دانلود و خرید کتاب صوتی ماه دو پا داره
معرفی کتاب صوتی ماه دو پا داره
کتاب صوتی ماه دو پا داره نوشتهٔ کامبیز قلیخانی (ترانهسرا و نویسندهٔ معاصر ایرانی) است. کتایون صفویه مقدم گویندگی این مجموعه داستان کوتاه صوتی را انجام داده و انتشارات دیجیتال آوای موج کتاب (نشر صوتی) آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی ماه دو پا داره
کتاب صوتی ماه دو پا داره نگاهی متفاوت به جامعه و شرایطِ حاکم بر آن دارد. کامبیز قلیخانی در ۲۶ داستان کوتاه به دلنگرانیهای افراد پرداخته و از معضلات و بحرانهای فردی و اجتماعی و چالشهای فرهنگی که پیش روی افراد و جامعه در سطح کلان قرار گرفته، صحبت میکند. «لبخند»، «خریداریم» و «کنتور» از داستانهای کوتاه این مجموعهٔ صوتی است. داستان «لبخند» درمورد فردی است که لبخند خود را گم کرده است. داستان «خریداریم» شما را به این فکر وا میدارد که اگر یک روز یک وانتنیسان آبی با بلندگویی که بتواند صدای شما را تا هفت کوچه بالا و پایین شهر برساند به شما بدهند، چه چیزی میخرید؟ در داستان «کنتور» باید تصور کنید یک روز تلویزیون را روشن میکنید و میبینید وزیر اعتماد و روابط انسانی از اجرای قریبالوقوع طرح جامع دروغزدایی خبر میدهد! با این داستانهای کوتاه همراه شوید.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
شنیدن کتاب صوتی ماه دو پا داره را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی ماه دو پا داره
«بسته است. هر شب به یک بهونهای بسته است. یک شب میگن لغزنده است، یک شب میگن ریزش کرده، یک شب میگن طوفانیه، یک شب میگن کوفت، یک شب میگن زهرمار. میگم: «آقا، من این خطرات را به جون میخرم. چی کار به کارِ من دارین؟ بذارید مسیرم رو برم.» فایده نداره. گوششون بدهکار نیست. میگن: «واسه خاطر خودت میگیم. ما خیرت رو میخواهیم.» اصلاً من نمیفهمم کی به این جناب سروانها گفته لباس دکتری بپوشن. جاده شده شبیه آسایشگاه روانی. تو اون لباس قدیمیها ابهتشون هم بیشتر بود. کلاه داشتند، تشکیلات داشتند. درجههاشون هم معلوم بود. الان همه چیز عوض شده. البته من یه حدسهایی میزنم. اینایی که گوشی از گوششون آویزونه، باید جناب سرهنگ باشن. یکیشون هم فکر کنم میخواست گواهینامهام رو باطل کنه، نکرد. ولی هی میگفت تو صلاحیت نداری یا نه. دقیقاً میگفت آمادگیاش رو نداری. میگفتم: «آخه جناب سروان، آمادگیِ چی رو؟! مست که نیستم! هشیارِ هشیارم در خدمت شما.» زیر بار نمیرفت. یه سرباز هم باهاش بود با یک لباس شبیه پرستارها. اتفاقاً فامیلیاش هم پرستار بود. جناب سروانه صداش میکرد: «پرستار، بیا این رو نمیدونم چیچیش کن.» من رو میگفت. من یه پورشهی سفید دارم. عین عروس. بهم دادنش؛ یعنی یادم نیست کی ولی بهم دادنش. البته این خیلی هم خوب نیست. اگه با پول خودم خریده بودمش، الان صاحب اختیارش خودم بودم. انقدر اذیتم نمیکرد. برداشتن دو طبقهاش کردند پورشه رو. میگم آخه مگه تخت آسایشگاهه؟! میگن اینجا کمبود فضا داریم. میبینید تو رو خدا؟! جای اینکه جاده رو پهن کنند، گند زدند به پورشهی ما. حالیشون نیست دیگه. بازم شانس آوردم اون پورشه بالاییِ بیصاحبه هنوز. وگرنه باید مخ اونم میزدم. بالاخره ماشینهامون به هم وصله. نمیشه که هر کی مسیر خودش رو بره. ولی خب الان این مشکل رو ندارم. الان مشکلم همین بسته بودن جاده است. هر شب به یه بهونهای، چه میدونم. با خودم میگم کاش یه مسیر جایگزین داشت این جادهی لعنتی؛ این حد فاصل عشق تو تا جنون.»
زمان
۵۸ دقیقه
حجم
۸۰٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۵۸ دقیقه
حجم
۸۰٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد