغلب میبینیم که رهبرانِ موقعیتی طبق قوانین قرون وسطایی رفتار میکنند و دغدغهشان این است که ارتشی بزرگ و قلعههایی مستحکم فراهم بیاورند تا از قدرتشان محافظت کنند. دردنیای واقعی، مدیری راتصور کن که مدام در این فکر است بیشترین تعداد کارمند را دور خودش جمع کند و بالاترین مبلغ بودجه را بهدست بیاورد تا خودش را مهم جلوه بدهد.
رهبرِ موقعیتی با بدتر جلوه دادنِ رهبریِ ضعیفش، در هدایت کارکنانش به مشکل برمیخورد. شاید به زیردستانش دستور بدهد، اما آنها کاری را انجام میدهند که بهطور مشخص ازشان خواسته شده، وگاهی فقط کمی بیشتر.
درسی که از این قسمت میگیری این است بهجای اینکه مقام و موقعیت رهبری را هدف قرار بدهی، بهتر است آن را نقطهٔ شروع بدانی. این فرصتی است تا راهت را بهسوی رهبری باز کنی و تأثیری ماندگار به جا بگذاری.
یک راه دیگر هم هست که میتوانی آن را در نظر بگیری؛ بااینکه ممکن است موقعیت و مقامی تعریفشده در شرکت داشته باشی، باز هم باید ارزشهای اصلیات را انتخاب کنی و تصمیم بگیری که کارهای را به چه روشهایی انجام بدهی. درنهایت، میتوانی هر نوع شیوهٔ رهبری را بهشرطی که مؤثر واقع بشود و با واقعیت وجودیات همخوانی داشته باشد، بهکار بگیری.
مدیرعامل سابق شرکت هواپیمایی ساوتوست زمانی این را فهمید که شاهد رفتار دو طرف یک دعوا در دادگاه بود. یکی از طرفین رفتاری سیاستمدارانه و خونسرد داشت، آن یکی بهشدت خشن و دستخوش هیجاناتش بود. اما با وجود روش رفتاری متفاوتشان، هر دو فوقالعاده موفق بودند. اینطوری بود که او متوجه شد آدم باید شخصیت و خصوصیاتش را در هر موقعیتی لحاظ کند.
حجم
۱۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۱۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه