دانلود و خرید کتاب صوتی دانته و خرچنگ
معرفی کتاب صوتی دانته و خرچنگ
کتاب صوتی دانته و خرچنگ نوشتهٔ سامویل بکت و دیوید فاستر والاس و ترجمهٔ گروه مترجمان نیکا است. کامبیز خلیلی گویندگی این مجموعه داستان کوتاه صوتی را انجام داده و انتشارات کتابسرای نیک آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی دانته و خرچنگ
کتاب صوتی دانته و خرچنگ دربردارندهٔ چهار داستان کوتاه نوشتهٔ سامویل بکت و دیوید فاستر والاس است. شما با مطالعهٔ این داستانهای کوتاه دنیای فکری و داستانی این دو نویسنده آشنا میشوید. این کتاب شامل یک داستان از بکت و سه داستان از فاستر والاس است. عنوان داستانهای این اثر صوتی عبارت است از «دانته و درازخرچنگ»، «آدمهای خوب»، «فلسفه و آینهٔ طبیعت» و «خودکشی به منزلهٔ گونهای هدیه».
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
شنیدن کتاب صوتی دانته و خرچنگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران داستانهای خارجی و علاقهمندان به قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره ساموئل بکت
ساموئل بارکْلی بِکت در سال ۱۹۰۶ به دنیا آمد. او نمایشنامهنویس، رماننویس و شاعر ایرلندی و برندهٔ جایزهٔ نوبل است. او را بهعنوان نخستین ابزوردنویسی میشناسند که شهرت جهانی کسب کرد. بکت در سال ۱۹۶۹ بهدلیل نوشتههایش در قالب رمان و نمایشنامه که درمورد فقر معنوی انسان امروزی است، جایزهٔ نوبل ادبیات را دریافت کرد. ساموئل بکت بدون آنکه قصد روایت داستان یا طرح دسیسهای را داشته باشد، به وضعیت بغرنج و پوچ بشر در جهان پرداخته و بهخوبی موقعیت انسان تنهای عصرش را که انسانِ گذشته از فجایع جنگ است، هم در کلام و هم در فضای آثارش بازنمایی کرده است. آثار او بیپروا، بهشکل بنیادی کمینهگرا و بنابر بعضی تفسیرها، دررابطهبا وضعیت انسانها عمیقاً بدبینانهاند. این حس بدبینی اغلب با قریحهٔ طنزپردازی قوی و غالباً نیشدار او تلطیف میشود. آثار اخیر او، بنمایههای موردنظرشان را بهشکلی رمزگونه و کاهشیافته مطرح و ارائه میکنند. یکی از ویژگیهای خاص، منحصربهفرد و البته مهم آثار این نویسندهٔ ایرلندی زبان آثار او است. زبان آثار بکت همواره حاوی طنز تلخی است که میکوشد رابطه و گفتارها را از معنا خالی کند. دنیای آثار او یک دنیای فراواقعی است که انسان در آن در نوعی خلأ گیر افتاده و ازاینرو تلاشهای احمقانهای برای برقراری رابطه میکند. برخی از آثار مشهور ساموئل بکت عبارتند از:
نمایشنامهها: در انتظار گودو (۱۹۵۲)، دست آخر (یا آخر بازی) (۱۹۵۷)، آخرین نوار کراپ (۱۹۵۸)، بازی (۱۹۶۳)، من نه (۱۹۷۲)، فاجعه (۱۹۸۲)، چی کجا (۱۹۸۳)، چرکنویس برای یک نمایشنامه ۱&۲ (۱۹۶۵)، روزهای خوش (۱۹۶۰)، همهٔ افتادگان (۱۹۵۷)
رمانها: مِرفی (۱۹۳۸)، وات (۱۹۴۵، انتشار ۱۹۵۳)، مالوی (۱۹۵۱)، مالون میمیرد (۱۹۵۱)، نامناپذیر (۱۹۵۳)، گمگشتگان
مصاحبهها: «آخرین دیدار با ساموئل بکت» اثر «احمد کامیابی مسک» و «گفتوگوهایی با ساموئل بکت»، اثر «اوژن یونسکو» و «ژان لویی بارو»
شعرها: «هوروسکوپ» (۱۹۳۰) و «آنچه واژه هست»
ساموئل بکت در سال ۱۹۸۹ درگذشت.
درباره دیوید فاستر والاس
دیوید فاستر والاس را یکی از مهمترین نویسندگان نیمهٔ دوم قرن بیستم میدانند؛ نویسندهای که بیش از هر چیز بهواسطهٔ نگارش رمان سترگ «مزاح بیپایان» و خودکشی تلخش ماندگار شد. او در ۲۱ فوریهٔ ۱۹۶۲ در نیویورک به دنیا آمد و با نوشتن داستانها و جستارهایی عمیقاً اضطرابآور دربارهٔ تعاملات انسانی و انسان منزویِ نیمهٔ دوم قرن بیستم، تبدیل به صدایی اثرگذار شد. نثر پیچیده، فرمهای روایی تازه و زبان غنی که در نوشتههایش به کار برده، او را به نویسندهای یگانه با سیل عظیم طرفداران در میان نسل جدید تبدیل کرد. زوایای نادیدهای که والاس از زندگی انسان و زیست آدمی در دنیای مدرن نشان داده، شبیه یکجور پیشگویی از آب درآمده است. اولینبار با انتشار رمان «جاروی سیستم» در سال ۱۹۸۷ و در آمریکا مطرح شد. سال ۱۹۸۹ با انتشار مجموعهداستان «دختری با موهای عجیب»، نظر منتقدان ادبی را به خود جلب کرد و در ابتدای سال ۱۹۹۶ با انتشار رمان هزاروخردهایصفحهای «مزاح بیپایان» زلزلهای به پا کرد. سه سال بعد درحالیکه در تمام محافل ادبی و کلاسهای ادبیات خلاق دانشگاهها داشتند دربارهٔ دیوید فاستر والاس حرف میزدند، خودش را حلقآویز کرد. ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۸ بود؛ وقتی داشت سومین رمانش به نام «پادشاه رنگپریده» را مینوشت، افسردگی بر زندگی او چیره شد و تصمیم گرفت دیگر نباشد. از والاس آثاری همچون «مصاحبههای کوتاه با مردان کریه»، «به لابستر نگاه کن» و «کارهای مثلاً مفرحی که دیگر انجام نمیدهم» باقی مانده است.
بخشی از کتاب صوتی دانته و خرچنگ
«حالا شاهکار آن بود که از احوالپرسیها بپرهیزد. متوقف شدن در این مرحله و مشارکت جستن در مزاحمتی مکالمهای که سرتاپای وجودش را فرامیگرفت، فاجعه خواهد بود. کل هستیاش در انتظار سرمستی موعود، در کششی مدام بهسوی جلو و جلوتر بود. اگر همین حالا آشنایی غافلگیرش میکرد، شاید همانجا، ناهارش را در جوی آب غرق میساخت، علاوه بر آن، بیذرهای اینطرف و آنطرف منحرف شدن، به خانه بازمیگشت. لازم به تذکر نمیدانم که، برخی مواقع، عطشش برای این غذا، بیشتر بنا به مقتضیات ذهن تا جسمش، به چنان جنونی بالغ میشد که قطعاً یک دم درنگ نمیکرد که هر آدمِ مکفیالبه را که سر راهش بایستد، از یقه بگیرد، و بدون هیچ آداب و تشریفاتی، از راهش کنار بگذارد. بدا به حال آن مزاحمی که وقتی راهش را سد میکرد که ذهن او حقیقتاً بر غذایش آرام گرفته بود!
شلنگانداز، بهسرعت راه میپیمود که سر خم کرد، جانب هزارتویی از کوچهها و به ناگاه به درونِ بقالی کوچک آشنایی پرید. در مغازه، حاضران تعجب نکردند. اغلب روزها، همین ساعت، کمی پسوپیش، بلاکوا از خیابان به مغازه شلیک میشد.
باریکه پنیری حاضر بود. از صبح از قطعهٔ اصلی جدا شده بود و تنها در انتظار آن بود که بلاکوا پیدا شود و بگیردش. پنیر گورگونزولا. مردی را میشناخت اهل گورگونزولا، به نامِ آنجلو۹. مرد در نیس به دنیا آمده بود اما همهٔ جوانیاش در گورگونزولا خرج شده بود. این مرد میدانست کجا باید دنبال پنیر باشد. هر روز پنیر حاضر بود، در گوشهای همیشگی، پابهرکابِ فراخوانده شدن. اینها مردمی بس شریف و وظیفهشناس بودند.»
زمان
۱ ساعت و ۴۸ دقیقه
حجم
۱۰۱٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱ ساعت و ۴۸ دقیقه
حجم
۱۰۱٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد