کتاب خودباخته

کتاب خودباخته اثری جامعه‌شناختی از سیدمحمدحسین امامی و ویراستاری فاطمه زین الدینی است که در انتشارات سیمای فلق به چاپ رسیده است.

درباره کتاب خودباخته

مردم کشور ایران با آراء و سلیقه‌ها و نظرات مختلف، جریان زندگی خود را به شکل‌های گوناگونی اداره می‌کنند و علاوه بر این، مختصات سیاسی کشور ما در جهان معاصر با تمام دشمنی‌ها و موانع و فشارها، شرایط ویژه‌ای را رقم زده است و بعضی معاندین در این فضا با استفاده از تکنولوژی و فناوری رسانه‌ای، با نشر اکاذیب و شایعات، سعی دارند اعتقادات و ارزش‌های اسلامی را در نظر مردم کم‌رنگ نمایند که تا اندازه قابل توجهی، به مدد وضعیت اقتصادی بی‌ثبات، موفق بوده‌اند.

اما سخن از خودباختگی برخی از افراد و اقشار مختلف است؛ از استاد دانشگاه تا مدیر دولتی، پزشک و مهندس و کارمند تا سایر مشاغل با رتبه‌ها و سِمَت‌های گوناگون که کشور را در برابر تمام ناملایمات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، ذلیل و خوار، تلقی نموده و مدام با رفتار و گفتارشان در زمین دشمن بازی می‌کنند و نه تنها کمکی نکرده؛ بلکه بارقه‌های امید و پیشرفت را با سیاه نمایی‌های مکرر از بین می‌برند و جلوه‌های خمودگی و کسالت و نا امیدی را فریاد می‌زنند.

دکتر سید محمدحسین امامی در این کتاب دلایل و عوامل ایجاد خودباختگی، سرخوردگی و نا امیدی را تشریح کرده، به نقد و بررسی روابط اسلام و ایران و تأثیر آن بر وقوع انقلاب اسلامی پرداخته و جهالت و بی اطلاعی نسبت به تاریخ دینی مذهبی و جایگاه اسلام و مذهب تشیّع در ایران را که از دلایل مهم خودباختگی می‌‌داند، بررسی کرده است.

 خواندن کتاب خودباخته را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به مطالعات فرهنگی و اجتماعی مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب خودباخته

از بین تمام موجودات، فقط انسان می‌تواند هویت خود را متحول کند و آن را به عرش یا برعکس به فرش برساند؛ به عبارت دیگر؛ انسان می‌تواند با قدرت عقلی که خداوند متعال در اختیارش قرار داده، آگاهانه هویت خود را بازیابی کند و ترقی بخشد یا اینکه دچار غفلت گشته و خود را فراموش کند. شاید برای خوانندگان و مخاطبان محترم این سؤال مطرح باشد که خود فراموشی چه ارتباطی با موضوع و اسم کتاب دارد؟!

در پاسخ باید بگویم وقتی انسان دچار غفلت از هویت واقعی خویش شود آن‌وقت است که تحت سیطره بیگانه و نیروی غیرخودی قرار می‌گیرد؛ یعنی روح انسانی خود را پایمال کرده و به موجودی پست تبدیل می‌گردد.

در کتاب آسمانی قرآن کریم، معجزه جاوید پیامبر اکرم (ص)، موارد متعددی از غفلت و سرسپردگی انسان به غیر خدا را تبیین و هشدار داده و پیروی از شیطان، هوای نفس و تقلید کورکورانه را نکوهش کرده است. در روایات هم به این موضوع پرداخته شده و شهید مطهری در کتاب "مسیری در نهج البلاغه" به بحث و بررسی آن روایات پرداخته است.

مگر می‌شود انسان از خود غافل شود و خود را فراموش کند یا آنکه خود را بفروشد؟ مگر خود زیانی هم ممکن است؟ چگونه انسان در ذات خویش دچار زیان می‌شود؟۱

اگر به آیات قرآن در این زمینه توجه کنیم نکات ارزشمندی نصیب ما می‌شود:

«وَلا تَکُونُوا کالّذینَ نَسُوا اَللهَ فَأنساهُم أنفُسَهُم» (حشر: ۱۹)

ترجمه: و همانند آنان نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا هم آنان را نسبت به خودشان دچار فراموشی کرد.

مرحوم کافی (ره) در منابر خود، این آیه شریفه را با نقل یکی از داستان‌های بنی‌اسرائیل، به این مضمون ذکر می‌کرد که خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی (ع) خطاب فرمود: موسی برو به فلان شخص از بنی‌اسرائیل بگو که خدا بدترین درد را به تو می‌دهد؟! موسی عرض کرد خدایا بدترین دردی که به یک بنده می‌دهی چیست؟ خطاب فرمود: موسی بدترین درد آن است که کاری می‌کنم دیگر نتواند با من حرف بزند، نتواند عرض حاجت کند، کاری می‌کنم که خودش را هم فراموش کند؛ و این واقعاً بدترین درد است که خدا، انسان را به حال خویش رها کرده و از یاری و حفاظتش محروم سازد. انسانی که سرسپرده غیر خدا می‌شود، غلام حلقه به گوش شیطان شده و به دنبال انجام فرامین شیطانی است، اگر به دید سیاسی اجتماعی به این انسان نظر شود؛ او موجودی است که حاضر است حتی برخلاف مصالح جامعه و کشورش دست به هر کاری بزند، در سالهای اخیر، ترور دانشمندان هسته‌ای کشورمان به دست مزدورانی داخلی، نمونه بارز چنین انسانی را نشان داد. در این زمینه به آیات زیر از قرآن کریم اشاره می کنیم:

«بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ» (بقره: ۹۰)

ترجمه: آنچه خود را به آن فروختند بد چیزی است.

«الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا یؤْمِنُونَ» (انعام: ۱۲)

ترجمه: آنان که دچار خودزیانی شدند، پس آنان ایمان نمی‌آورند.

حرکت نکند خود را نمی‌یابد و گرفتار از خود بیگانگی و خود فرام