دانلود کتاب صوتی شجاعت با صدای فریبا فصیحی‌تاش + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی شجاعت

دانلود و خرید کتاب صوتی شجاعت

معرفی کتاب صوتی شجاعت

کتاب صوتی شجاعت نوشتهٔ دبی فورد و ترجمهٔ ناهید سپهرپور و با صدای فریبا فصیحی‌تاش است و بنیاد فرهنگ زندگی آن را منتشر کرده است. این کتاب صوتی مؤثرترین و عمیق‌ترین راه‌کارهای افزایش اعتماد به نفس را به شما ارائه می‌دهد.

درباره کتاب صوتی شجاعت

کتاب صوتی «شجاعت» نوشتهٔ دبی فورد، روشی پیش روی ما می‌گذارد تا با پذیرفتن تمامی اشتباهات گذشته، بدگمانی‌ها، ضعف‌ها و ترس‌ها و کسب اعتماد به نفس بر ترس درون خود غلبه کنید و شجاعت نهفته خود را آشکار سازیم. فورد با معرفی ۷ اصل راهنما، به ما کمک می‌کند تا ابتدا موانع رایجی را که مانع از دست‌یابی ما به شجاعت در زندگی می‌شود و یا به ما احساس ترس و ناتوانی می‌دهد، شناسایی کرده و از دست آن‌ها رهایی یابیم. سپس ما را به سمت گام برداشتن برای دست‌یابی به قدرت، اقتدارو متجلی‌ساختن شجاعتی که همواره در درونمان حضور داشته، راهنمایی می‌کند.

هر روز، با صدها انتخاب مواجه می‌شویم، انتخاب‌هایی که یا به ما اعتماد به‌نفس، قدرت و ارزش می‌دهند، و یا چیزهایی که بیش از همه دوستشان داریم را از ما می‌ستانند. ترس‌های فلج‌کننده، اعتماد به‌نفس سرکوب‌شده و شجاعت به فعل درنیامده، موانعی هستند که ما را از انتخاب‌های قدرتمند باز می‌دارند؛ انتخاب‌هایی که با بالاترین منافع و ژرف‌ترین علائق ما هم‌صدا باشند. در بسیاری از ما، احساس عدم‌شایستگی، اغلب تصمیمات ما در خصوص مسائل مالی، خانواده، جسم، وزن یا تصویر درونی‌مان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

وقتی اعتماد به‌نفس نداشته باشیم، احساس می‌کنیم شایستگی داشتن آنچه می‌خواهیم، گفتن حقیقت، یا ایجاد آن تغییر زیربنایی را که بنیان آینده ما را متحول می‌سازد، نداریم. وقتی احساس ضعف، بیچارگی و ناتوانی می‌کنیم، قادر نیستیم افکار برخاسته از شکست، منفی بودن و ترس را که سد راه زندگی دلخواه‌مان هستند، از خود دور کنیم. وقتی قدرت خود را نادیده می‌گیریم و آنچه قادر به انجامش هستیم را انکار می‌کنیم، تسلیم عادات، ترس‌ها، وسوسه‌های ناگهانی و ناسالم خود و الگوی گذشته می‌شویم. طوری عمل می‌کنیم گویی در واقع ضعف و ناامنی خود را باور داریم.

البته، ممکن است این چرخه منفی در تمام بخش‌های زندگی‌مان جریان نداشته باشد. شاید در حوزه کاری یا در روابط خود موفق باشیم. اما بسیاری از ما در برخی از حوزه‌های زندگی، تسلط خود را از دست داده‌ایم، همان مواقعی که نمی‌توانیم نیروی خود را جمع کنیم، بر ترس‌های خویش غلبه کرده و به عمیق‌ترین خواسته‌های‌مان دست پیدا کنیم. هر بار که از روی ترس دست به انتخابی می‌زنیم، به این باور می‌رسیم که بی‌ارزشیم، به‌قدر کافی خوب یا قوی نیستیم تا بتوانیم زمام زندگی، افکار، باورها و انتخاب‌ها و از همه مهم‌تر، آینده خود را به‌دست بگیریم. هر بار که از روی ترس دست به انتخابی می‌زنیم، این باور را به ذهن خود القا می‌کنیم که بیچاره، ناامید و ناتوان هستیم، سه وضعیت عاطفی که ما را در احساس قربانی بودن گرفتار می‌کنند.

برای اینکه اعتماد به‌نفس داشته باشیم، با تمام قوای خود زندگی کنیم و در مورد خودمان احساس خوبی داشته باشیم، چه باید بکنیم؟ باید اعتماد به‌نفس خود را بازسازی کنیم؛ و این کار را با بهبود بخشیدن عزت نفس‌مان آغاز کنیم. باید یاد بگیریم هر آنچه هستیم؛ اعم از گذشته‌مان، اشتباهات‌مان، بدگمانی‌های‌مان، ضعف‌های‌مان و ترس‌های‌مان را دوست بداریم. حتی بیش از آنکه یاد بگیریم خودمان را دوست داشته باشیم، باید به عشق همچون یک آرمان بنگریم. باید جنگجویان عشق باشیم. باید برای خودمان بجنگیم و پای آنچه هستیم و آنچه می‌خواهیم که باشیم، بایستیم. باید به‌جای قربانی بودن، جنگجو باشیم، و به‌جای دنباله‌روی، مبارزه کنیم.

چرا یک جنگجو؟ چون زندگی و عملکرد یک جنگجو با قدرت، انسجام و مسئولیت‌پذیری بسیار زیادی همراه است. یک جنگجو، آتش شجاعت درونی خود را برافروخته است. او می‌تواند با صعب‌ترین مشکلات عاطفی رویارو شود و الگوهای قدیمی را بشکند. یک جنگجو در مقابل حریف خود حالتی تهاجمی دارد، همان حریف‌هایی که اغلب اوقات صداهای رعب‌آور دشمن درونی ما هستند.

در کتاب صوتی شجاعت می‌شنوید آنچه شما را سردرگم نگاه می‌دارد و موجب می‌شود احساس ضعف و ناامیدی کنید، چیزی بیش از پندارهای پوچ گذشته نیست، چیزی بیش از ترس‌هایی (اعم از واقعی یا خیالی) نیست که در ناخودآگاه‌تان نشخوار می‌شود. خواهید فهمید هر مشکلی که در زندگی مقابل‌تان قرار می‌گیرد، قصد ناتوان ساختن شما را ندارد، بلکه می‌خواهد به شما فرصتی بدهد تا قوی‌تر شوید، شجاع‌تر شوید و با خویشتن متعالی‌تر یا حقیقی‌تان پیوند نزدیک‌تری برقرار کنید. خواهید دید موانعی که در زندگی متحمل شده‌اید، در واقع به شما فرصت‌هایی داده‌اند تا بر آن‌ها غلبه کنید و رشد نمایید. خواهید دید وقتی به زندگی خود می‌نگرید، چیزی که روزی ترس، رنج و ناامیدی بود، به امید، شجاعت و عشق بدل خواهد شد. همچنان که تبدیل به جنگجویی شجاع می‌شوید، خواهید دید که با توان بیشتری ایستادگی می‌کنید. احساس خواهید کرد که می‌توانید با اعتماد به‌نفس و قدرت به جلو حرکت کنید. دیگر خود را زنی ضعیف و ناقص نمی‌بینید، بلکه خود حقیقی‌تان را نظاره‌گر خواهید بود؛ زنی با اعتماد به‌نفس و شجاعت بی‌حد و مرز.

بدین‌ترتیب، خودانگاره نوینی در شما پدید خواهد آمد که به‌واسطه آن نسبت به آن‌که هستید و آن‌چه هستید چنان احساس خوبی پیدا می‌کنید که می‌توانید با قدرت تمام از پس هر کاری برآیید. شما یک جستجوگر حقیقت هستید و این راه با حقیقت خودتان آغاز می‌شود: گوش دادن به انگیزه‌های خودتان، خرد خودتان و ندای متعالی‌ترین خویشتن خود. شما متعالی‌ترین آرزوها را در قلب خود دارید و جستجوگر طرح الهی زندگی مقدس خود هستید. در این راستا، تصویر قدیمی خود را به‌دست فراموشی می‌سپارید و وارد قلمرو شجاعت، قدرت و اعتماد به‌نفس می‌شوید.

کشف جنگجوی درون، موجودیت کنونی‌تان را تغییر خواهد داد و قدرت و توانی خواهید یافت تا در هر روز از هفته در هر مبارزه‌ای شرکت کنید. حتی می‌توانید در هر روز از زندگی، به‌جای اینکه بخواهید احساس عدم‌امنیت خود را به‌طرزی زیرکانه پشت کت و شلوار یا پلیورهای رسمی مستتر سازید، خود را به لباس پرزرق‌وبرق اعتماد به‌نفس و تاج درخشان شجاعت که به معنای واقعی سزاوارش هستید، مزین نمایید.

پس، بیایید به نام عشق، شجاعت و اعتماد به‌نفس، آغاز کنیم!

شنیدن کتاب صوتی شجاعت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به تمام کسانی که می‌خواهند اعتماد به نفس خود را افزایش دهند پیشنهاد می‌کنیم.

درباره دبی فورد

دبی فورد، نویسنده‌ٔ آمریکایی در حوزه‌ٔ کمک به خویشتن است که آثارش از پرفروش‌ترین کتاب‌های آمریکا محسوب می‌شوند. کتاب‌های فورد به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شده‌اند. او همواره مردم را تشویق می‌کرد تا به جای دنبال کردن کمال، عیوب خود را بپذیرند. فورد ابایی از اینکه بگوید زمانی به مواد مخدر اعتیاد داشته است، نداشت و اغلب در کتاب‌هایش به مبارزه‌ٔ خود با سوء مصرف مواد مخدر اشاره می‌کرد که به دلایلی از جمله طلاق والدینش و احساس کافی نبودن، شدت گرفته بود.

دبی فورد در اوایل کار خود متوجه شد که یکی از موهبت‌های او این است که می‌تواند گرو‌ه‌های بزرگی از مردم را در فرآیند تحول، گرد هم جمع کند. مردم از سراسر جهان در سخنرانی‌های فورد شرکت می‌کردند. او در زمینه‌ٔ قرار دادن افراد در مسیر تعالی، صداقت، ریسک‌پذیری، انتخاب‌های قدرتمند، مسئولیت‌پذیری، پاک کردن گذشته، رها کردن، بخشش و در نهایت مراقبت از خود مانند با‌ارزش‌ترین فرد روی کره‌ٔ زمین، استاد‌ی کم‌نظیر بود.

دبی فورد گفته بود که آنچه عمیقا زندگی او را تغییر داد، شنیدن صحبت‌های دیپاک چوپرا بود (خواهر او، که یک نویسنده‌ٔ خودیاری نیز شد، به عنوان یک روزنامه‌نگار برای چوپرا کار کرده بود). فورد تحت تاثیر اظهارات چوپرا مبنی بر اینکه مردم به جای تلاش برای سرکوب عصبانیت و طمع، باید شیاطین خود را در آغوش بگیرند، آن‌ها را تسخیر کنند و بپذیرند، تحت تاثیر قرار گرفت. او اظهار داشت که موضوع این نبود که من از خشم، حرص یا بغض خود خلاص شوم، بلکه درک این مسائل و پذیرش آن‌ها در راستای بهتر شدن، یک هدیه‌ٔ بزرگ بود.

دبی فورد پیش از انتشار نیمه‌ٔ تاریک جویندگان نور در سال ۱۹۹۸ چندین سال با چوپرا کار کرد. این کتاب پس از انتشار به سرعت در فهرست پرفروش‌ترین‌ کتاب‌ها قرار گرفت. فورد چندین کتاب دیگر نیز نوشت که فروش خوبی داشتند، از جمله پاکسازی آگاهی در ۲۱ روز، بهترین سال زندگی شما و اثر سایه که فورد در سال ۲۰۱۰ به همراهی چوپرا و ماریان ویلیامسون نوشت.

دبی فورد که کتاب طلاق معنوی را نیز نوشت، در سال ۲۰۰۷ به عنوان مربی زندگی در برنامه‌ٔ کوتاه‌مدتی به نام باشگاه همسران سابق حضور داشت و مردم را تشویق کرد که به خشم خود نسبت به همسران سابق خود، اعتراف کنند.

کتاب فورد به نام شجاعت: غلبه بر ترس و برافروختن اعتماد‌به‌نفس شخصی‌ترین و قدرتمندترین اثر او محسوب می‌شود. او در مورد اینکه چگونه شجاعت، اعتمادبه‌نفس و قدرت را پیدا کرد تا حتی در مواجهه با بزرگ‌ترین چالش‌های زندگی خود به یکی از برجسته‌ترین رهبران فکری جهان تبدیل شود صحبت می‌کند و همچنین فرآیند اثبات‌شده و اصول راهنمایی برای غلبه بر ناامنی و ترس را با خوانندگان این کتاب به اشتراک می‌گذارد. امروزه دانشگاه‌ها، معلمان، وکلا و درمانگران سراسر جهان برای حمایت از دیگران در راستای تعالی فردی، از کتاب‌های دبی فورد استفاده می‌کنند.

مشهورترین اثر دبی فورد را می‌توان نیمه تاریک وجود دانست.

بخشی از کتاب صوتی شجاعت

«از آغاز بشریت تاکنون، زنان بزرگ درباره اطمینان، آثاری مکتوب از خود به‌جای گذاشته‌اند. این نوشته‌ای است از آسترید آلائودا:

بیشتر لحظات زندگی‌ام را با راه رفتن زیر ابرهای تیره‌وتار حسادت سپری کردم،

ابرهایی که باران اسیدی آن‌ها آرمانم را محو ساخت و روزنه‌های قلبم را سوزاند.

وقتی آموختم چگونه چتر اطمینان را به‌دست گیرم، آسمان زندگی‌ام تابناک شد و

نور خورشیدی که شادی نام داشت، همدم وفادارم گشت.

به‌نظر می‌رسد، اطمینان یکی از ویژگی‌هایی است که همواره بیشتر و بیشتر آن را طلب می‌کنیم. ما بر این باوریم که این احساس تعالی‌بخش، به رؤیاهای‌مان عینیت خواهد بخشید و به ما این قدرت را خواهد داد که هر آنچه می‌خواهیم را طلب کنیم، وقتی سخن‌مان شنیده نمی‌شود، آن را رساتر بگوییم و این توانایی را به ما می‌دهد که هر آنچه دنیا بر سر راه‌مان قرار می‌دهد تحمل کنیم. خلاصه، ما بر این باوریم که با اطمینان، زندگی بهتری خواهیم داشت. باور ما بر پایه این حقیقت بنا شده است: اطمینان، در واقع به بهتر شدن زندگی ما کمک می‌کند. خیلی بهتر. اما نوعی از اطمینان، فراتر از مفاهیمی است که در فرهنگ‌های لغت یا سمینارهای الهام‌بخش یافت می‌شود و ما می‌خواهیم به جستجوی این نوع گریزپا پایان بدهیم و به واقع آن را به‌دست آوریم.

ما معمولاً واژه‌های «اطمینان» و «اعتماد به‌نفس» را به‌جای یکدیگر به‌کار می‌بریم. اما، دانستن وجه تمایز ویژگی‌های آن‌ها، در به‌دست آوردن شجاعت‌مان مؤثر است. وقتی درباره اطمینان صحبت می‌کنیم، اغلب به موقعیت‌ها و شرایط «بیرونی» اشاره داریم. به‌عنوان مثال می‌گوییم: «مطمئنم که همه کارها به بهترین نحو انجام خواهند شد. مطمئنم که هر کسی سر وقت خواهد آمد. مطمئنم که سیستم قضایی برنده خواهد شد. مطمئنم که آن‌ها کار درست را انجام خواهند داد.» این نوع از اعتماد و اطمینان، گرچه برخاسته از باور شخصی است، اما همیشه به عاملی خارج از خود ما بستگی دارد.

اعتماد به‌نفس، به معنای باور به خود است، باور فرد به توانایی‌ها و قابلیت‌های خود. اعتماد به‌نفس که پیوند نزدیکی با عزت‌نفس ما دارد، نوعی اطمینان به خودمان است. نکته جالب‌توجه این است که ما اغلب در برخی حوزه‌ها اعتماد به‌نفس نشان می‌دهیم و در برخی دیگر فاقد آن هستیم. همیشه با این مسئله مواجه‌ایم: کسی که در نگهداری و پرورش فرزندانش به خود اطمینان دارد، اما نه در توانایی خود برای اداره یک کسب‌وکار؛ کسی که در درک داده‌های فنی پیچیده به خود مطمئن است اما نه در توانایی خود برای یک گفتگوی دو نفره، یا یک مجری که در ایستادن روی صحنه در مقابل هزاران نفر به خود اطمینان دارد، اما مطمئن نیست که بتواند رابطه‌ای نزدیک و صمیمی با کسی داشته باشد.

حقیقت این است که ما به هر دوی آن‌ها یعنی اطمینان و اعتماد به‌نفس نیاز داریم. آن‌ها دو روی یک سکه هستند. وضعیت زندگی شخصی ما و دنیای ما به‌عنوان یک کل، از ما می‌خواهد تا اطمینان را در سطحی بسیار ژرف‌تر درک کنیم و بار دیگر خودمان را با اطمینانی واقعی که در بطن وجودمان نهفته است بشناسیم.

وقتی می‌خواهیم اطمینان را در خود بیابیم، باید آن را از اعتماد به‌نفس کاذب که ساخته و پرداخته «من» مان است تمیز دهیم. اعتماد به‌نفس کاذب، احساس ناامنی ما را مستتر می‌کند و ما را فریب می‌دهد تا باور کنیم که عالی هستیم. این کار «من» است که خود را از دیگران متمایز سازد، بنابراین، یک «من» جوان به ما یاد می‌دهد باور کنیم که انسان‌هایی منحصر به‌فرد هستیم و با تمام افراد پیرامون خود فرق داریم. ما که پس از سال‌ها شنیدن حرف‌های مکرر درونی، اقتدار «من» را پذیرفته‌ایم، به این باور غم‌انگیز می‌رسیم که متعلق به هیچ نوع مشیت الهی نیستیم. کار تمام‌وقت «من» ، این است که از طریق پیش‌داوری، قیاس و سردرگمی، تفکر تافته جدا بافته بودن را در ما تقویت نماید. ما پیش‌داوری می‌کنیم که بهتر یا بدتر از کسی هستیم، خوش‌شانس‌تر یا بداقبال‌تر از کسی دیگریم، زیباتر یا زشت‌تر از کسی هستیم، اینکه فردی خاص هستیم، مهم‌تریم یا جایگاه کم‌ارزش‌تری داریم. این قیاس مکرر چیزی است که درون «من» اتفاق می‌افتد.

«من» ما، از این استراتژی گمراه‌کننده استفاده می‌کند تا ما را از پرسیدن، مکاشفه و شاید، مواجه شدن با دیدگاهی ژرف یا خدای نکرده حقیقتی ژرف‌تر، دور نگاه دارد. آسایش «من» در این است که در منطقه امن تنهایی بماند. او همچون شریکی در بدترین نوع رابطه هم وابسته است، و نمی‌خواهد که ما به لحاظ عاطفی با واقعیتی متعالی‌تر مواجه شویم. لذا، می‌توانیم شرط ببندیم که وقتی به سمت لذات گناه‌آلود، اعمال مبتذل، اوهام، اعتیاد و یا مشکلات سایر مردم کشیده می‌شویم، در واقع این «من» ماست است که به ما فرمان می‌دهد.

در این الگو، ما از طریق مقایسه و پیش‌داوری، به ناامنی‌های خود دامن می‌زنیم. اما مشکلی که در اینجا وجود دارد، این است که «من» ، گودال بی‌انتهایی از ناامنی‌هاست. مکانیزم‌های دفاعی گوناگون «من» ، همچون ترس‌هایی که در آن نهفته است، اغلب با عباراتی رسا، خودستایانه و خودبینانه همراه‌اند. عباراتی همچون:

اگر من بر جهان حکمفرمانی می‌کردم، جهان تبدیل به مکان متفاوتی می‌شد.

اگر من مسئول بودم.

من می‌دانم چه چیزی بهتر است.

اگر آن‌ها به حرفم گوش کرده بودند،

من بهتر از هر احمق دیگری می‌دانم.

سرتاسر جهان مملو از انسان‌های احمق است.

اگر مجبور نبودیم با این آدم‌های نالایق کار کنیم، همه چیز درست می‌شد.

من به هیچ‌کس نیازی ندارم.

این قوانین شامل حال من نمی‌شوند. من می‌توانم هر کاری که دلم خواست انجام دهم.

من در لیگ متفاوتی هستم.

من بهتر از آن‌ها هستم.

این ظاهر پهلوان پوشالی «من» است که در نظر ما اعتماد به‌نفس جلوه می‌کند. ما آن را همچون سازوکاری حفاظتی که همواره تصویری بی‌کم و کاست از خودمان را در دست دارد، به‌کار می‌بریم، همان خود جعلی‌مان که آن را کامل و بی‌کم و کاست قلمداد می‌کنیم. چنین اعتماد به‌نفس کاذبی مانع از آن می‌شود که بدانیم واقعاً که هستیم و لذا، از دستیابی به اعتماد به‌نفس حقیقی، باز می‌مانیم. اما به‌طور حتم تأثیرگذاری آن کوتاه‌مدت است. این اعتماد به‌نفس کاذب هرگز نمی‌تواند وظیفه حفاظت از ناامنی‌های عمیق ما را به‌عهده بگیرد. ما می‌توانیم ملبس و آماده رفتن شویم و بعد همین که کسی از راه برسد و به ما چپ‌چپ نگاه کند، احساس امنیت‌مان عقب‌نشینی می‌کند و سر کوچک زشتش را بیرون می‌آورد. دلیل اینکه ناامنی‌های ما می‌توانند بدون لحظه‌ای درنگ بر ما چیره شوند و اعتماد به‌نفس‌مان را از بین ببرند، این است که ما از همان ابتدا، هرگز اعتماد به‌نفس حقیقی نداشته‌ایم.»

معرفی نویسنده
عکس دبی فورد
دبی فورد
آمریکایی | تولد ۱۹۵۵ - درگذشت ۲۰۱۵

دبی فورد، نویسنده‌ی آمریکایی در حوزه‌ی کمک به خویشتن است که آثارش از پرفروش‌ترین کتاب‌های آمریکا محسوب می‌شوند. کتاب‌های فورد به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شده‌اند. او همواره مردم را تشویق می‌کرد تا به جای دنبال کردن کمال، عیوب خود را بپذیرند. فورد ابایی از اینکه بگوید زمانی به مواد مخدر اعتیاد داشته است، نداشت و اغلب در کتاب‌هایش به مبارزه‌ی خود با سوء مصرف مواد مخدر اشاره می‌کرد که به دلایلی از جمله طلاق والدینش و احساس کافی نبودن، شدت گرفته بود.

ehsan
۱۳۹۷/۰۹/۲۲

کتاب کاملا و به صورت مستقیم خطاب به زنان نوشته شده و مدام به زنگ جنگجو و زن موفق اشاره می‌کنه. اگر اینطور بود کاش اسم کتاب را می‌گذاشتند "شجاعت زنان". و دیگر اینکه کتاب بی نهایت شعار گونه و

- بیشتر
Abolfazl Samipour
۱۴۰۳/۰۶/۲۷

این کتاب به گفته سهیل رضایی در ۵۳ درس خودشناسی به روش یونگ اولین کتاب از سطح یک خودشناسی هست ،روی شجاعت و اعتماد بنفس که در اکثر افراد فراموش شده می‌پردازه و تمرینات خوبی ارائه میکنه که حتی اگر

- بیشتر
زهره
۱۳۹۹/۰۴/۲۳

فصلهای اخر کتاب پر از راهکارهایی بود که با بکار بستنش واقعا زنی شجاع تر و با احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهیم بود. گویندگی اثر هم فوق العاده جذاب و دوست داشتنی هست.

moona
۱۳۹۸/۰۹/۰۱

من از خوندن این کتاب لذت بردم

merry
۱۳۹۸/۰۸/۰۱

من پی دی اف این کتاب رومیخام

غلامرضا
۱۳۹۷/۰۸/۱۶

بسیار عالی

Nebula
۱۳۹۶/۱۲/۲۱

سلام ، این کتاب قبلا پی دی اف هم داشت . برداشتین؟

ali
۱۳۹۶/۰۲/۱۱

بسیار عالی

کاربر 4634740
۱۴۰۲/۱۲/۲۱

این کتاب برای افرادی ک حس پوچی در زندگی دارن توصیه میکنم

ayda_e@yahoo.com
۱۴۰۰/۰۹/۰۳

اصلا خوب نبود...توصیه نمیکنم...مخصوصا با ترجمه ی خیلی بدش که مفهوم رو اونجور که باید نمیرسونه و موضوع رو گنگ و پیچیده میکنه

زمان

۹ ساعت

حجم

۲۴۷٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۹ ساعت

حجم

۲۴۷٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۸۷,۰۰۰
۵۲,۲۰۰
۴۰%
تومان