دانلود و خرید کتاب صوتی بینوایان (خلاصه کتاب)
معرفی کتاب صوتی بینوایان (خلاصه کتاب)
کتاب صوتی بینوایان (خلاصه کتاب) نوشتهٔ ویکتور هوگو و ترجمهٔ سینا رجبی است. گویندگی این کتاب صوتی را سهراب پاکزاد انجام داده و انتشارات نوژین آن را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی یک رمان تاریخی، اجتماعی و عاشقانه.
درباره کتاب صوتی بینوایان (خلاصه کتاب)
کتاب صوتی بینوایان (خلاصه کتاب) که یک شاهکار بیتکرار توصیف شده، جامعهٔ فرانسه در قرن ۱۸ میلادی را به باد نقد گرفته و توصیف کرده است. در دل داستانِ این رمان، از بیعدالتیها، فسادها، تبعیضها و رنجهای مردم پرده برداشته شده است. «ژان والژان» شخصیت اصلی این اثر و مردی است که از شدت فقر به دزدی روی میآورد. او سالهای سال از عمرش را در زندان میگذارند. وقتی از زندان آزاد میشود و بهدنبال زندگی جدید راهی شهر دیگری میشود، با رخدادی غریب و شخصی متفاوت روبهرو میشود. این سرآغاز تغییر زندگی یک دزد است. ویکتور هوگو رمان «بینوایان» را سال ۱۸۶۲ منتشر کرد و حدود ۱۷ سال از عمرش را برای خلق آن گذاشت. حاصل این تلاشها در دورهای که ادبیات رشد چندانی نکرده بود، اثر شگفتانگیزی شد که به کشورهای دیگر و قرنهای بعد رفت و هنوز که هنوز است نسلهای جدید آن را میخوانند و در دل داستان گرم و اعتراضیاش غرق میشوند. لحن نویسنده در این اثر ساده ولی هنرمندانه است و شخصیتها چنان زندهاند که برای همیشه در حافظهٔ شما خانه میکنند. ژان والژان، «کوزت»، خانوادهٔ «تناردیه»، اسقف و همهٔ شخصیتها بهیادماندنیاند و با جزئیات بسیاری ساخته و پرداخته شدهاند. درونمایهٔ اصلی رمان «بینوایان» عشق است. ویکتور هوگو در اثرش نشان داده است که بخش اعظمی از مشکلات بشری با معجزهٔ عشقورزیدن قابل حل است و اگر راه نجاتی برای این دنیا باقی مانده باشد، این راهْ عشق است؛ همچنین در این کتاب میبینید که فقر و تنگنا چطور میتواند به انسانها زخمهای کاری بزند و از آنها موجوداتی بسازد که هیچ شباهتی به خود واقعیشان ندارند. ویکتور هوگو با وجود روایت تلخیها، در را به روی امید نبسته و در سراسر این اثر تاریخی، امید تحقق رؤیاها و عدالت به چشم میخورد. خلاصهٔ این اثر اکنون پیش روی شماست.
شنیدن کتاب صوتی بینوایان (خلاصه کتاب) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۱۹ فرانسه و قالب خلاصهرمان پیشنهاد میکنیم.
درباره ویکتور هوگو
ویکتور هوگو یکی از شاعران، داستاننویسان و نمایشنامهنویسان بزرگ پیرو سبک رمانتیسم فرانسوی است. هوگو بهعنوان یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی شهرت جهانی دارد و آثارش به بسیاری از اندیشههای سیاسی و هنری رایج در زمان خودش اشاره کرده و گویی بازگوکنندهٔ تاریخ معاصر فرانسه است. او سومین پسر کاپیتان «ژوزف لئوپولد سیگیسو هوگو» (که بعدها به مقام ژنرالی نائل آمد) و «سوفی فرانسوا تره بوشه»، در ۲۶ فوریهٔ ۱۸۰۲ در بزانسون به دنیا آمد. بهشدت تحتنفوذ و تأثیر مادرش بود. مادر او از شاهدوستان و از پیروان متعصب آزادی بهشیوهٔ «ولتر» بود و تنها پس از مرگ مادر بود که پدرش، آن سرباز شجاع توانست ستایش و علاقهٔ فرزندش را نسبت به خود برانگیزد. سالهای کودکی ویکتور هوگو در کشورهای مختلفی سپری شد؛ مدت کوتاهی در کالج نجیبزادگان در مادرید درس خواند و بعد در فرانسه تحت آموزش معلم خصوصی خود («پدر ریوییو»)، کشیشی بازنشسته قرار گرفت. در ۱۲سالگی بهدستور پدرش به پانسیون «کوردیسیر» وارد شد و بخش اعظم تحصیلات ابتداییاش را آنجا گذراند. تکالیف مدرسه، مانع مطالعه و نگارش تصنیفهای ادیبانهٔ ویکتور هوگو نشد؛ او سرودنِ شعر را با ترجمهٔ اشعار «ویرژیل» شروع کرد و همراه با این اشعار، قصیدهای بلند در وصف سیل سرود. با انتشار شعر بلند به نام «شادی» که تصویری از لحظهلحظهٔ زندگی بود، به جمع شاعران پیوست. ویکتور هوگو توانست پیش از ۲۰سالگی، اولین قصهٔ بلند خود، یعنی کتاب «بوگ ژارگال» را منتشر کند و با انتشار این کتاب به جمع ادیبان راه یافت.
کتاب «بینوایان» یک رمان تاریخیِ فرانسوی است که در سال ۱۸۶۲ منتشر شد و از بزرگترین آثار قرن نوزدهم میلادی به شمار میآید. این رمان هر چند داستان زندگی «ژان والژان»، «کوزت» و «ماریوس» را بیان میکند، در مبارزه با بیعدالتی نوشته شده است و از فقر و فلاکت مردم سخن میگوید و فساد ریشهدار حکومتی را هم نقد میکند. هوگو در سال ۱۸۳۱ میلادی کتاب «گوژپشت نوتردام» را منتشر کرد، اما این اثر بهلحاظ ادبی، جایگاهی پس از بینوایان دارد. «آخرین روزهای یک محکوم به اعدام» هم اثری دیگر از هوگو است که در سال ۱۸۲۹ منتشر شد. ویکتور هوگو بهدلیل حمایتی که از طبقهٔ محروم جامعه میکرد، همیشه مورد خشم سران دولت بود؛ به همین دلیل سالهایی از زندگیاش را در تبعید در بروکسل و جزیرهای در دریای مانش گذراند. پس از سرنگونی امپراطور رم در سال ۱۸۷۰، بهعنوان قهرمان ملی به فرانسه بازگشت. ویکتور هوگو پس از تحمل یک دوران طولانی بیماری در ۲۲ مهٔ ۱۸۸۵ در پاریس چشم از دنیا فروبست.
بخشی از کتاب صوتی بینوایان (خلاصه کتاب)
«ژان دستگیر شده و به زندگی در اردوگاه کار اجباری محکوم میشه. روزی یک کشتی از ناوگان فرانسه برای تعمیر به بندر میاد. ژان همراه با یک زندانی دیگه برای کار بر روی عرشه رفته. ناگهان مردی از روی بادبان کشتی سقوط میکنه و با طناب روی آب آویزون میشه. از ژان میخوان که اونو نجات بده. ژان از بادبان بالا میره و خودشو به اون مرد میرسونه و اونو بر روی عرشهی کشتی پایین میاره. بعد خودشو تو آب میاندازه و ناپدید میشه. فردای اون روز، روزنامههای محلی گزارش میدن مجرمی به نام ژان وال ژان غرق شده. جسد ژان هرگز پیدا نمیشه.»
زمان
۵۶ دقیقه
حجم
۷۷٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۵۶ دقیقه
حجم
۷۷٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد