کتاب زمانی برای بزرگ شدن
۴٫۸
(۸)
خواندن نظراتمعرفی کتاب زمانی برای بزرگ شدن
محسن مومنی، نویسنده ادبیات جنگ و دفاع مقدس است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«تو ظلمات و تاریکی رستمی را پیدا میکنم. حال و روزش بهتر از من نیست. میلرزد. یواشکی میگویم: «ای کاش اورکتامون رو میآوردیم.»
تا بیاید چیزی بگوید، مین ضدتانکی منفجر میشود و زمین زیر پایمان میلرزد. بچههای گروهانهای دیگر، از چادرهایشان وحشتزده میریزند بیرون. بعضیهایشان انگار که گیج شده باشند دارند به دوروبَر فرار میکنند.
از اینکه ما زودتر آمدهایم، سعی میکنم خوشحال باشم و از سردرگمی آنها لذت ببرم، ولی سوز و سرما و زوزههای باد دل آدم را میریزد. انگار این زوزهها خبر از حادثه تلخی میدهند.
ـ بازم که خراب کردی عمو جعفر!
صدای انزابی را که میشنوم دلهرهام کم میشود. به یاد سرشب که میافتم خندهام میگیرد. وقتی که میخواست بخوابد، چنان خیالش تخت بود که با لباس زیر خوابید.
ـ حرف نباشد!
عمو جعفر را به بهانهای فرستادیم چادر فرمانده. هرچه سر و گوش آب داده بود، چیزی دستگیرش نشده بود.
ـ خیالتون راحت باشه، امشب وضعیت عادیه!
خودمون هم این طوری حدس میزدیم. آخر چه کسی فکرش را میکرد در این هوای سگی، که همینطوری هم طوفان چادرها را از جا میکند، خشم شب بزنند!
با خیال راحت گرفتیم خوابیدیم. برعکس شبهای گذشته حتی موقع خوابیدن اورکت هم نپوشیدیم. اینطور مواقع من چون پوتین ندارم، راحتترم، اما بچهها از ترس چنین لحظهای هر شب با پوتین میخوابیدند ولی امشب...»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۶ صفحه
قیمت:
۷۳,۰۰۰
۳۶,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
برای نوجوان عالیه
من نسخه ی چاپی اش رو خوندم خیلی زیباست
تازه جای جذاب داستان رسیده بودم که تموم شد باورم نمیشه صفحه۲۷۸ مگه میشه؟انگار یهو وسط داستان خوندن کتابو ازت بگیرن،نمیفهمم چرا اینجوری شد،حسابی دلخورم