دانلود و خرید کتاب صوتی حافظه
معرفی کتاب صوتی حافظه
کتاب صوتی حافظه نوشتهٔ گری اسمال و ترجمهٔ مهرناز شهرآرای است. گویندگی این کتاب صوتی را راضیه هاشمی انجام داده و انتشارات ماه آوا آن را منتشر کرده است. چگونه مغز خود را جوان نگه داریم؟
درباره کتاب صوتی حافظه
کتاب صوتی حافظه به ما یاد میدهد مغز خود را جوان نگه داریم. گفته شده است که تقریباً همه پیش از رسیدن به میانسالی با نوعی ازدستدادن حافظه دستوپنجه نرم میکنند. بسیاری از ما به این بهاصطلاح مکثهای میانسالی میخندیم و آنها را صرفاً یکی از دردسرهای معمول پیرشدن تلقی میکنیم و نه یک مسئلهٔ واقعی حافظه. بسیاری از ما ممکن است فکر کنیم میتوانیم تمام شب را در مهمانی بگذرانیم و صبح روز بعد بهموقع و با انرژی سر کار یا کلاس درس حضور یابیم، ولی زمان آن رسیده است که همه بیدار شویم! پیرشدن تدریجیِ ظریف و نامحسوس مغز، وقتی آغاز میشود که پلاکها و گرهخوردگیها شروع میکنند به جمعشدن در مغز؛ یعنی دههها پیش از آنکه پزشک بتواند نشانههای بیماری را تشخیص دهد. این کتاب صوتی اطلاعات کاملی از فرایندی جدید در اختیار ما قرار داده است که با آن در ۲۵سالگی میتوانیم زوال حافظه را تشخیص دهیم.
شنیدن کتاب صوتی حافظه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران مطالعه در باب مغز انسان پیشنهاد میکنیم.
درباره گری اسمال
گری اسمال استاد روانپزشکی و مدیر مرکز سالمندی در دانشگاه UCLA و مرکز پژوهش حافظه در انستیتوی سِمِل بوده است. او در سطح بینالمللی تدریس کرده و سخنرانیهای تلویزیونی دارد. مقالههای او در نشریات معتبر آمریکا چاپ شده است. او نویسندهٔ کتاب «حافظه» و کتاب «طول عمر» است.
بخشی از کتاب صوتی حافظه
«یکی از بزرگترین موانع آغاز کردن برنامهای برای بهبود عملکرد حافظه و مصون داشتن مغزهایمان از بیماری آلزایمر، انکار پیر شدن مغز و بدن است. بسیاری از افراد با پذیرش تغییرات جسمی که با گذشت سالها پدیدار میشود مبارزه میکنند، ولی پذیرش و رویارویی با تغییرات ذهنی اغلب چالشی است حتی بزرگتر.
سالی بی. به میزبان خوب بودن در شهر مشهور بود. دخترش چند هفته به او یادآوری میکرد فهرست مهمانهای مراسم شصت و پنجمین سال تولدش را بنوسید. ولی سالی مدام این کار را فراموش میکرد. بالاخره همسرش جری به زبان آورد که او تازگیها بسیاری از مسائل را فراموش میکند و پیشنهاد کرد سالی به پزشک مراجعه کند.
سالی از «تهمتی» که همسرش در مورد حافظه او زده بود به شدت برآشفت و با عصبانیت به او گفت که ذهنش کاملاً سالم است. در ضمن به همسرش گفت اگر کسی دارد پیر میشود و حافظهاش را از دست میدهد خود اوست. او فکر میکرد شصت و پنج سالگی سن او نیست و او احساس نمیکند شصت و پنج ساله است و به دلیل مراقبتهای پزشک خود دکتر مارک۳ شصت و پنج ساله نیز به نظر نمیرسید. در واقع، بسیاری از آشنایان آنها میگفتند که او و دخترش مثل دو خواهرند. در ده سال اخیر سالی چندین عمل جراحی برای کشیدن پوست صورت، شکل دادن به چانه و گونه، بزرگتر کردن سینهها، و از بین بردن چربیهای اضافی انجام داده بود و بارها برای جوانتر شدن و از بین بردن چروکهای چهرهاش بوتاکس تزریق کرده بود. در واقع او مراجع دائمی مرکز جراحی دکتر مارک بود و تمام متخصصان بیهوشی، پرستارها و حتی آبدارچی و نظافتچیهای آنجا را نیز بخوبی میشناخت.
جری که مصمم بود جشن تولد را برپا کند به همسرش گفت که دیگران این مراسم را برگزار میکنند و نیازی نیست او کوچکترین کاری انجام دهد. سالی با حالتی تمسخرآمیز خندید و گفت: «البته من باید به دکتر مارک مراجعه کنم و پلکهایم را بالا بکشم.»
جری که از شدت عصبانیت از کنترل خارج شده بود گفت «نه، سالی نمیتوانی هر شش ماه یک بار جراحی پلاستیک انجام دهی. این برای تو خوب نیست.»
سالی که بسیار آزردهخاطر شده بود با ناراحتی گفت «ولی من در دو سال گذشته هیچ جراحی نکردهام.»
جری به آرامی به او گفت: «پس عمل جمع کردن پوست شکمت که پنج ماه پیش انجام دادی چه بود؟ به یاد نمیآوری؟ تو دو هفته نمیتوانستی راه بروی.»
سالی فکری کرد: «آها، درست است. ولی آن جراحی هیچ ربطی به صورت من نداشت. به علاوه دوست ما لیندا هر سال برای سال نو، یک بار پوست صورت خود را میکشد و خیلی هم عالی به نظر میرسد.»»
زمان
۷ ساعت و ۲۶ دقیقه
حجم
۴۱۰٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۷ ساعت و ۲۶ دقیقه
حجم
۴۱۰٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد