
کتاب شکست خوب
معرفی کتاب شکست خوب
کتاب الکترونیکی «شکست خوب» نوشتهٔ امی ادموندسون و با ترجمهٔ تیم ترجمهٔ نشر ویان، اثری در حوزهٔ روانشناسی کاربردی و یادگیری سازمانی است که نشر ویان آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی مفهوم شکست، انواع آن و نقش آن در رشد فردی و سازمانی میپردازد و تلاش میکند با ارائهٔ چارچوبها و مثالهای متنوع، نگاهی تازه به اهمیت و کارکرد شکست در زندگی و کار ارائه دهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شکست خوب
«شکست خوب» اثری ناداستانی و تحلیلی است که به قلم امی ادموندسون، پژوهشگر حوزهٔ رفتار سازمانی، نوشته شده است. این کتاب با رویکردی علمی و تجربی، به بررسی شکست در سطوح فردی و سازمانی میپردازد و تلاش میکند مرز میان شکستهای سازنده و مخرب را روشن کند. ساختار کتاب شامل دو بخش اصلی است: بخش نخست به معرفی انواع شکست و دستهبندی آنها میپردازد و بخش دوم بر تمرین آگاهی و مهارتهای لازم برای مواجههٔ بهتر با شکست تمرکز دارد. نویسنده با تکیهبر پژوهشهای میدانی، مثالهای واقعی از حوزههای پزشکی، صنعت و ورزش و همچنین تجربیات شخصی خود، نشان میدهد که چگونه میتوان از شکست بهعنوان ابزاری برای یادگیری و نوآوری بهره برد. «شکست خوب» نهتنها به جنبههای روانشناختی شکست میپردازد، بلکه نقش فرهنگ سازمانی، ایمنی روانشناختی و اهمیت گفتوگو دربارهٔ اشتباهات را نیز بررسی میکند. این کتاب برای کسانی که به دنبال درک عمیقتری از فرایند یادگیری از شکست هستند، منبعی قابلتوجه بهشمار میآید.
خلاصه کتاب شکست خوب
کتاب «شکست خوب» با طرح این پرسش آغاز میشود که چرا یادگیری از شکست، با وجود بدیهیبودن آن، در عمل تا این اندازه دشوار است. امی ادموندسون در ابتدا به تجربههای شخصی خود از شکستهای پژوهشی اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه این شکستها به کشفهای مهمی دربارهٔ کار تیمی و ایمنی روانشناختی منجر شدهاند. او توضیح میدهد که بسیاری از ما، بهجای پذیرش و تحلیل شکست، تمایل داریم آن را پنهان کنیم یا دیگران را مقصر بدانیم و همین امر مانع یادگیری و رشد میشود. در ادامه، نویسنده سه نوع شکست را معرفی میکند: شکستهای هوشمندانه (که حاصل آزمایش و جستوجوی آگاهانه در قلمروهای ناشناختهاند)، شکستهای بنیادین (که ناشی از اشتباهات قابل پیشگیری و لغزشهای سادهاند) و شکستهای پیچیده (که در سیستمهای بزرگ و وابسته به عوامل متعدد رخ میدهند). ادموندسون تأکید میکند که همهٔ شکستها ارزش یکسانی ندارند و تنها برخی از آنها میتوانند به یادگیری و پیشرفت منجر شوند. در بخش دوم کتاب، تمرکز بر مهارتهایی است که برای مواجههٔ سالم با شکست لازماند: خودآگاهی، آگاهی از موقعیت و درک سیستمها. نویسنده با مثالهایی از حوزههای پزشکی، صنعت و ورزش نشان میدهد که چگونه ایمنی روانشناختی در تیمها، امکان گفتوگو دربارهٔ اشتباهات را فراهم میکند و از تبدیل خطاهای کوچک به شکستهای بزرگ جلوگیری میکند. در نهایت، کتاب بر اهمیت تغییر نگرش نسبت به شکست و پذیرش آن بهعنوان بخشی جداییناپذیر از فرایند یادگیری و نوآوری تأکید دارد.
چرا باید کتاب شکست خوب را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و مبتنیبر تجربه، به یکی از مهمترین موانع رشد فردی و سازمانی میپردازد: ترس از شکست و ناتوانی در یادگیری از آن. «شکست خوب» با ارائهٔ چارچوبهای عملی و مثالهای واقعی، به خواننده کمک میکند تا میان انواع شکست تمایز قائل شود و راهکارهایی برای مواجههٔ سالم با اشتباهات بیابد. همچنین، کتاب به اهمیت ایمنی روانشناختی در محیطهای کاری و نقش فرهنگ سازمانی در پذیرش خطاها میپردازد. مطالعهٔ این اثر میتواند نگرش افراد و سازمانها را نسبت به شکست تغییر دهد و آن را به فرصتی برای یادگیری و نوآوری تبدیل کند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای مدیران، رهبران تیمها، کارآفرینان، دانشجویان رشتههای مدیریت و روانشناسی و هر کسی که با چالشهای یادگیری، تغییر و نوآوری سروکار دارد، مناسب است. همچنین برای افرادی که به دنبال راهی برای غلبه بر ترس از اشتباه و رشد شخصی هستند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب شکست خوب
«این ایده که افراد و سازمانها باید از شکست درس بگیرند رایج است و حتی بدیهی به نظر میرسد؛ اما بسیاری از ما نمیتوانیم درسهای ارزشمندی که شکستها میتوانند ارائه دهند بیاموزیم. ما انسانها از کار سخت و تأمل در مورد اینکه چه اشتباهاتی را انجام دادیم، خودداری میکنیم. ما از شکستهای خود خجالت میکشیم؛ اما به سرعت شکستهای دیگران را تشخیص میدهیم. ما شکستهای خود را انکار میکنیم، نادیده میگیریم و به سرعت چیزهایی مثل شرایط و اطرافیان خود که مطابق میلمان نیستند را سرزنش میکنیم. هر کودکی دیر یا زود یاد میگیرد که با اشارهٔ انگشت به فردی دیگر از سرزنش خود اجتناب کند. با گذشت زمان این کار به یک عادت تبدیل میشود و ما بهتدریج یاد میگیریم که برای جلوگیری از اینکه ممکن است شکست بخوریم، اجتناب کنیم. در نتیجه، فرصتهای بیشماری را برای یادگیری و توسعهٔ مهارتهای جدید از دست میدهیم. این ترکیب مرموز روانشناسی، جامعهپذیری و پاداشهای سازمانی، تسلط بر علم شکست را بسیار چالشبرانگیزتر از آنچه باید باشد میکند.»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۴۲ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۴۲ صفحه