کتاب اقلیم ها
معرفی کتاب اقلیم ها
کتاب الکترونیکی «اقلیم ها» نوشتهٔ نوری بیلگه جیلان و پئریکا گلیاری با ترجمهٔ پدرام رمضانی در انتشارات شوند به چاپ رسیده است. این کتاب را میتوانید از طاقچه دریافت کنید.
درباره کتاب اقلیمها
به باور رابین وود، سینمای جیلان اندوهی را به تصویر میکشد که گویی روایتگر فقدان ذاتی یا رنج است؛ جهان تیره و تاری که رنج نهفته در آن بیشتر محصول اندوهی درونی و وجودی است تا شرایط بیرونی و اجتماعی. این سبک روایت برخلاف ظاهرش در بطن خود بسیار انگیزهبخش است.
این کتاب فیلمنامه یکی از پرآوازهترین آثار جیلان است به نام «اقلیمها» که به همراه نقدی از رابین وود و گفتگویی با فیلمساز در تلاش است امکان بررسی دقیقتر یکی از فیلمهای برجسته جیلان را فراهم آورد و کلیتی از جهان فلسفی فیلمساز هم به مخاطب ارائه دهد.
درباره جیلان
جیلان در سال ۱۹۵۹ در استانبول به دنیا آمد. او هم عکاس است و هم کارگردان و شاید همین بخش عکاس اوست که تصویرسازیهای فیلمهایش را نیز متفاوت کردهاست. علاوه بر این علاقهٔ او به ادبیات نیز در قصه پردازیهای اصیل آثارش هویداست. جیلان آگاهانه و با علاقه از سنت هنری اروپایی میکلآنجلو آنتونیونی، تئو آنگلوپولوس و جهان سینمایی آندری تارکوفسکی پیروی میکند، و با این وجود که یک تصویرسازی پرشور را به مخاطب هدیه میکند؛ اما از زمان، مکان و روایت هم در آثارش غافل نمی شود. او هم یک استاد است و هم یک سینماگر صاحب سبک و خاص که هنرمندانه روی ضمیر ناخودآگاه تماشاگر اثر میگذارد. از دیگر آثار جیلان میتوان به سه میمون، خواب زمستانی و روزی روزگاری آناتولی اشاره کرد.
کتاب اقلیم ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به کسانی که به سینمای مفهومی و عملگرا همراه با تصویرپردازیهای برجسته علاقه دارند، پیشنهاد میشود این کتاب را بخوانند و آثار جیلان را دنبال کنند.
بخشی از کتاب اقلیم ها
نمای نزدیک از صورت بهار... بهار به یکی از ستون ها تکیه داده است (به طرفی که نگاه می کند می تواند گوسفندهایی باشند و صدای زنگوله های شان به گوش برسد... توریست ها؟)...
در صورت بهار حسی کینه جویانه موج می زند. شاید هم گریه می کند. نیمی از صورت اش در سایه است. به راه می افتد.
دوربین (استیدی کم) از پهلو او را دنبال می کند. دوربین از کنار ستون ها می گذرد. آن سوتر، عیسی نمایان می شود. عیسی جلوی ستونی ایستاده و یادداشت هایی برمی دارد. در نمایی نزدیک، بهار در حالی که در فکر است از پشت سر می آید و سرش را به عیسی تکیه می دهد. عیسی لبخندی به او می زند، اما همچنان به کارش ادامه می دهد... بهار دوباره دور می شود. کمی آن سوتر روی سنگی می نشیند. به عیسی نگاه می کند.
(از نمای زاویهٔ معکوس بهار، عیسی دیده می شود) عیسی برای آن که از ستونی عکس بگیرد، عقب عقب می رود و پایش گیر می کند و می افتد. فوری خودش را جمع میکند و بلند میشود. به سمت بهار نگاه می کند و لبخند می زند. بهار به نظرش بامزه میآید و می خندد (برای آن که عیسی نبیند، رو به دوربین می کند و می خندد. مدتی از پشت، ِسر بهار را می بینیم. تصویر عیسی فیداوت می شود. باد می وزد. بهار دوباره رو به دوربین می کند. او گریه کرده است یا گریه می کند. اشک هایش را پاک می کند و...).
(استیدی کم)
حجم
۵۹۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۵۹۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه