دانلود کتاب صوتی وقتی مردی دو تا زن می‌ ‎گیره! با صدای حسین نصیری + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی وقتی مردی دو تا زن می‌ ‎گیره!

دانلود و خرید کتاب صوتی وقتی مردی دو تا زن می‌ ‎گیره!

نویسنده:عزیز نسین
گوینده:حسین نصیری
انتشارات:انتشارات گیوا
امتیاز:
۳.۸از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی وقتی مردی دو تا زن می‌ ‎گیره!

کتاب صوتی وقتی مردی دو تا زن می‌ ‎گیره! نوشتهٔ عزیز نسین و ترجمهٔ املیا مهاجرگزی (عذرا مهاجرگزی) است. حسین نصیری گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و انتشارات گیوا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی وقتی مردی دو تا زن می‌ ‎گیره!

کتاب صوتی وقتی مردی دو تا زن می‌ ‎گیره! حاوی یک داستان کوتاه طنز است. این اثر صوتی، داستان درمورد جاروجنجال و کشمکش‌های خانواده‌ای پس از فوتِ پدرِ آن است. پدر که دو همسر اختیار کرده و از هر کدام فرزندانی دارد، پس از وفات به سرنوشتی عجیب و غیرقابل‌پیش‌بینی دچار می‌شود؛ انگار دست تقدیر همچنان قصد رهاکردن او را ندارد. عزیز نسین به شیوایی و با بیانی صریح و آمیخته به طنز، حکایت غریبِ سرگذشت پدر و خانواده‌اش را پس از درگذشتِ او به تصویر کشیده است. این نویسندهٔ ترکیه‌ای در اغلب آثار خود، با طنزی تلخ و گزنده به نابرابری‌های اجتماعی و دشواری‌های زندگی طبقات پایین و محروم جامعه پرداخته است. نوشته‌های او را هجویه‌هایی در مقابله با ظلم و استبداد و در حمایت از محرومان دانسته‌اند. او به همین دلیل بارها به دادگاه احضار شد و در بیشتر طول عمر، ناگزیر بود از اسامی مستعار متعددی استفاده کند که «عزیز نسین» تنها یکی از آن نام‌ها است.

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

شنیدن کتاب صوتی وقتی مردی دو تا زن می‌ ‎گیره! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ترکیه و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره عزیز نسین

محمت نصرت با نام هنری عزیز نسین، مترجم و نویسنده و طنزپردازی است که در ۲۰ دسامبر ۱۹۱۵ در استانبول متولد شد. او در مدرسهٔ افسری تحصیل کرد و مدتی را هم به این شغل مشغول بود، اما نمی‌توانست در چنین فضایی دوام بیاورد؛ بنابراین به‌سراغ کاری رفت که به آن علاقه داشت و در آن استعداد فراوانی نشان داد؛ نوشتن. او در طول عمرش مدام میان زندان و دفتر تحریریهٔ نشریات مختلف در رفت‌وآمد بود و اسامی مستعار زیادی برای خودش انتخاب کرده بود که مشهورترینش «عزیز نسین» است. ماجرای انتخاب این اسم مستعار برای خودش هم داستانی جذاب دارد. او عزیز که نام پدرش است را به‌عنوان نام هنری خود انتخاب کرد. نسین در زبان ترکی به معنای «تو چه کاره‌ای؟» است.

اولین باری که داستانی را نوشت، تصمیم داشت با نوشته‌اش اشک مردم را دربیاورد و آن‌ها را بگریاند؛ چون به نظرش داستان خوب، داستانی بود که اشک‌آور باشد، اما سردبیر مجله‌ای که داستانش را برایشان ارسال کرده بود، با خواندن داستانش آن‌قدر خندیده بود که اشکش درآمد. این شد که به طنزنویسی روی آورد. او داستان‌های کوتاه بسیاری منتشر کرد که بارها با ترجمهٔ مترجمان مختلفی همچون ثمین باغچه‌بان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه شدند. به‌طورکلی آثار او در سراسر دنیا به ۳۰ زبان ترجمه شده‌اند. او در سال ۱۹۵۶ موفق شد مدال طلای فکاهی‌نویسان جهان را برنده شود و در سال‌های ۱۹۵۷، ۱۹۶۳ و ۱۹۶۶ در مسابقات بین‌المللی طنزنویسی مقام اول را کسب کرد. عزیز نسین توانست از یک سوءقصد از طرف گروه‌های افراطی در حادثهٔ آتش‌سوزی هتل جان سالم به در برد. او درنهایت در ۶ ژوئیهٔ ۱۹۹۵ در آلاچاتی در استان ازمیر ترکیه چشم از دنیا فروبست.

بخشی از کتاب صوتی وقتی مردی دو تا زن می‌ ‎گیره!

«عموجان پنج تا وارث جورواجور داشت! یک دختر و یک پسر از زن اولش که مرده بود به اسامی «بیرسن» و «اوغوز» مانده بود. از جمیله خانم زن دومش هم یک پسر شانزده ساله به اسم «متین» داشت. خود جمیله خانم از شوهر اولش یک دختر به اسم «آینور» داشت که تا قبل از مرگ عموجان همه با هم در صلح‌ و صفا زندگی می‌کردند، اما هنوز جنازه‌ی عموجان روی زمین بود که بین این پنج وارث اختلاف شروع شده و هر کدام برای اینکه ثابت کنند عموجان را بیشتر از دیگران دوست دارند در مورد تشیع جنازه، دفن و کفن، مراسم سوگواری، سفره دادن و اطعام فقرا و بیچارگان پیشنهادهای رنگین و پرخرج می‌دادند!

عموجان آدم ثروتمندی نبود، پول نقد و پس‌اندازی نداشت. تمام دارایی او همان خانه‌ای بود که در آن زندگی می‌کردند و چندرغاز حقوق اداری که زندگی آن‌ها را به زحمت اداره می‌کرد! جمیله خانم خودش را توی حیاط روی زمین انداخته و برای اینکه همسایه‌ها صدایش را بشنوند با آه و ناله شیون می‌کرد: «آخر شوهر عزیزم ما را برای کی گذاشتی و رفتی؟»»

R(f.h)M
۱۴۰۳/۰۸/۲۵

قشنگ بود. دردسرهای پس از مردن زیاد شده ...

eskandari
۱۴۰۳/۰۵/۰۵

داستان بانمکی بود

بهروزی نیا
۱۴۰۳/۰۵/۰۲

یه جورایی فریب و ریاکاری را بیان میکنه

زمان

۱۶ دقیقه

حجم

۲۳٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱۶ دقیقه

حجم

۲۳٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۳,۸۹۹
تومان