دانلود و خرید کتاب صوتی انجمن یوزهای شریف
معرفی کتاب صوتی انجمن یوزهای شریف
کتاب صوتی انجمن یوزهای شریف نوشتهٔ حمید اباذری است. گویندگی این کتاب صوتی را رضا جعفرپور انجام داده و نشر سماوا آن را منتشر کرده است؛ داستانی برای کودکان و نوجوانان.
درباره کتاب صوتی انجمن یوزهای شریف
کتاب صوتی انجمن یوزهای شریف حاوی داستانی دربارهٔ یوزپلنگ ایرانی، این موجود در حال انقراض است. داستان از این قرار است که یک کارگاه راهسازی که در روستایی فعالیت میکند، با یکی از ماشینهایش یک یوزپلنگ را زخمی کرده و برای اینکه خبر به گوش مسئولان کشور نرسد، درصدد سربهنیستکردن حیوان است. در این میان یکی از کودکان روستا که موضوع را فهمیده، به درد سر میافتد. کتاب «انجمن یوزهای شریف» داستان تلاش چند نوجوان برای حفاظت از آخرین بازماندههای یوزپلنگ آسیایی است. این نوجوانها «سینا»، «شریف» و «فیروز» نام دارند. آیا این بچهها بالاخره موفق میشوند تولهیوزپلنگ را پیدا کنند و دست مسئولان کارگاه راهسازی را رو کنند؟ داستان را بخوانید تا بدانید. حمید اباذری اطلاعاتی علمی دربارهٔ یوزپلنگ آسیایی را در لابهلای داستان گنجانده است. او برای نگارش این کتاب داستانی، پژوهشی دقیق و کامل انجام داده است.
شنیدن کتاب صوتی انجمن یوزهای شریف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به کودکان و نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی انجمن یوزهای شریف
«صدایی از بیرون خانه میآمد. سریع بلند شدم و از اتاق آمدم بیرون. در کهنه حیاط را کمی به سختی روی پاشنهاش چرخاندم و از لای در نگاه کردم. شریف و فیروز با کسی حرف میزدند. فیروز را درست نمیدیدم، اما نیش شریف باز بود و میخندید. ناگهان مرد برگشت و نیمرخش را دیدم. رییس کارگاه بود! در را بستم و دویدم تو. در اتاق را باز کردم. بچه یوز را گرفتم توی بغلم و زیر پنجره قایم شدم. یعنی شریف رفته بود بهش خبر داده بود؟ خیلی احمق بودم که بهش اعتماد کرده بودم. یعنی فیروز هم باهاش همدست بود؟ حالا چرا اینجا نشسته بودم و به این چیزها فکر میکردم؟ سریع پا شدم و کوله را برداشتم. بچه یوز را گذاشتم توی کوله، اما هر کار کردم زیپش بسته نشد. باید عجله میکردم. آمدم توی حیاط. نباید اجازه میدادم دست آن مرتیکه جنایتکار به من و بچه یوز برسد. کوله را گذاشتم روی پشتم. پایم را رو شیارها و درزهای سنگهای دیوار گذاشتم و بالا رفتم، اما وقتی روی لبه دیوار نشستم، رییس کارگاه من را دید و فریاد کشید: وایسا!»
زمان
۲ ساعت و ۴۱ دقیقه
حجم
۳۶۹٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۲ ساعت و ۴۱ دقیقه
حجم
۳۶۹٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد