![تصویر جلد کتاب صوتی مجموعه داستان های بلد راه (خلاصه کتاب)](https://img.taaghche.com/audioCover/220613.jpg?w=200)
دانلود و خرید کتاب صوتی مجموعه داستان های بلد راه (خلاصه کتاب)
معرفی کتاب صوتی مجموعه داستان های بلد راه (خلاصه کتاب)
کتاب صوتی مجموعه داستان های بلد راه (خلاصه کتاب) نوشتهٔ جیمز فنیمور کوپر و کلاید نهرنز و ترجمهٔ زکیه هدایتی است. حمید غلامعلی و نازنین موذن زاده گویندگی این مجموعه داستان کوتاه صوتی را انجام دادهاند و انتشارات نوژین آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی مجموعه داستان های بلد راه (خلاصه کتاب)
کتاب صوتی مجموعه داستان های بلد راه (خلاصه کتاب) [The leatherstocking tales] شامل پنج داستان خلاصهشده دربارهٔ یک قهرمان بومی آمریکایی است که همه او را با نام «بلدِ راه» میشناسند. روایت این داستانها در سالهای میانی قرن هجدهم میلادی و آغاز رویارویی مهاجران سفیدپوست با بومیان سرخپوست میگذرد. اگر برای سفر ادبی به جهان قبایل سرخپوستی آماده هستید، خلاصهکتاب «بلد راه» اثر جیمز فنیمور کوپر، بلیط پرواز شما به دل این ماجراجویی خواهد بود. این نویسنده شما را راهی قرن هجدهم و سرزمینهای آمریکای شمالی خواهد کرد؛ جایی که در آن سالها محل پیوند بومیان و ساکنان قدیم سرزمینهای آمریکا یعنی سرخپوستان، با مهاجران جدید این کشور، یعنی سفیدپوستان بود. پنج داستان این اثر صوتی، همگی روایتهای مرتبطی از یک قهرمان داستانی با نام «ناتی بامپو» است. ناتی بامپو که در طول داستانهای نویسنده نامهای مختلفی به خود میگیرد، از پدرومادری سفیدپوست متولد شده اما تمام زندگی خود را میان سرخپوستان گذرانده و اکنون با برادر ناتنی و سرخپوست خود به یک قهرمان بومی و جنگجویی بیباک تبدیل شده است. با او همراه شوید.
شنیدن کتاب صوتی مجموعه داستان های بلد راه (خلاصه کتاب) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر و قالب داستان کوتاه (خلاصهشده) پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی مجموعه داستان های بلد راه (خلاصه کتاب)
«سرخپوستها به رهبری ماگوا که مشخص میشود رهبر هیورون است، هیوارد و دخترها را اسیر میکنند. آنها پیاده در دل جنگل حرکت میکنند، ماگوا از کورا میخواهد تا همسر او بشود، کورا نمیپذیرد و به همین دلیل ماگوا عصبانی میشود و تصمیم میگیرد همه چیز را برای شکنجه و سپس کشتن آنها آماده کند. هاوکی و دو دوست سرخپوست او از رودخانه عبور میکنند و به کمک نشانههایی که کورا برای آنها گذاشته بود توانستند ردپای آنها را پیدا کنند و درست به موقع خود را به آنها رساندند؛ تمام سرخپوستها را به جز ماگوا میکشند، ماگوا بار دیگر فرار میکند. هاوکی جلوتر از همه حرکت میکند و دو خواهر (دو دختر مونرو) نیز سوار بر اسب به سمت شمال در حرکت هستند و سپس به قلعه هانری میرسند. نیروهای ژنرال مونتکام قلعه هانری را محاصره کردهاند.
اسبها را رها میکنند و دزدکی در میان مه سنگین از خط سربازان فرانسوی عبور میکنند اما شناخته میشوند؛ سرانجام دو دختر به کمک نیروهای محافظ دژ به سلامت وارد قلعه میشوند و پدرشان از اینکه سالم به آنجا رسیدهاند شکرگزار است و با چشمانی اشکآلود آنها را در آغوش میگیرد. حالا تعداد سربازهای مونرو بیشتر و مسلحتر هستند. او پیامی از سوی ژنرال وِب دریافت میکند مبنی بر اینکه اوضاع تغییر کرده است، و در نهایت او نمیتواند نیروهای کمکی برای او بفرستد، سپس به او توصیه کرد که بدون فوت وقت قلعه را به نیروهای فرانسوی تسلیم کند. ژنرال مونتکام، با حسن نیت به او اطمینان میدهد، اگر تسلیم شود راهی برای آنها باز خواهد کرد که ایمن و سلامت به جنوب بازگردند. درست هنگامی که قلعه را ترک میکنند، سرخپوستهای مونتکام به آنها حمله میکنند و تمام مردان، زنان و کودکان آنها را قتل عام میکنند؛ در تمام این مدت سربازهای فرانسوی آماده باش ایستادهاند و هیچ کمکی برای اتمام این قتل عام نمیکنند.»
زمان
۲ ساعت و ۱۲ دقیقه
حجم
۱۸۱٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۲ ساعت و ۱۲ دقیقه
حجم
۱۸۱٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد