کتاب زیبایی شناسی محیطی
معرفی کتاب زیبایی شناسی محیطی
کتاب زیبایی شناسی محیطی نوشته مارتین درنتن و جوزف کولارتز است که با ترجمه لیلا سیفیپور منتشر شده است. کتاب زیبایی شناسی محیطی به این میپردازد آیا زیبایی نجات بخش است یا بلای جان بشریت است.
درباره کتاب زیبایی شناسی محیطی
زیباییشناسی محیطی تاریخی طولانی دارد. پیشینهٔ زیباییشناسی محیطی به دورهٔ روشنگری و به اوایل عصر رمانتیسم برمیگردد؛ دورانی که طبیعت، الگویی برای تجربه و داوری زیباییشناسانه بود. در آغاز قرن نوزدهم، تمرکز زیباییشناسی فلسفی به تدریج از طبیعت به سمت هنر رفت. در اواخر دههٔ ۱۹۶۰ که زیباییشناسی محیطی نوپدید، در پاسخ به گسترش نگرانیهای مردمی و سیاسی درمورد زوال و نابودی محیط زیست همچون چهارچوبی آشکار شد، این روند مجدداً تغییر کرد.
پزوهش در زیباییشناسی محیطی، عرصهای جدید از پژوهش در حوزهٔ زیبایی است که تا نیمهٔ اول قرن بیستم، با عنوان زیباییشناسی طبیعت، تأمل و تحلیل میشده است. امروزه با بازاندیشی این مفهوم، محیط در معنای وسیعتری، شامل انسان و تجربیات انسانی نیز میشود. محیط با این تعریف، کانسپتی است که از ریزترین حشرات تا موجودات غول پیکر و از دستساختهها تا پدیدههای طبیعی در جهان و فراتر از آن را دربرمیگیرد و رابطهٔ معنادار بین طبیعت، محیط زیست، محیط انسانی و... را تبیین میکند. گردآورندگان و نویسندگان این کتاب از پژوهشگران صاحبنظر در زیباییشناسی محیط هستند.
خواندن کتاب زیبایی شناسی محیطی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به هنر پیشنهاد میکنیم
درباره نویسندگان کتاب زیبایی شناسی محیطی
مارتین درنتن استاد فلسفه دانشگاه هلند است. او دربارهٔ اخلاق محیطی و اخلاق مکان تألیفات بسیاری دارد.
جوزف کولارتز استاد فلسفه کاربردی مرکز تحقیقات دانشگاه واخنینگن در هلند است. او طیف مطالعاتی وسیعی دارد، اما اخلاق محیطی، خط مشی طبیعت، اخلاق زیستی از شاخصترین مطالعات او به شمار میآید.
بخشی از کتاب زیبایی شناسی محیطی
کارلسون زیباییشناسی تجربی را که جریان اصلی محسوب میشد به خاطر نادیدهگرفتن تفاوتهای میان محیط طبیعی و اثر هنری نکوهش میکند. پیش از این هپبرن نیز استدلال کرده بود که درک طبیعت، دستکم در سه نکتهٔ اساسی با فهم آثار هنری متفاوت است. نخست: میزان درگیرشدن تماشاگران در موقعیت زیباییشناسی طبیعی، به طور معمول وسیعتر از درک اثر هنری است. چنین به نظر میرسد که انسان به هنگام تماشای یک منظره در طبیعت در آن غرق میشود، در حالی که تماشاگران منظرهای از یک تابلوی نقاشی، چون بیرون از محیط نقاشی هستند بر آن تسلط دارند. محیط طبیعی بر مجموعهٔ وسیعتری از حواس تأثیر میگذارد که به طور معمول، در مورد آثار هنری اینطور نیست. حرکتها در محیط طبیعی مثل جریان باد، آب و حرکات تماشاگر ـ اشاره هپبرن به حرکات خلبان گلایدر ـ میتواند تأثیر شگرفی بر تجربهٔ زیباییشناسی داشته باشد. به این معنی که دوگانگی میان سوژه و ابژه از میان میرود و گویی تماشاگر، بازیگر میشود. به گفتهٔ هپبرن: «در این صورت نهتنها مشارکت دوجانبهٔ تماشاگر و ابژه بروز میکند، بلکه تأثیری واکنشی داریم که طی آن تماشاگر خویشتن را به شیوهای نامعمول و زنده تجربه میکند.»
دوم: آثار هنری سنتی، برخلاف ابژههای طبیعی و مناظر، کادربندیشده هستند. هپبرن مفهوم ساختار و کادر را، نه تنها به معنای محدودههای فیزیکی تصاویر به کار میگیرد، بلکه آن را به عنوان تمهیدی کلی، در مفاهیم فراگیرتر هنری نیز توسعه میدهد. هدف این رویکرد به عنوان یک کلیت، جدا کردن و متمایز ساختن آثار هنری، از ابژههای طبیعی و همچنین تمیز آنها از ابژههای مصنوعی یا دستساز فاقد جذابیتهای زیباییشناسانه است. جهان طبیعی، بر خلاف هنر، فاقد کادر است. به نظر میرسد موضوع غیاب کادر، مشکلساز باشد؛ زیرا نداشتن کادر، مانع از ادراک تمامیت فرمی و خصوصیت پایدار در ابژههای هنری میشود. همچنین مسئلهٔ غیاب کادر، ابژههای طبیعی را نامشخصتر و متغیرتر میکند. از طرفی، موضوع «کادربندی» و یافتن ساختار مناسب، شگفتیها و چالشهای پرماجرایی را برای طبیعتگر دانا به وجود میآورد.
حجم
۸۸۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۸۸۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه