تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

دانلود و خرید کتاب صوتی بیمار خاموش
معرفی کتاب صوتی بیمار خاموش
کتاب صوتی «بیمار خاموش» نوشتهٔ «الکس مایکلیدس» با ترجمهٔ «محمدمهدی شاطریان» و «معین علیزاده» و گویندگی «علی علیزاده» و گروه گویندگان، توسط نشر صوتی یمام منتشر شده است. این اثر در دستهٔ رمانهای روانشناختی و معمایی قرار میگیرد و داستانی پرتعلیق دربارهٔ زنی به نام «آلیشیا برنسن» و رواندرمانگرش را روایت میکند. محوریت داستان بر رمزگشایی از سکوت و انگیزههای این زن پس از قتل همسرش استوار است. نسخهی صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بیمار خاموش
«بیمار خاموش» اثری داستانی و معمایی است که در قالب یک رمان روانشناختی نوشته شده است. این کتاب نخستین رمان «الکس مایکلیدس» بهشمار میآید و با استقبال گستردهای روبهرو شده است. روایت داستان در لندن معاصر میگذرد و با تمرکز بر زندگی یک نقاش به نام «آلیشیا برنسن» و رواندرمانگری به نام «تئو فابر» شکل میگیرد. ساختار کتاب بهگونهای است که از زاویهٔ دید تئو، خواننده را به درون لایههای پیچیدهٔ روان انسان و رازهای پنهان یک جنایت میبرد. روایت با استفاده از دفترچهٔ خاطرات آلیشیا و روایتهای تئو، فضای معمایی و پرتنشی را ایجاد میکند که مخاطب را تا پایان با خود همراه میسازد. این رمان با بهرهگیری از عناصر روانشناسی، هنر و اسطوره، مرز میان حقیقت و توهم را به چالش میکشد و مخاطب را به تفسیر انگیزهها و رفتارهای شخصیتها دعوت میکند.
خلاصه کتاب بیمار خاموش
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «بیمار خاموش» با قتل مرموز «گابریل»، عکاس مد و همسر «آلیشیا برنسن»، نقاش سرشناس آغاز میشود. آلیشیا پس از شلیک به همسرش، به سکوتی مطلق فرو میرود و هیچ توضیحی دربارهٔ انگیزهٔ خود ارائه نمیدهد. این سکوت، او را به سوژهای جنجالی در رسانهها و جامعه تبدیل میکند و باعث میشود آثار هنریاش ارزش بیشتری پیدا کنند. آلیشیا به یک واحد روانپزشکی منتقل میشود و در آنجا تحت مراقبت قرار میگیرد. «تئو فابر»، رواندرمانگری که خود نیز با زخمهای روانی گذشتهاش دستوپنجه نرم میکند، تصمیم میگیرد راز سکوت آلیشیا را کشف کند. او با پیگیری زندگی آلیشیا، دفترچهٔ خاطرات او و گفتوگو با اطرافیانش، به تدریج به لایههای پنهان زندگی این زن و انگیزههای احتمالی او نزدیک میشود. در طول روایت، گذشتهٔ تئو و آلیشیا بهگونهای درهمتنیده میشود که مرز میان درمانگر و بیمار، حقیقت و دروغ، و قربانی و مجرم به چالش کشیده میشود. داستان با پیشروی تئو در مسیر کشف حقیقت، مخاطب را با پیچیدگیهای روان انسان و تأثیرات گذشته بر رفتارهای کنونی روبهرو میکند، بیآنکه تا پایان، پاسخ قطعی و روشنی به معمای اصلی داده شود.
چرا باید کتاب بیمار خاموش را بشنویم؟
این کتاب با ترکیب عناصر روانشناسی، معما و هنر، روایتی پرکشش و چندلایه از یک جنایت و پیامدهای روانی آن ارائه میدهد. «بیمار خاموش» نهتنها به رمزگشایی از یک قتل میپردازد، بلکه به بررسی سکوت، آسیبهای روانی و نقش خاطرات در شکلگیری هویت انسان توجه دارد. روایت داستان از زاویهٔ دید درمانگر و استفاده از دفترچهٔ خاطرات شخصیت اصلی، امکان همذاتپنداری و درک عمیقتری از شخصیتها را فراهم میکند. این اثر برای کسانی که به داستانهای معمایی با لایههای روانشناختی علاقه دارند، تجربهای متفاوت و تأملبرانگیز خواهد بود.
شنیدن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معمایی، روانشناختی و داستانهایی با محوریت آسیبهای روانی و روابط پیچیده انسانی مناسب است. همچنین برای کسانی که به تحلیل رفتار انسان، رواندرمانی و تأثیر گذشته بر زندگی حال علاقه دارند، «بیمار خاموش» انتخابی قابل توجه است.
بخشی از کتاب بیمار خاموش
«نمیدانم چرا اینها را مینویسم. نه. شاید هم میدانم و فقط نمیخواهم به آن اقرار کنم. حتی نمیدانم چه اسمی برایش انتخاب کنم... برای همین چیزی که مشغول نوشتن آن هستم. احساس میکنم گزافهگویی است، اگر اسمش را دفتر خاطرات بگذارم. به نظر نمیآید چیزی برای گفتن داشته باشم. «آنه فرانک» خاطراتی برای گفتن داشت نه یکی مثل من. اگر اسمش را «دفتر وقایع روزانه» بگذارم، همانگار یکجورهایی خیلی رسمی و جدی میشود. طوری که انگار باید هر روز چیزی در آن نوشت، اما چنین چیزی را دوست ندارم و اگر تبدیل به یک وظیفه شود هرگز انجامش نمیدهم. شاید اصلاً برایش اسمی انتخاب نکردم، یک چیز بینام و نشان که گهگاهی چیزی در آن مینویسم. این را بیشتر میپسندم. اسم گذاشتن روی چیزی باعث میشود که نتوانی کلیت آن را درک کنی، زیرا وقتی بر روی یک کلمه که کوچکترین جزء آن را تشکیل میدهد، تمرکز میکنی و دیگر متوجه علت اهمیت آن نمیشوی. انگار که تنها نوک یک کوه یخ را ببینی. من هرگز با کلمات میانه خوبی نداشتم، هنگام فکرکردن نیز افکارم مصور است و خودم را با تصاویر بیان میکنم. اگر بهخاطر گابریل نبود هرگز شروع به نوشتن نمیکردم. اخیراً بابت یکسری مسائل غمگینم و احساس افسردگی میکنم. خیال میکردم خوب از پس پنهانکردنشان برآمدهام، اما گابریل متوجه شد. طبیعی هم بود، چرا که او همیشه همهچیز را متوجه میشود. پرسید اوضاع نقاشی در چه حالیه؟ به او گفتم که اصلاً پیش نمیرود. یک گیلاس شراب برایم آورد و درحالیکه آشپزی میکرد پشت میز آشپزخانه نشستم. دوست دارم گابریل را هنگامی که آشپزی میکند تماشا کنم. آشپز برازندهای است. برعکس من که فقط ریختوپاش میکنم، او باوقار و مرتب کارش را انجام میدهد. گفت: «حرف بزن ببینم.» «چیزی برای گفتن ندارم. فقط گاهی اوقات چنان افکارم درگیر میشه که احساس میکنم دارم توی یک باتلاق فرو میرم.» «چرا سعی نمیکنی یکسری چیزها رو بنویسی؟ مثل یکجور ثبت وقایع میمونه... شاید بتونه کمکت کنهها.» «آره شاید امتحانش کنم.» «فقط حرفش رو نزن عزیزم، انجامش بده!» «انجام میدم.»
زمان
۱۲ ساعت و ۲۹ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۶۹۲٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۲ ساعت و ۲۹ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۶۹۲٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
کتاب جالبیه من چندین سال پیش خوندم پایانش کمی غیر قابل پیش بینی بود