دانلود و خرید کتاب صوتی ماه دل انگیز مه
معرفی کتاب صوتی ماه دل انگیز مه
کتاب صوتی ماه دل انگیز مه (حکایت آخرین انقلاب فرانسه) نوشتهٔ جیمز جونز و ترجمهٔ پرویز شهدی است. مهیار ستاری گویندگی این رمان صوتی آمریکایی را انجام داده و کتاب نشر نیکا آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی ماه دل انگیز مه
کتاب صوتی ماه دل انگیز مه، حکایت آخرین انقلاب فرانسه را بازگو کرده است. این رمان صوتی، نخستین اثری است که از جیمز جونز در ایران و به پارسی منتشر شده است. این رمان از روزهای انقلاب مهٔ ۱۹۶۸ میلادی در پاریس و زندگی خانوادهای در این روزها میگوید. نویسنده، شورش ماه و سال یادشده را پسزمینهٔ داستان خود قرار داده و از نابودی رؤیای دانشجویان و شکست چپها و آنارشیستها حرف زده است. جیمز جونز در این رمان روایتگر تاریخ معاصر فرانسه است. ماجرای اصلی این رمان بر دو پایه استوار است؛ حوادث جنبش دانشجویی ماه مهٔ ۱۹۶۸ در فرانسه و رویدادهای زندگی یک خانوادهٔ منحط آمریکاییِ مقیم پاریس. نویسنده بهدلیل زندگی در آن دورهٔ تاریخی حساس، از نزدیک ناظر این رویداد تاریخی بود و به همین دلیل تلاش کرده از قضاوت بپرهیزد و همهٔ ماجرا را آن طور که اتفاق افتاده و بدون کموکاست برای مخاطب به تصویر بکشد. نویسنده در این کتاب همچون دیگر نوشتههایش، نتوانسته قصهٔ تلخ و مرارتبار فساد ریشهدار در جامعهٔ آمریکا را نادیده بگیرد. او نوک تیز قلم انتقادآمیزش را متوجه این موضوع کرده است.
شنیدن کتاب صوتی ماه دل انگیز مه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی ماه دل انگیز مه
«یک نفر زنگ میزند. حدس میزنم چه کسی است. کسی جز وینتراب نمیتواند باشد که آمده ماجرای تصرف سوربن را برایم تعریف کند و یا خبرها و شایعاتی دربارهی تظاهرات شب بعد بیاورد. همین داوید وینترابی که معین عمل را در زندگی ما وارد کرده است. تصور میکنم چارهای ندارم جز اینکه بروم در را به رویش باز کنم، اما فکر گوش کردن به حرفهای او افسردهام میکند. پیش از گشودن در باید کاغذهایم را مرتب و کشوهای میزم را قفل کنم. وینتراب این عادت بد را دارد که سر توی هر کاری میکند و هر جا میرود هر چه را دم دستش میرسد میخواند. وینتراب، وینتراب دلقک... رفت و موفق نشد نوشتههایم را ببیند. با این همه گمان میکنم بویی از وجود آنها برده باشد. اگرچه من فقط از امروز شروع به کار کردهام. او اینطور است، روح فضولی دارد. گونهای مکر حیوانی که ممنوعیت نمیشناسد و به زندگی خصوصی دیگران احترام نمیگذارد. از آنجا که خودش با بیپردگی ناراحتکنندهای از ماجراهای زندگیاش سخن میگوید، طبیعی میداند که آزادش بگذارید سر از کارهایتان در بیاورد. دستکم، دو بار به طور ضمنی اشاره کرد، شاید بد نباشد روی چیزی کار کنم، چند صفحهای دربارهی خانوادهی گالگر و وقایع شش هفتهی گذشته بنویسم. موضوعی که خودم هم دربارهاش فکر کرده بودم، بیآنکه جوابی برایش پیدا کنم. عملاً ناممکن است بشود توصیف درستی از وینتراب کرد. وقتی دکمهی دربازکن را فشار دادم و در ورودی ساختمان که یک طبقه پایینتر بود باز شد، صدای پرطنینش را که شادی ساختگیاش آشکار بود توی پلهها شنیدم: «سلام جک هارتلی! امشب خبرای داغی برات دارم.» آژانها سرانجام خدمت وینتراب رسیدند و حالش را جا آوردند. پساز اینکه طی این چند هفته در خط مقدم جبههی انقلاب خدمت کرد، بالاخره موفق شد.»
زمان
۱۵ ساعت و ۳ دقیقه
حجم
۸۴۳٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۵ ساعت و ۳ دقیقه
حجم
۸۴۳٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد