از ترجمه راضی نبودم. کشش داستان خوب بود ولی آخرش به نظرم جای کار داشت که بهتر تموم بشه

رمان کم نظیری است. ایکاش ایرادهای ویراستاری کمتری داشت.

غلط املایی و تایپی زیاد داره. داستان به سبک بیشتر داستانهای جنایی این سالهای اخیر، مثل دختر گمشده و دختری در قطار و درون آب و....، از فصلهایی تشکیل شده که توسط اشخاص متفاوت در زمانهای متفاوت روایت میشن، روشی که بنظر بعضیا زیادی آبکیه ولی بعضیا خوششون میاد. در کل اگه حوصله‌تون سر رفته و دلت داستانی میخواد که شبیه فیلم کششدار و تصویری باشه به یه بار خوندنش می‌ارزه.

برای من که دنبال کننده ی داستان های جنایی هستم کتاب جذابی بود اما متاسفانه غلط املایی های زیادی داشت از زبان شخصیت های مختلف و در زمان های متفاوت داستان بازگو شده بود اخر داستان خداروشکر غیرقابل پیشبینی و نسبتا جذاب بود بطور کل ارزش خوندن داشت

این کتاب دومین کتابی است که از لوسی فولی میخونم به نظرم نسبت به مهمانی شکار کمی قوی تر کار شده بود البته در رمان مهمانی شکار تشخیص قاتل خیلی سخت تر بود ولی در این کتاب خیلی راحت تر میشد تشخیص داد اما از نظر بازی دادن مخاطب خیلی بهتر از مهمانی شکار بود و در مجموع جذابیت بالایی داشت

ترجمه بسیار بد. فعل‌ها بین مضارع و ماضی در نوسانه و در چند جمله پشت سر هم این اتفاق تکرار شده. بعضی صحنه‌ها حتی اشتباه ترجمه شده و معنی رو برعکس کرده. متاسفم بابت این همه بی‌مبالاتی در انتخاب مترجم.

عروس و داماد، مهمان، ساقدوش داماد، برنامه‌ریز عروسی، ساقدوش عروس و یک جسد😰🧐 در جزیره‌ای در سواحل ایرلند، میهمانان گرد هم آمده‌اند تا پیوند عاشقانه‌ی زوجی را جشن بگیرند. داماد🤵🏻 مردی است خوش‌تیپ و جذاب و از ستارگان نوظهور تلویزیون. عروس👰🏼 ناشری باهوش و بلندپرواز. این جشن عروسی را تنها در مجله‌ها می‌شود دید. لباس عروس برند، مکانی بکر، مجلسی مجلل و ویسکی بوتیک. تمام جزییات مراسم با دقت برنامه‌ریزی‌شده و بناست بی‌نقص اجرا شود. این بی‌نقصی اما تنها در حد برنامه خواهد ماند و میهمانان هم از خصایص انسانی بی‌بهره نیستند. هم‌زمان با سرو شامپاین و آغاز جشن، کینه‌ها و حسادت‌های قدیمی درمی‌آمیزند. ساقدوش‌های داماد بازی نوشیدنی دوران مدرسه‌شان را از سر می‌گیرند؛ ساقدوش عروس هم نه‌چندان تصادفی لباس او را خراب می‌کند. در این میان پیدا شدن سرو‌کله‌ی یک جسد می‌تواند فاجعه را تکمیل کند. چه کسی برای عروس و داماد ما آرزوی خوشبختی نکرده؟ و از همه مهم‌تر، چرا؟😮 نخستین ویژگی بارز رمان فهرست مهمانان را شاید بتوان تنوع زاویه دید در متن داستان دانست. داستان از زبان شخصیت‌های گوناگون روایت می‌شود. گرچه شاید بسیاری طرفدار این سبک روایت داستان نباشند و نخواهند دائم به یاد بیاورند که شخصیت قبلی دو مرتبه تلفن کرد و کدام‌یک از شخصیت‌ها بود که پس‌زمینه‌ی داستانش بی‌ربط به نظر می‌آمد. ویژگی دوم این رمان سرعت کم و پیش‌روی کند داستان است. باز هم هستند افرادی که ترجیح می‌دهند نویسنده یک‌راست برود سر اصل مطلب و دائم در حال تعقیب و گریز نباشد.اگر شما نیز جزو این افراد هستید، باید بگویم کتاب فهرست مهمان‌ها یک استثناست. به‌محض آنکه شروع به مطالعه کنید از تنشی که آتشش رفته‌رفته گر می‌گیرد لذت خواهید برد. طرفدار جمع دوستان بدنام داماد و رفتار بچه‌گانه‌شان 😅و شیفته‌ی شخصیت‌های متنوع، ثروتمند و تشنه‌ی توجه داستان خواهید شد. قسمت جالب آنجاست که نویسنده تا پایان ما را در تاریکی نگه می‌دارد و قصد ندارد هویت مرگ و عامل آن را برایمان رو کند. 🥀🦋

به نظرم زیاد از یه شاخه به شاخه دیگه پرید، ترجمه رو نمیدونم اما جمله ها افتضاح و بسیار سطح پایین بود.بیشتر یه سری جمله و توصیف بی ربط و مزخرف بود.

خوب نیست به غایت خسته کننده، کسالت آور، کشدار و بدون هیجان