کتاب از رنج تا رهایی
معرفی کتاب از رنج تا رهایی
کتاب از رنج تا رهایی نوشته ساسان حبیبوند، پرسشهایی مهم در خودشناسی را مطرح میکند که پاسخ دادن به آنها سبب میشود بتوانیم خود را بهتر بشناسیم و از رنجهای زندگی و دردهای آن جلوگیری کنیم.
درباره کتاب از رنج تا رهایی
رنج کشیدن بسیار تلخ است. اضطراب، افسردگی و پرخاشگری و احساسات بسیار دیگری وجود دارند که سبب میشود رنج بکشیم و نتوانیم آنطور که میخواهیم و شایستهاش هستیم، زندگی کنیم. زندگی که آرام باشد و در عین حال از پویایی بهره ببرد، چیزی است که همه ما آرزویش را دارد. اما گاه این نشدنها سبب میشود تا به جای اینکه چارهای بیندیشیم به سراغ ساختن با همان دردهای کهنه و قدیمی برویم. شاید از خود بپرسیم که چرا زندگی با شادی و بدون دغدغه، کنار میرود و در عوض رنج و اضطراب جلو میآید؟ چرا تسلیم چیزی میشویم که انتخابمان نبوده و چطور میتوانیم به جای تسلیم شدن با مشکلاتمان روبهرو شویم و دلیل و ریشه رنجهایمان را پیدا کنیم؟
ساسان حبیبوند در کتاب از رنج تا رهایی به ما کمک میکند تا نگاه تازهای به مسئله پیدا کنیم. او به درستی ما را آگاه میکند که برای رهایی از رنج نسخه فوری و سریعی وجود ندارد و باید به آن، به چشم مسئلهای درونی و فکری نگاه کرد. شاید اگر بگوییم رنجهای آدمیان ناشی از خطاهای شناختی و تفکر غلط و توهم زدگی است و چاره جهل و توهم، بصیرت و آگاهی است، درست گفته باشیم. باید چراغ دانش و آگاهی را پرنورتر کنیم و تاریکی و سیاهی جهل را کنار بزنیم.
از رنج تا رهایی با بیان پرسشهایی مهم در خودشناسی به ما در قرار گرفتن در این مسیر کمک میکند. به این ترتیب میتوان غم و اضطراب را کنار بزنیم و شادی، امید و اطمینان را به خودمان هدیه دهیم.
کتاب از رنج تا رهایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب از رنج تا رهایی را به تمام کسانی پیشنهاد میکنیم که آماده روبهرو شدن با رنجهایشان هستند و دوست دارند با دانش و آگاهی، از تمام اندوه زندگی رها شوند.
بخشی از کتاب از رنج تا رهایی
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در جایی به خاطر رعایت حُجب و حیا حرفی را نزدهاید و اعتراضی نکردهاید در حالی که این سکوت یا به اصطلاح "نجابت" شما با منافع یا حقوق تان در تضاد قرار داشته است و مثلاً باعث شده حقی از شما زایل شود یا ظلمی به شما برود. بعد که فکر میکنید، از خودتان می پرسید: من چرا در آنجا خجالت کشیدم و حرفم را نزدم؟ چرا اعتراض نکردم؟ چرا حقم را به سادگی باختم؟ اینجاست که ارزشی به اسم حجب و حیا یا به اصطلاح، رعایت ادب با حقوق واقعی شما در تضاد قرار گرفته است. اگر کمی دقت کنیم خواهیم دید که به همین ترتیب، بسیاری از باورهای ما دچار تناقض یا تضاد هستند. این تناقض، ابعاد مختلفی دارد؛ بعضی از آموزههای فرهنگی یا تربیتی، با آرامش انسان و نیازهای او در تضادند، برخی با یکدیگر تعارض دارند و بعضی هم با واقعیتهای زندگی ناسازگار هستند (به این موضوع در کتاب "بندباز" مفصلاً پرداختهایم). مثلاً در جوامع سنتی، داشتن "حجب" و "حیا" غالبا یک ارزش است ولی چون حد و مصداق آن مبهم و تعریف نشده است، انطباق با آن مشکلات مختلفی را برای ما ایجاد میکند .
یکی دیگر از مشکل سازترین ارزشها بخصوص در جوامع سنتی، چیزی است که به آن "آبرو" و "حیثیت" میگوییم. به گمانم کلمه "آبرو" به معنای داشتن چهره مثبت نزد دیگران است و "آبرو ریزی" یا "رفتن آبرو" هم یعنی خدشه دار شدن این چهره. پس برای حفظ آبرو لازم است انسان سعی کند از خودش چهره مثبتی نزد دیگران به وجود بیاورد و از این تصویر مراقبت کند. توجیه آن هم اغلب این است که انسان در جامعه زندگی میکند و برای داشتن روابط مطلوب با مردم، ناچار است وجهه خود را نزد عموم حفظ کند. فعلا فرض میکنیم که این توجیه درست است. خوب سؤال اینجاست که حد و مرز این آبروداری کجاست؟ حفظ این چهره مثبت تا کجا لازم است؟ به چه قیمتی باید وجهه خود را حفظ کرد؟ آیا اصلا من میتوانم زندگیم را با ارزشها و انتظاراتی که سرشار از ابهام و تناقض است تطبیق بدهم؟ و برای این انطباق چه فشاری را باید به روان و زندگی خود و خانوادهام وارد کنم؟
خیلی از ما همسرانی را میشناسیم که در حالی که مدت هاست از هم "طلاق عاطفی" گرفته اند، بدون هیچ دلیلی (حتی بدون نیاز مالی) و فقط به خاطر آنچه "حفظ آبرو" مینامند به یک زناشویی نابسامان ادامه میدهند و آسایش خود را قربانی "حرف مردم" میکنند. در فرهنگی که اینها با آن بزرگ شده اند، مهم نیست که انسان از درون زجر بکشد، مهم این است که اوضاع از بیرون قشنگ به نظر برسد! بسیاری پدرها را میشناسیم که از ترس آبرو مانع رشد و تحصیل و بالندگی فرزندشان، بخصوص دخترها، میشوند. این آدمها در حقیقت فرزندشان را زنده به گور میکنند تا جامعه، آنها را به بیغیرتی متهم نکند. تناقض فاحش قانون "آبروداری" با آسایش و رشد انسان این است.
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
نظرات کاربران
خودشناسی کسب دانش نیست، تغییری در نگرش انسان است به خود و همه چیز! با مطالعهی این کتاب واقعاً نگرشام خیلی تغییر کرد و ذهنم از رنجهایی خیالی خالی شد و سبک! مطالعه این کتاب را شدیداً به همه کسانیکه میخواهند به
محتوای کتاب در مورد خطاهای ذهن و اینکه اکتر رنج های ما ناشی از ذهن ماست، خیلی کاربردی بود من سایر کتابهای رونشانسی رو هم خوندم و این کتاب استاد خیلی موثر بود و درراهکا رهای عالی داشت