کتاب وارن بافت در باب کسب و کار
معرفی کتاب وارن بافت در باب کسب و کار
کتاب وارن بافت در باب کسب و کار اثری از ریچارد جی. کانورز است که با ترجمه سیدناصرالدین گشتائی، ملیحهسادات رسولی و نادر خاصی در انتشارات الماس دانش به چاپ رسیده است.
درباره کتاب وارن بافِت در باب کسبوکار
در این کتاب اصولی از زبان وارن بافت، فرزانهٔ اوماها درباره کسبوکار میخوانید. اکثر کتابهایی که دربارهٔ وارن بافت نوشته شدهاند روی نحوهٔ سرمایهگذاری وی و چگونگی الگوبرداری از او تمرکز دارند. ریچارد جی. کانورز که درصدد بود درسی درباره بافت در دانشگاه واشنگتن و مؤسسهٔ آموزشی مادامالعمر سَنت لوئیس ارائه کند،با او ارتباط گرفت در ژانویهٔ سال ۲۰۰۷ به دعوت او به اوماها سفر کرد و او را در دفتر کارش ملاقات کرد.
این کتاب متفاوت است و دربارهٔ سرمایهگذاریهای بافت یا نحوهٔ الگوربرداری از وارن بافت نیست. بلکه راجع به اصول و فعالیتهای وی در زمینهٔ مدیریت کسبوکار است. دربارهٔ روش تعامل و رفتار منصفانه و صادقانه با کارکنان و سهامداران، حکمرانی شرکتی مسئولانه، رفتار، اخلاق، صبر و پشتکار، پذیرش اشتباهات، شوق کار کردن، سرگرمی و شوخطبعی است. آیا میتوان همهٔ اینها را از یک نفر آموخت؟ کانورز عقیده دارد بله، میشود. افرادی وجود دارند که آنقدر منحصربفرد و خاص هستند که کلمات یارای وصف آنها را ندارند. ذکاوت جزء شخصیت اوست. در درستکاری نمیتوان از او پیشی گرفت. صبر، نظم و خردمندی او فوقالعاده است.
این کتاب مجموعهای منتخب از نامههای خودِ بافت برای سهامدارهای برکشایر هاتاوی است که طی چهار دهه (۱۹۷۷-۲۰۰۸) نوشته شدهاند.
کانورز درباره این نامهها میگوید: «برای من سختترین کار این بود که تصمیم بگیرم کدام نامهها را در کتاب نیاورم. تأکید میکنم که کل نامههای او را بخوانید. این نامهها در وبسایت برکشایر هاتاوی به صورت رایگان در دسترس قرار دارد. همچنین توصیه میکنم کتاب سرمایهگذار باهوش نوشتهٔ بنجامین گراهام را بخوانید.»
خواندن کتاب وارن بافت در باب کسب و کار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه مدیرانی که میخواهند مدیران بهتری باشند مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب وارن بافت در باب کسب و کار
هدف مورد ادعای ما این است که برای کسبوکارها – خصوصاً کسبوکارهایی که توسط خانوادهها ایجاد شده – فرصت بخریم. راه رسیدن به این هدف شایستگی برای آن است. یعنی باید به وعدههای خود عمل کنیم؛ از سرمایهگذاری قرضی روی کسبوکارهای خریداری شده اجتناب کنیم؛ به مدیران خود استقلالی غیرمعمولی دهیم؛ و شرکتهای خریداری شده را در خوشیها و ناخوشیها حفظ کنیم (هرچند ما خوشیهای بیشتر و بیشتر را ترجیح میدهیم).
سوابق ما با حرفهایمان همخوانی دارد. هرچند اکثر خریدارهای رقیب از راه دیگری میروند. از نظر آنها خریدها «کالا» هستند. قبل از اینکه جوهر امضای قراردادهای خریدشان خشک شود به فکر «راهبردهای خروج» هستند. بنابراین زمانی که با فروشندههایی روبرو میشویم که حقیقتاً نگران آیندهٔ کسبوکار خود هستند، از یک مزیت قطعی برخورداریم.
سالها پیش رقبای ما به «عاملهای خرید استقراضی» مشهور بودند. اما اسم خرید استقراضی بد شد. بنابراین شرکتهای خریدار تصمیم گرفتند که به روش اوروِلی لقب خود را عوض کنند. اما اجزاء اصلی فعالیتهای قبلی خود از جمله ساختارهای قیمتی و علاقه به استقراض را تغییر ندادند.
نام جدید آنها به «سرمایهگذاری خصوصی» تغییر کرد، نامی که حقایق را وارونه نشان میدهد: خریداری یک کسبوکار توسط این شرکتها اغلب به کاهشهای شدید در سهم سود سهام ساختار مالی شرکت خریداری شده نسبت به سهمی که قبلاً داشت، منجر میشود. در حال حاضر برخی از شرکتهایی که دو یا سه سال پیش خریداری شدند در معرض خطر جدی قرار دارند، زیرا بدهی آنها توسط خریدارهای سرمایهگذاری خصوصی روی هم انباشته شده است. اکثر اوراق بدهیهای بانکی زیر ۷۰ سِنت فروخته میشوند و بدهیهای عمومی ضرر بیشتری متحمل شدهاند. شایان ذکر است که شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی در تزریق سهم صاحبان سهام عجلهای ندارند. بلکه سرمایههای باقیماندهٔ خود را خیلی خصوصی نگه میدارند.
حجم
۳۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۴ صفحه
حجم
۳۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۴ صفحه