کتاب ابزارها و سلاح ها
معرفی کتاب ابزارها و سلاح ها
کتاب ابزارها و سلاح ها نوشته برد اسمیت و کارول براون است که با ترجمه محمد رهبان منتشر شده است. کتاب ابزارها و سلاح ها درباره بیمها و امیدهای عصر دیجیتال و درسهای مایکروسافت برای مدیران است.
درباره کتاب ابزارها و سلاح ها
نظارت الکترونیکی، فناوری و امنیت عمومی، حریم خصوصی، امنیت سایبری، حفاظت از دموکراسی، رسانههای اجتماعی، دیپلماسی دیجیتال، حریم خصوصی مصرفکننده، اینترنت پرسرعت روستایی، سرمایه انسانی، هوش مصنوعی و ابعاد گوناگون تأثیرگذاریاش بر جامعه، نقش مهم چین و تقابلش با آمریکا، از جمله موضوعات دنیای جدید است. اقتصاددانان و سیاستمداران ممکن است از زوایای محدود این موضوعات را بررسی کنند و راهحلهایی هم برای آنها داشته باشند؛ اما زاویه دید کسبوکارها متفاوت است. مدیران کسبوکارها باید از زاویهای متفاوت نسبت به سیاستمداران این مسائل را ببینند؛ به گونهای که هم خیر و صلاح جامعه را رعایت کرده و هم منافع کسبوکارهایشان را دنبال کنند.
این کتاب از منظر بررسی متفاوت مسائل کلان حاکم بر کسبوکارها اهمیت ویژهای دارد. معمولاً در چنین کتابهایی دیدگاههایی سرد و بیروح ارائه میشود؛ یا معمولاً با محتواهای انگیزشی و چگونگی مدیریت روبهرو میشویم. کمتر کسی به مسائل کلان حاکم بر کسبوکارها از زاویهای چنین پرداخته است. اهمیت این کتاب در این است که توسط حقوقدانانی نوشته شده که کسبوکارهای فناوری را درک میکنند و سالها کنار یکی از مهمترین کسبوکارهای فناوری جهان یعنی مایکروسافت بودهاند. بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت، در مقدمه به نقش مهم نویسندگان کتاب بر سرنوشت مایکروسافت تأکید کردهاند. زبان حقوق فناوری اهمیت زیادی در آینده کسبوکاری فناوری دارد و بدون درک و تبیین این زبان نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که رشد سالم کسبوکارهای حوزه اقتصاد نوآوری را شاهد باشیم.
خواندن کتاب ابزارها و سلاح ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به صاحبان کسب و کارهای نوپا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ابزارها و سلاح ها
برد به استراتژی حقوقی مان در آن پرونده شکل داد و بعد کاری کرد که دستکم به همان اندازه مهم بود؛ باعث و بانی تغییر فرهنگی و استراتژیک بزرگی در شرکت شد. آن تغییر محور مباحث این کتاب است. در اوایل کار مایکروسافت افتخار میکردم که زمان خیلی کمی را به گفت وگو با مسئولان دولت فدرال سپری میکنیم. به افراد میگفتم «عالی نیست که بدون داشتن حتی یک دفتر کار در واشنگتن دیسی میتوانیم موفق باشیم؟» بعداً به بهایی گزاف؛ یعنی پرونده ضدانحصار فهمیدم که این دیدگاه هوشمندانه نبوده است. بعد از توافق در مورد آن پرونده، برد؛ من و بسیاری از افراد دیگر در مایکروسافت را متقاعد کرد که باید رویکرد متفاوتی را اتخاذ کنیم. سپس به ما نشان داد که چطور این رویکرد را عملی کنیم. برد وکیل است، نه توسعه دهنده نرم افزار و هرچند تسلط بسیار خوبی بر فناوری دارد، اما خیلی شبیه بقیه ما فکر نمیکند (این حرفم در واقع تعریف و تمجید است). متوجه شده بود که باید وقت و انرژی بیشتری را به برقراری ارتباط با ذینفعان گوناگون مثل دولت، شریکها و حتی گاهی اوقات رقبایمان اختصاص دهیم. برد میتوانست دیپلمات بسیار خوبی باشد. توانایی اش در این زمینه با توجه به علاقه اش به روابط بین الملل در جوانی منطقی به نظر میرسد. اینکه تفکر برد به منافع مایکروسافت محدود نبود، نشانه گویایی از شخصیت اوست. اهمیت زیاد فناوری و سیاست های تأثیرگذار بر آن را درک کرده و به این نتیجه رسیده بود که بیرون گود ایستادن نه فقط برای شرکت ما؛ بلکه برای کل صنعت اشتباه است. هرچند موقعیت هایی وجود دارد که باید هر شرکتی راه خودش را برود، اما موقعیت های زیاد دیگری هم وجود دارد که همه میتوانیم از طریق همکاری منافع بیشتری کسب کنیم (برای مثال در مواردی که پای هوش مصنوعی، تشخیص چهره و امنیت سایبری در میان است).
همانطور که برد در این کتاب استدلال میکند، موقعیت های هم وجود دارد که مداخله دولت از طریق رگولیشن بیشتر به نفع همه است (برد آنقدر آگاهی دارد که متوجه شود چقدر عجیب است که یک رهبر کسبوکار به جای قوانین دولتی کمتر، بهدنبال قوانین بیشتر باشد). در همین راستا میدانست که مایکروسافت و سایر شرکتهای فناوری باید با رهبران ایالات متحده، اروپا و دیگر نقاط جهان تعامل بیشتری داشته باشند. روزهای فخرفروشی به نداشتن دفتر کار در واشنگتن دیسی به سر آمده بود.
حجم
۳۳۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۲ صفحه
حجم
۳۳۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۲ صفحه