کتاب بابا لنگ دراز

کتاب بابا لنگ دراز داستان مشهور جین وبستر است که با ترجمه مرضیه حضرتی می‌خوانید. این کتاب مجموعه نامه‌هایی است که دختری به نام جروشا آبوت معروف به جودی، برای پدرخوانده‌اش می‌فرستد!

از بابا لنگ دراز تا به حال اقتباس‌های تئاتری و سینمایی بسیاری صورت گرفته است. نمایش آن در سال ‌۱۹۱۴‌ خوش درخشید. در ‌سال ‌۱۹۱۹‌ فیلم صامت آن با بازی مری پیکفورد ساخته شد اما مشهورترین اقتباس، از آن انیمه‌ای است که توسط استودیو نیپون انیمیشن در سال ۱۹۹۰ ساخته شد و جایزه بهترین فیلم تلویزیونی را از آژانس فعالیت‌های فرهنگی کودکان ژاپن دریافت کرد. این اثر از شبکه‌های تلویزیونی ایران هم پخش شد و مخاطبان بسیاری داشت.

درباره کتاب بابا لنگ دراز

بابا لنگ دراز مجموعه نامه‌هایی است که جودی آبوت برای بابا لنگ درازش، یعنی همان مردی که تصمیم گرفت او را به دانشکده بفرستد، فرستاده است. جودی در پرورشگاه جان گریر بزرگ شد. او زبانی طنزآمیز دارد و البته که متن‌ها و انشاهای جالبی هم می‌نویسد. روزی یکی از خیرین که از اعضای هیئت امنای پرورشگاه است تصمیم می‌گیرد جودی را به دانشگاه بفرستد تا تحصیل کند و نویسنده شود. جالب است که او تا به حال خرچ تحصیل پسرهای زیادی را داده است، اما جودی اولین دختری بود که توانست توجه او را به خودش جلب کند. بهرحال او نمی‌خواهد نامش را فاش کند و از جودی می‌خواهد به نام آقای جان اسمیت خطابش کند. اما جودی، با خلاقیتش، نام او را به بابا لنگ دراز تغییر می‌دهد. 

جودی در دانشکده با دو دختر به نام‌های سالی مک‌براید و جولیا پندلتون آشنا می‌شود و ماجراهایی را که برایش شرح می‌دهد در قالب نامه می‌نویسد. این داستان موفق‌ترین اثر جین وبستر است و موفقیت آن سبب شد تا کتاب بعدی، یعنی دشمن عزیز را هم بنویسد و منتشر کند. او در این کتاب دیدگاه‌های سیاسی خود را هم مطرح می‌کند و یکی از آثاری است که در بهبود وضعیت کودکان بی‌سرپرست نقش داشته است. 

کتاب بابا لنگ دراز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

همه می‌توانند از خواندن داستان جذاب و ماجراهای بامزه جودی آبوت لذت ببرند، اما با این حال خواندن این کتاب برای نوجوانان و جوانان لطف و حلاوت خاصی دارد. 

درباره جین وبستر

آلیس جین چندلر وبستر ۲۴ ژوئیه ۱۸۷۶ در نیویورک به دنیا آمد. مادرش خواهرزاده مارک تواین (خالق کتاب‌های شاهزاده و گدا، ماجراهای تام سایر و هاکلبری فین) و پدرش مدیر مالی مارک توین و ناشر بسیاری از کتاب‌هایش بود.

جین وبستر کتاب بابا لنگ دراز را نوشت و بعد از اینکه این کتاب به موفقیتی چشمگیر پیدا کرد، داستان آن را ادامه داد. کتاب دشمن عزیز که بعد از آن منتشر شد، داستان دوست جودی، سالی مک‌براید است که تصمیم گرفته است تا پرورشگاهی را اداره کند. این داستان نیز از استقبال بالایی برخوردار شد. وبستر در ۱۱ ژوئن ۱۹۱۶ پس از به دنیا آوردن دخترش بر اثر تب زایمان از دنیا رفت.

بخشی از کتاب بابا لنگ دراز

من تمام این تابستان را به شما فکر کردم چون بعد از این همه سال تنهایی و بدون پدر و مادر و سرپناهی، بالاخره یک نفر پیداشده که آینده و زندگی من برایش مهم است.

احساس میکنم که خانواده‌ای پیدا کرده‌ام و حالا به کسی تعلق دارم و از فکرش احساس آرامش عمیقی به من دست میدهد. ولی متأسفانه باید بگویم که وقتی راجع به شما فکر میکنم قوه تخیلم از کار میافتد. من درباره شما فقط سه چیز را میدانم:

شما قد بلندی دارید.

شما ثروتمندید.

شما از دخترها خوشتان نمی‌آید.

فکر میکنم اگر از این به بعد بهتان بگویم "آقای مهربانی که از دخترها خوشش نمی‌آید" به خودم توهین کرده‌ام. یا بگویم "آقای ثروتمند مهربان" این هم مناسب شخصیت شما نیست، چون مثل این است که مهمترین دارایی شما همان پولتان است.

گذشته از این هیچ معلوم نیست که شاید شما تا آخر عمرتان ثروتمند بمانید. خیلی از آدمهای پولدار زیرک ورشکست شده‌اند. اما یکچیزی بدیهی است و آن هم پاهای دراز شماست. برای همین هم من تصمیم گرفتهام که به شما بگویم بابا لنگ دراز.

امیدوارم بهتان برنخورد. این فقط یک اسم بامزه بین من و شماست و خانم لیپت هم از آن خبردار نخواهد شد...