دانلود و خرید کتاب صوتی رخدادی به نام جهان
معرفی کتاب صوتی رخدادی به نام جهان
کتاب صوتی رخدادی به نام جهان؛ دنیایی که فکر میکردید میشناسید نوشتهٔ آلن لایتمن و ترجمهٔ خشایار خدیور و با صدای افشین اعتماد است و آسمان نیلگون آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی رخدادی به نام جهان
درک ما از جهان همواره محدود است. این محدودیت نه تنها برای اجداد ما که قرنها پیش میزیستند، بلکه در مورد ما که امروز در آن نفس میکشیم نیز صدق میکند. اما آنچه بحث دربارهٔ آغاز و انجام و راهورسم جهان را بیپایان میکند دانش نیمهکارهٔ ما نیست؛ شیوههای متفاوت نگریستن به رخدادیست که ما آن را جهان مینامیم.
کتاب صوتی رخدادی به نام جهان میخواهد علم را برای عموم مردم توضیح دهد (پاپساینس). این کتاب به خوانندگان نهتنها بیشتر دانستن، بلکه متفاوت، خلاقانه و علمی نگریستن برای بیشتر دانستن را میآموزد.
آنچه به اثر آلن لایتمن -بهعنوان یک فیزیکدان که دست به نوشتن نیز برده است- ارزش میبخشد، ذهن روشن اوست که با آغوشی باز به استقبال علم و ایمان میرود و هیچ یک را از نظر دور نمیدارد. در تفسیرهای لایتمن از سازوکار هستی، خبری از تعصب و جزماندیشی نیست. نویسنده اعتقاداتش را نمایان نمیکند تا ما را با زور و اجبار در مسیری که خود در آن قدم گذاشته وارد نکند. او هر یک از جستارهایش را با مرور خاطرات روزمره آغاز میکند، اندک اندک به کندوکاو خصوصیاتی از جهان میپردازد و آن را به زندگی روزمرهٔ آدمیان تعمیم میدهد. از کهکشان شروع میکند و به روح آدمی میرسد. فیزیک، فلسفه و معنویت را با هم میآمیزد و شگفت آنکه نتیجهٔ این آمیزشْ خاطری آسوده را برای ما به ارمغان میآورد. شاید چون متوجه میشویم اصول حاکم بر کائنات در زندگی ما نیز حضور دارند و آنچه این نظام عظیم را استوار نگاه داشته است ما را نیز رها نمیکند. شاید چون درک میکنیم در برابر عظمت هستی چه اندازه ناچیزیم و نگرانیها و دغدغههایمان چقدر بیهوده است. برایمان از آن «حس شگفتی» میگوید که رهاورد علم و ایمان، هر دو، برای ماست.
شنیدن کتاب صوتی رخدادی به نام جهان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند دربارهٔ جهان و پدیدههای آن بیشتر بدانند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی رخدادی به نام جهان
«یک شب بعد از آنکه در رصدخانهٔ دانشگاه هاروارد در کمبریج استخدام شدم، به پشتبام ساختمان رفتم و از تلسکوپی که از سال ۱۸۴۷ در آنجا نصب شده بود به بیرون نگاه کردم. اولین باری بود که از تلسکوپی به آن بزرگی استفاده میکردم (قبل از آن پژوهشگر نظری بودم). در عدسیِ چشمی آن که به بزرگی بشقاب غذا بود سیارهٔ کیوان در حالی که با حلقههای ظریفش احاطه شده بود حرکت میکرد. آن زیبایی مرا مبهوت کرد. سیاره تا جایی که میشد گرد بود و حلقههای چرخان، متقارنترین دایرهٔ ممکن را تشکیل داده بودند. طبیعت چطور میتواند بدون دخالت و ذهن انسان چنین بینقصیای را خلق کند؟ و چرا گردی سیارهها و حلقهها برای ما انسانها اینقدر جذاب است؟
طبیعتاً تقارنهای بسیاری در طبیعت وجود دارد. دانههای برف بهشکل ششپرهٔ متقارن بینقصی هستند: هر کدام از آن پرههای شکننده همسان دیگر پرهها است. تگرگهای کوچک گرد هستند. ستارهٔ دریایی پنج بازوی هماندازه دارد که همه مثل یکدیگر هستند. عروس دریایی میتواند خود را به چهار تکهٔ همسان تقسیم کند. زنبق مردابی زرد سه گلبرگ دارد و تقارن سهوجهی بینقصی دارد: وقتی گل را به اندازهٔ یکسوم دایره بچرخانید دقیقاً مثل اول میشود. وقتی سیب را به دو نیم تقسیم میکنید پنج دانه درونش مییابید که بهشکل پنجوجهی منظم شدهاند یا مثلاً دو پر پروانه و کلی مثالهای دیگر. چنین تقارنهای فراگیری نمیتواند اتفاقی باشد.
در ماه ژوئیهٔ سال پیش وقتی دانشمندان اعلام کردند بالاخره توانستهاند بوزون هیگز را کشف کنند دوباره تقارن کیهانی در ذهنم زنده شد. بوزون هیگز ذرهای زیراتمی است که پنجاه سال پیش در مورد آن گمانهزنی شده و وجود آن برای نظریههای نوین فیزیک ضروری بود. اگرچه در گزارشهای عمومی به آن اشاره نشد اما یکی از کارکردهای اصلی هیگز این است که به فیزیکدانان اجازه میدهد نظریههایی ابداع کنند که تقارن بنیادین را اثبات میکند.
اگرچه هر ذرهٔ هیگز بسیار از اتم کوچکتر است اما برای یافتن آن به دستگاهی غولآسا نیاز است. به این دلیل که برای تولید یک ذرهٔ هیگز، پروتونها که ذرات زیراتمی دیگری هستند باید تا نزدیکی سرعت نور شتاب پیدا کنند و سپس با یکدیگر برخورد کنند. تنها شتابدهندهٔ ذرات در جهان که برای چنین شاهکاری به اندازهٔ کافی بزرگ است و انرژی دارد واکوفتگرِ بزرگِ ذراتِ زیراتمی در نزدیکی شهر ژنو در سوئیس است که توسط سازمان پژوهشهای هستهای اروپا (CERN) ساخته شده است.
واکوفتگرِ بزرگِ ذراتِ زیراتمی هفده مایل درازا دارد و در تونلی ۵۴۵ پا زیر سطح زمین در مرز سوئیس و فرانسه قرار دارد. مشخص شد ذرهٔ هیگزْ دوست خجالتی و کوچکی است. تقریباً یک تریلیون تصادم بین پروتونها نیاز است تا یک ذرهٔ هیگز بهوجود آید و وقتی بهوجود میآید کمتر از یک میلیاردم یک تریلینیوم ثانیه پرسه میزند و سپس به ذرات زیراتمی دیگر تبدیل میشود. واضح است که ذرهای چنین بیدوام بهطور مستقیم قابل شناسایی نیست. بنابراین وجود هیگز را از ذرات زیراتمی دیگری که به آنها تبدیل میشود استنتاج میکنند.»
زمان
۵ ساعت و ۳۰ دقیقه
حجم
۳۰۹٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۵ ساعت و ۳۰ دقیقه
حجم
۳۰۹٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد